mental institution

جمله های نمونه

1. The woman will be confined to a mental institution.
[ترجمه گوگل]زن در یک آسایشگاه روانی محبوس خواهد شد
[ترجمه ترگمان]این زن به یک موسسه روانی محدود خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Recently escaped from the state mental institution.
[ترجمه گوگل]به تازگی از موسسه روانی دولتی فرار کرده است
[ترجمه ترگمان]به تازگی از موسسه روانی دولتی گریخته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Crazy Rita is in a mental institution.
[ترجمه گوگل]ریتا دیوانه در یک آسایشگاه روانی است
[ترجمه ترگمان] ریتا دیوونه توی آسایشگاه روانی - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. At age 2 she was committed to a mental institution.
[ترجمه گوگل]در 2 سالگی او به یک موسسه روانی متعهد شد
[ترجمه ترگمان]در سن ۲ سالگی به یک موسسه فکری متعهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Next, we have Walter impounded in a large mental institution with other inmates, played by real mentally handicapped people.
[ترجمه گوگل]در مرحله بعد، والتر را در یک آسایشگاه بزرگ روانی همراه با دیگر زندانیان که توسط افراد معلول ذهنی واقعی بازی می‌کنند، توقیف کرده‌ایم
[ترجمه ترگمان]سپس ما والتر را در یک موسسه ذهنی بزرگ با زندانیان دیگر نگهداری می کنیم که توسط افراد معلول ذهنی واقعی بازی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. St Alfred's Hospital was not an ordinary mental institution.
[ترجمه گوگل]بیمارستان سنت آلفرد یک مرکز روانی معمولی نبود
[ترجمه ترگمان]بیمارستان سنت آلفرد یک موسسه ذهنی معمولی نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The jail, by default, is the nation's largest mental institution.
[ترجمه گوگل]زندان، به طور پیش فرض، بزرگترین موسسه روانی کشور است
[ترجمه ترگمان]این زندان به طور پیش فرض بزرگ ترین موسسه فکری کشور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Henry was committed to the mental institution by the court.
[ترجمه گوگل]هنری توسط دادگاه به موسسه روانی متعهد شد
[ترجمه ترگمان]هنری خود را وقف نهاد ذهنی دربار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He was transferred to Shoal Creek Mental Institution for an indefinite period.
[ترجمه گوگل]او برای مدت نامحدود به موسسه روانی شول کریک منتقل شد
[ترجمه ترگمان]او برای مدت نامعلومی به موسسه روانی Shoal Creek منتقل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. What movie do Brad Pitt and Willis watch in the mental institution?
[ترجمه گوگل]برد پیت و ویلیس در آسایشگاه چه فیلمی می بینند؟
[ترجمه ترگمان]براد پیت و ویلیس در این موسسه فکری چه می کنند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Thornton also stars as a mildly retarded man who returns to his hometown after 25 years in a mental institution.
[ترجمه گوگل]تورنتون همچنین در نقش مردی با عقب ماندگی خفیف بازی می کند که پس از 25 سال اقامت در یک آسایشگاه روانی به زادگاهش بازمی گردد
[ترجمه ترگمان]Thornton همچنین به عنوان یک مرد عقب مانده که پس از ۲۵ سال در یک موسسه فکری به شهرش باز می گردد، ستاره نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Tissues Out : Hooked on amphetamines, Sara is committed to a mental institution.
[ترجمه گوگل]Tissues Out : سارا که به آمفتامین وابسته است به یک موسسه روانی متعهد است
[ترجمه ترگمان]Tissues در خصوص آمفتامین ها، سارا متعهد به یک موسسه روانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. According to church documents later revealed, this campaign was aimed at "getting P. C. incarcerated in a mental institution or in jail. "
[ترجمه گوگل]بر اساس اسناد کلیسا که بعداً فاش شد، این کمپین با هدف "حبس کردن پی سی در یک موسسه روانی یا در زندان" صورت گرفت
[ترجمه ترگمان]طبق اسناد کلیسا بعدها فاش شد که هدف این مبارزه \"گرفتن پی\" بود ج زندانی در یک موسسه فکری و یا در زندان \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Jeremy : I'm not really just taking a month off. amam sort of in a mental institution.
[ترجمه گوگل]جرمی: من واقعاً فقط یک ماه مرخصی ندارم اما در یک آسایشگاه روانی
[ترجمه ترگمان] من فقط یه ماه مرخصی نمی گیرم یه جورایی توی آسایشگاه روانی بستری بود …
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• insane asylum, hospital for the mentally ill people

پیشنهاد کاربران

A mental institution, also known as a psychiatric hospital or mental health facility, is a hospital or facility specializing in the treatment of severe mental disorders, such as schizophrenia, bipolar disorder, and major depression.
...
[مشاهده متن کامل]

موسسه روانی، که به عنوان بیمارستان روانپزشکی یا مرکز بهداشت روان نیز شناخته می شود، بیمارستان یا مرکزی است که در درمان اختلالات شدید روانی مانند اسکیزوفرنی، اختلال دوقطبی و افسردگی عمده تخصص دارد.
می تواند به معنای مکانی باشد که افراد برای پناه و درمان فشرده مشکلات روانی به آن مراجعه می کنند.
مترادف: Psychiatric hospital, mental health facility, asylum, sanatorium, mental health center
متضاد: General hospital, outpatient clinic
مثال؛
He was admitted to a mental institution for treatment of severe depression.
The mental institution provides care for those with chronic mental illnesses.
She worked as a nurse in a mental institution for many years.

بپرس