mephistophelian


دیوى، اهریمنى، دیو خو

پیشنهاد کاربران

یک واژه انگلیسی نسبتاً ادبی و نادر است که از نام مفیستوفلس ( Mephistopheles ) گرفته شده است؛ موجودی شیطانی و نمادین در داستان های فولکلور و ادبیات، به ویژه در نمایشنامه فاوست اثر گوته.
- **مرتبط با مفیستوفلس یا شیاطین:**
...
[مشاهده متن کامل]

به ویژگی ها یا صفات شیطانی، حیله گرانه، فریبکارانه و پلید اشاره دارد که شبیه به شخصیت مفیستوفلس است.

- **شیطانی و زیرکانه:**
توصیف کسی یا چیزی که بسیار شرور، زیرک، حیله گر و گاهی فریبنده است.
- **ادبی و فلسفی:**
بیشتر در متون ادبی یا فلسفی برای اشاره به صفات شیطانی یا فریبکارانه به کار می رود.
## معادل های فارسی پیشنهادی
- مفیستوفلی
- شیطانی
- اهریمنی
- زیرک و پلید
- حیله گر و خبیث
## مثال کاربردی
- His mephistophelian cunning made him a formidable opponent.
حیله گری مفیستوفلی او را به رقیبی سرسخت تبدیل کرده بود.
- The novel explores the mephistophelian nature of temptation and evil.
این رمان به ماهیت شیطانی وسوسه و شرارت می پردازد.

اهریمنی، اهریمن خو، بدذات
وابسته به مفیستوفل یا مفیستوفلس ( شخصیت شعر فاوست اثر گوته )
✓ مفیستوفلس نامی است که در ادبیات فولکلور آلمانی به شیطان داده اند.