mental hospital

جمله های نمونه

1. A mental hospital has just been set up here.
[ترجمه گوگل]یک بیمارستان روانی به تازگی در اینجا راه اندازی شده است
[ترجمه ترگمان]یه بیمارستان روانی اینجا مستقر شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Borocourt was a mental hospital until 3 weeks ago.
[ترجمه گوگل]بوروکورت تا 3 هفته پیش یک بیمارستان روانی بود
[ترجمه ترگمان]Borocourt تا ۳ هفته پیش یک بیمارستان روانی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The government officials responsible for the mental hospital say they too want to move children back into the community.
[ترجمه گوگل]مقامات دولتی مسئول بیمارستان روانی می گویند که آنها نیز می خواهند کودکان را به جامعه بازگردانند
[ترجمه ترگمان]مقامات دولتی مسئول بیمارستان روانی می گویند که آن ها نیز می خواهند کودکان را به جامعه برگردانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Her parents committed her to a mental hospital in Massachusetts.
[ترجمه گوگل]والدینش او را به یک بیمارستان روانی در ماساچوست فرستادند
[ترجمه ترگمان]والدینش او را به یک بیمارستان روانی در ماساچوست بردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. And data on mental hospital closures are important.
[ترجمه گوگل]و داده های مربوط به تعطیلی بیمارستان روانی مهم است
[ترجمه ترگمان]و اطلاعات مربوط به بسته شدن بیمارستان های روانی اهمیت بسیاری دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It runs Chestnut Lodge, a mental hospital in Rockville, and several outpatient clinics.
[ترجمه گوگل]این شرکت Chestnut Lodge، یک بیمارستان روانی در Rockville، و چندین کلینیک سرپایی را اداره می کند
[ترجمه ترگمان]آن خانه Chestnut، یک بیمارستان روانی در Rockville و چندین کلینیک سرپایی را اداره می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Tens of thousands of mental hospital patients died from starvation in the hospitals.
[ترجمه گوگل]ده ها هزار بیمار بیمارستان روانی از گرسنگی در بیمارستان ها جان باختند
[ترجمه ترگمان]ده ها هزار بیمار بیمارستان روانی در بیمارستان فوت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Rocky himself, currently in a Texas mental hospital, will be released to play at the launch party!
[ترجمه گوگل]خود راکی ​​که در حال حاضر در بیمارستان روانی تگزاس بستری است، برای بازی در جشن راه اندازی مرخص می شود!
[ترجمه ترگمان]راکی خودش، در حال حاضر در بیمارستان روانی تگزاس، برای بازی در مهمانی پرتاب آزاد می شود!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. As a result he was in a mental hospital, from which he escaped merely by strolling off the grounds.
[ترجمه گوگل]در نتیجه او در یک بیمارستان روانی بستری شد که تنها با دور زدن از محوطه از آنجا فرار کرد
[ترجمه ترگمان]در نتیجه او در یک بیمارستان روانی بستری بود که صرفا با پرسه زدن در محوطه فرار کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. So Knapman, committed to the mental hospital in August, has been stuck there longer than anyone bargained for.
[ترجمه گوگل]بنابراین کنپمن، که در ماه آگوست به بیمارستان روانی متعهد شده بود، بیش از آن چیزی که هر کسی برای آن چانه زده بود در آنجا گیر کرده بود
[ترجمه ترگمان]بنابراین، Knapman که در ماه آگوست به بیمارستان روانی برده شد، بیش از هر کس دیگری چانه زده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Brown died April 30 at the state mental hospital.
[ترجمه گوگل]براون در 30 آوریل در بیمارستان روانی دولتی درگذشت
[ترجمه ترگمان]براون در روز ۳۰ آوریل در بیمارستان روانی دولتی درگذشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Read in studio A Victorian mental hospital is up for sale . . . and could fetch more than two million pounds.
[ترجمه گوگل]در استودیو بخوانید یک بیمارستان روانی ویکتوریایی برای فروش است و می تواند بیش از دو میلیون پوند به دست آورد
[ترجمه ترگمان]در استودیو بخوانید یک بیمارستان روانی ویکتوریایی برای فروش آماده است و می تواند بیش از ۲ میلیون پوند را بیاورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. While a patient in a mental hospital, he arranges surreal meetings where he whips her verbally and psychologically.
[ترجمه گوگل]در حالی که بیمار در یک بیمارستان روانی است، جلسات سورئال ترتیب می دهد که در آن او را شلاق کلامی و روانی می کند
[ترجمه ترگمان]در حالی که بیمار در بیمارستان روانی، جلسات surreal را ترتیب می دهد که در آن او به طور کلامی و روانی او را شلاق می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• hospital for the mentally ill
a mental hospital is a hospital for people who are suffering from mental illness.

پیشنهاد کاربران

بیمارستانی برای بیماران روانی
تیمارستان
بیمارستانی برای افرادی که از بیماری روانی رنج می برند
بیمارستان روانی، تیمارستان

بپرس