merchantability

جمله های نمونه

1. The Court of Appeal in finding against merchantability laid emphasis upon the reasonableness of the degree of fitness to be expected.
[ترجمه گوگل]دادگاه استیناف در بررسی مخالفت با تجارت پذیری بر معقول بودن درجه تناسب مورد انتظار تأکید کرد
[ترجمه ترگمان]دادگاه تجدید نظر در پیدا کردن علیه merchantability بر منطقی بودن درجه تناسب مورد انتظار تاکید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Thereinto, implied warranty includes implied warranty of merchantability and implied warranty of fitness for a particular purpose.
[ترجمه گوگل]از این رو، ضمانت ضمنی شامل ضمانت ضمنی خرید و فروش بودن و ضمانت ضمنی تناسب اندام برای یک هدف خاص است
[ترجمه ترگمان]Thereinto، ضمانت ضمنی شامل ضمانت ضمنی of و ضمانت ضمنی تناسب برای یک هدف خاص است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. There is no implied warranty of merchantability or fitness for purpose of the product or products described herein .
[ترجمه گوگل]هیچ ضمانتی ضمنی مبنی بر قابلیت فروش یا تناسب محصول یا محصولاتی که در اینجا توضیح داده شده است وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]هیچ ضمانت ضمنی برای محصول یا محصولات توصیف شده در این جا وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The common test for merchantability is whether the goods are fit for the ordinary purpose.
[ترجمه گوگل]آزمون رایج برای تجارت پذیری این است که آیا کالا برای هدف معمولی مناسب است یا خیر
[ترجمه ترگمان]تست مشترک برای merchantability این است که آیا کالاها برای اهداف عادی مناسب هستند یا خیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We do not provide implied warranties of the merchantability or the fitness of these products for any particular purpose.
[ترجمه گوگل]ما ضمانت‌های ضمنی در مورد خرید و فروش بودن یا تناسب این محصولات برای هر هدف خاصی ارائه نمی‌کنیم
[ترجمه ترگمان]ما warranties ضمنی of و یا تناسب این محصولات را برای هر هدف خاص فراهم نمی کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. All implied warranties of merchantability or fitness for a particular use are expressly excluded.
[ترجمه گوگل]همه ضمانت‌های ضمنی خرید و فروش یا تناسب برای یک استفاده خاص صراحتاً مستثنی هستند
[ترجمه ترگمان]همه warranties ضمنی of یا شایستگی برای استفاده خاص صراحتا حذف شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It can also be used on alloys of medium merchantability in the lighter machining processes such as milling and turning.
[ترجمه گوگل]همچنین می توان از آن بر روی آلیاژهای با قابلیت تجارت متوسط ​​در فرآیندهای ماشینکاری سبک تر مانند آسیاب و تراش استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]همچنین می توان از آن در آلیاژهای متوسط در فرآیندهای machining سبک تر چون فرز و پیچ کردن استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We hereby disclaim all warranties express, implied or statutory including, without limitation, any warranty of merchantability or fitness for a particular use.
[ترجمه گوگل]بدینوسیله ما تمام ضمانت‌های صریح، ضمنی یا قانونی شامل، بدون محدودیت، هرگونه ضمانت تجاری بودن یا مناسب بودن برای یک استفاده خاص را رد می‌کنیم
[ترجمه ترگمان]ما به این وسیله رد هرگونه ضمانت، بیان ضمنی یا قانونی از جمله، بدون محدودیت، هر گونه ضمانت of یا شایستگی برای استفاده خاص را رد می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This means that no matter how broad or narrow your written warranty is, your customers always will receive the basic protection of the implied warranty of merchantability .
[ترجمه گوگل]این بدان معنی است که مهم نیست ضمانت نامه کتبی شما چقدر گسترده یا محدود باشد، مشتریان شما همیشه از حمایت اولیه ضمانت ضمنی خرید و فروش برخوردار خواهند شد
[ترجمه ترگمان]این بدان معنی است که هیچ مهم نیست که ضمانت کتبی شما چقدر وسیع باشد یا محدود باشد، مشتریان شما همیشه حفاظت اولیه از ضمانت ضمنی of را دریافت خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Including but not limited to, any implied warranties of merchantability, fitness for a particular purpose or non infringement.
[ترجمه گوگل]از جمله، اما نه محدود به، هر گونه ضمانت ضمنی در مورد تجارت، تناسب اندام برای یک هدف خاص یا عدم نقض
[ترجمه ترگمان]شامل پذیرفتن هر گونه ضمانت ضمنی merchantability، تناسب برای یک هدف خاص یا عدم تخلف
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. NTUST and the Faculty shall assist the Company to use the Technology, but do not warrant the patentability, fitness for any particular purpose, or merchantability of the Technology.
[ترجمه گوگل]NTUST و دانشکده باید به شرکت برای استفاده از فناوری کمک کنند، اما قابلیت ثبت اختراع، تناسب برای هر هدف خاص، یا تجاری بودن فناوری را تضمین نمی کنند
[ترجمه ترگمان]NTUST و دانشکده باید به شرکت کمک کنند تا از فن آوری استفاده کند، اما the، شایستگی برای هر هدف خاص، یا merchantability تکنولوژی را تضمین نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. However, the tool is provided as-is and without any warranties, whether EXPRESS OR IMPLIED, INCLUDING ANY IMPLIED WARRANTY OF MERCHANTABILITY, FITNESS FOR A PARTICULAR PURPOSE OR NON-INFRINGEMENT.
[ترجمه گوگل]با این حال، ابزار همانطور که هست و بدون هیچ گونه ضمانت نامه ای ارائه می شود، اعم از صریح یا ضمنی، از جمله هرگونه ضمانت ضمنی کالای تجاری، تناسب برای یک هدف خاص یا عدم نقض
[ترجمه ترگمان]با این حال، این ابزار به شکل - است و بدون هیچ گونه warranties، چه بیان نشده یا ضمنی، از جمله هر گونه تضمین ضمنی قابل فروش بودن، تناسب برای یک هدف خاص یا عدم -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Mu sowing rates 1 kilogram or so, after planting about 30 days harvest, the per 4500-5000 jins, merchantability admirable, welcome by consumer.
[ترجمه گوگل]نرخ کاشت مو 1 کیلوگرم یا بیشتر، پس از کاشت حدود 30 روز برداشت، در هر 4500-5000 جین، قابل تجارت قابل تحسین، استقبال مصرف کننده است
[ترجمه ترگمان]\"Mu\" ۱ کیلوگرم یا به همین ترتیب پس از کاشت حدود ۳۰ روز برداشت، هر ۴۵۰۰ - ۵۰۰۰ jins، merchantability قابل تحسین، مورد استقبال مصرف کننده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Under Australian law, Toshiba may have breached the manufacturer's obligation of merchantability.
[ترجمه گوگل]طبق قوانین استرالیا، توشیبا ممکن است تعهدات سازنده در مورد تجارت را نقض کرده باشد
[ترجمه ترگمان]به موجب قانون استرالیا، توشیبا ممکن است تعهد سازنده of را نقض کرده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• marketability, quality of being saleable

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : merchandise
✅️ اسم ( noun ) : merchandise / merchandise / merch / merchandising / merchandiser / merchant / merchantability / merchantman
✅️ صفت ( adjective ) : merchant / merchantable
✅️ قید ( adverb ) : _
قابلیت معامله ( کالا یا خدمت )

بپرس