1. god is merciful and kind
خداوند بخشنده و مهربان است.
2. I think my uncle's death was a merciful release for my poor aunt.
[ترجمه گوگل]فکر می کنم مرگ عمویم رهایی رحمت آمیزی برای عمه بیچاره ام بود
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم مرگ عمویم به خاطر عمه بیچاره من آزاد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم مرگ عمویم به خاطر عمه بیچاره من آزاد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He was accounted a merciful man.
[ترجمه گوگل]او را مردی مهربان به حساب می آوردند
[ترجمه ترگمان]او مردی رحیم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او مردی رحیم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. We can only hope the court is merciful.
[ترجمه مهدی ف] ما فقط میتوانیم امیوار باشیم که دادگاه مهربان باشه ( سفت و سخت برخورد نکنه )|
[ترجمه گوگل]فقط می توانیم امیدوار باشیم که دادگاه مهربان باشد[ترجمه ترگمان]ما فقط می توانیم امیدوار باشیم که دربار بخشنده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Eventually the session came to a merciful end.
[ترجمه گوگل]در نهایت جلسه به پایان رحمت رسید
[ترجمه ترگمان]سرانجام جلسه به پایان merciful رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سرانجام جلسه به پایان merciful رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The merciful king saved him from death.
[ترجمه گوگل]پادشاه مهربان او را از مرگ نجات داد
[ترجمه ترگمان]پادشاه مهربان او را از مرگ نجات داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پادشاه مهربان او را از مرگ نجات داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Death came as a merciful release.
[ترجمه گوگل]مرگ به عنوان رهایی رحمت آمد
[ترجمه ترگمان]مرگ به عنوان یه رهایی بخشنده اومد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مرگ به عنوان یه رهایی بخشنده اومد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. I think her death was a merciful release.
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم مرگ او آزادی رحمانی بود
[ترجمه ترگمان] فکر کنم مرگ اون یه رهایی بخشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] فکر کنم مرگ اون یه رهایی بخشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. They asked her to be merciful to the prisoners.
[ترجمه گوگل]از او خواستند که به زندانیان رحم کند
[ترجمه ترگمان] ازش خواستن که به زندانی ها رحم کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] ازش خواستن که به زندانی ها رحم کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. She was merciful to the prisoners.
[ترجمه گوگل]او با زندانیان مهربان بود
[ترجمه ترگمان]او به زندانی ها رحم کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او به زندانی ها رحم کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. A merciful amnesia usually came with these comas and who could deny it was a blessing?
[ترجمه گوگل]فراموشی رحمانی معمولاً با این کماها به وجود می آمد و چه کسی می توانست منکر نعمت بودن آن شود؟
[ترجمه ترگمان]یک فراموشی الهی معمولا با این کما می امد و چه کسی می توانست انکار کند که این موهبت است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک فراموشی الهی معمولا با این کما می امد و چه کسی می توانست انکار کند که این موهبت است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Le Bon Seigneur had been merciful to the Grand Duke and accorded him a fine day.
[ترجمه گوگل]لو بون سیگنور با دوک بزرگ مهربان بود و روز خوبی را به او اعطا کرد
[ترجمه ترگمان]Le به دوک بزرگ رحم کرده بود و روز خوبی به او می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Le به دوک بزرگ رحم کرده بود و روز خوبی به او می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Who am I to be merciful?
[ترجمه گوگل]من کی هستم که رحم کنم؟
[ترجمه ترگمان]من کی هستم که بخشنده باشم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من کی هستم که بخشنده باشم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Death had been a merciful release for him.
[ترجمه گوگل]مرگ برای او رهایی بخشنده بود
[ترجمه ترگمان]مرگ او را آزاد کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مرگ او را آزاد کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید