mental disease

جمله های نمونه

1. Mental disease caused by drunkenness is in criminal law treated as on the same footing with insanity.
[ترجمه گوگل]بیماری روانی ناشی از مستی در حقوق کیفری با جنون یکسان تلقی می شود
[ترجمه ترگمان]بیماری ذهنی ناشی از مستی در قوانین کیفری است که با جنون و جنون مورد برخورد قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Mention mental disease normally, people is cosmopolitan think of bedlamite.
[ترجمه گوگل]بیماری روانی را به طور معمول ذکر کنید، مردم جهان وطنی هستند به تختلامیت فکر کنید
[ترجمه ترگمان]به طور معمول به بیماری ذهنی اشاره نکنید، مردم به فکر bedlamite هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Neuropathic what to have with mental disease different?
[ترجمه گوگل]نوروپاتی با بیماری روانی متفاوت است؟
[ترجمه ترگمان]به چه علت بیماری روانی فرق دارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Mental disease is a kind of gives priority to mussily neurological disease that goes up in order to behave in activity of behavior, psychology.
[ترجمه گوگل]بیماری روانی نوعی اولویت دادن به بیماری عصبی عصبی است که به منظور رفتار در فعالیت رفتاری، روانشناسی بالا می رود
[ترجمه ترگمان]بیماری روانی نوعی از اولویت به mussily بیماری عصبی است که به منظور رفتار در زمینه رفتار، روان شناسی بالا می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The performance of periodic mental disease is more, general component is prodrome, mental symptom and body symptom.
[ترجمه گوگل]عملکرد بیماری های روانی دوره ای بیشتر است، جزء کلی عبارت است از پرودروم، علامت روانی و علامت بدن
[ترجمه ترگمان]عملکرد بیماری های روانی متناوب بیشتر است، جز کلی prodrome، علائم ذهنی و علائم بدن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Depression is a common thymogenic mental disease with prominent and persistent low mood as its major clinical feature. It becomes a common disease and frequently encountered disease in modern society.
[ترجمه گوگل]افسردگی یک بیماری روانی شایع تیموژنیک است که ویژگی اصلی بالینی آن پایین بودن خلق و خوی برجسته و مداوم است این بیماری به یک بیماری رایج تبدیل می شود و به طور مکرر در جامعه مدرن با آن مواجه می شود
[ترجمه ترگمان]افسردگی یک بیماری روانی رایج است که در آن حالت روحی شدید و مداوم به عنوان ویژگی بالینی اصلی آن وجود دارد این بیماری به یک بیماری شایع تبدیل می شود و اغلب در جامعه مدرن با بیماری مواجه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Got manic model disease, leave mental disease not far?
[ترجمه گوگل]مبتلا به بیماری مدل شیدایی شده اید، بیماری روانی را دور نزنید؟
[ترجمه ترگمان]یه بیماری دیوانه کننده پیدا کردم و از بیماری روانی زیاد دور نشدم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. SenilePeriod the symptom of mental disease is extremely flabby calm, be fantasticality sometimes.
[ترجمه گوگل]دوران پیری علامت بیماری روانی بسیار آرام آرام است، گاهی اوقات خارق العاده باشید
[ترجمه ترگمان]SenilePeriod نشانه بیماری روانی به شدت سست و سست است و گاهی اوقات خوشی به خود می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Mental disease can aggravate pareidolia, as can fatigue and sleepiness.
[ترجمه گوگل]بیماری روانی می‌تواند باعث تشدید پاریدولیا شود، همچنین خستگی و خواب‌آلودگی
[ترجمه ترگمان]بیماری ذهنی می تواند pareidolia را بدتر کند، زیرا خستگی و خواب آلودگی می تواند بدتر شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Accordingly, be oppositeSenilePeriod when mental disease has treatment, must sufficient take into account these intercurrent diseases.
[ترجمه گوگل]بر این اساس، زمانی که بیماری روانی دارای درمان باشد، باید به اندازه کافی این بیماری‌های تداخلی را در نظر گرفت
[ترجمه ترگمان]بر این اساس، هنگامی که بیماری ذهنی درمان می شود، باید به اندازه کافی این بیماری ها را مد نظر قرار دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Clinical data of 216 migrant workers with mental disease were analyzed retrospectively.
[ترجمه گوگل]داده های بالینی 216 کارگر مهاجر مبتلا به بیماری روانی به صورت گذشته نگر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]داده های بالینی ۲۱۶ نفر از کارگران مهاجر با بیماری های ذهنی مورد بررسی قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The person of invigorative system disease and mental disease cannot vaccinal.
[ترجمه گوگل]فرد مبتلا به بیماری سیستم نشاط آور و بیماری روانی نمی تواند واکسن بزند
[ترجمه ترگمان]فرد مبتلا به بیماری های قلبی و بیماری های روانی قادر به انجام این کار نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Mental disease companion sends insomnious disease, especially all sorts of mood obstacles, it is the common cause that causes insomnia.
[ترجمه گوگل]همدم بیماری روانی بیماری های بی خوابی را می فرستد، به ویژه انواع موانع خلقی، این عامل شایع است که باعث بی خوابی می شود
[ترجمه ترگمان]companion بیماری روانی بیماری insomnious را به خصوص همه انواع موانع روحی و روانی می فرستد، این یک دلیل مشترک است که باعث بی خوابی شما می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Love is a grave mental disease.
[ترجمه گوگل]عشق یک بیماری روانی شدید است
[ترجمه ترگمان]عشق یک بیماری روانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• mental illness, psychological disorder

پیشنهاد کاربران

بپرس