mental capacity

جمله های نمونه

1. Her mental capacity and temperament are as remarkable as his.
[ترجمه گوگل]ظرفیت ذهنی و خلق و خوی او به اندازه او قابل توجه است
[ترجمه ترگمان]ظرفیت ذهنی و خلق و خوی او به اندازه او قابل ملاحظه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. One of them, 33-year-old Oliver Cruz, had a mental capacity of a child.
[ترجمه گوگل]یکی از آنها، الیور کروز 33 ساله، توانایی ذهنی یک کودک را داشت
[ترجمه ترگمان]یکی از آن ها، الیور کروز ۳۳ ساله، دارای ظرفیت ذهنی یک کودک بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Does human mental capacity has limitations?
[ترجمه گوگل]آیا ظرفیت ذهنی انسان محدودیت دارد؟
[ترجمه ترگمان]آیا ظرفیت ذهنی بشر دارای محدودیت هایی است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He used his mental capacity to act as raconteur and juicy gossipmonger.
[ترجمه گوگل]او از ظرفیت ذهنی خود استفاده کرد تا به عنوان یک غیبت‌گو و یک غیبت‌فروش آبدار عمل کند
[ترجمه ترگمان]او از توانایی ذهنی خود برای عمل به عنوان raconteur و gossipmonger آبدار استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It's that men mental capacity that warps their perception of reality and ability to reason.
[ترجمه گوگل]این ظرفیت ذهنی مردان است که درک آنها از واقعیت و توانایی استدلال را منحرف می کند
[ترجمه ترگمان]و این ظرفیت ذهنی مردان است که درک آن ها از واقعیت و توانایی را می طلبد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The problem is watching television doesn't use your mental capacity OR allow it to recharge.
[ترجمه گوگل]مشکل این است که تماشای تلویزیون از ظرفیت ذهنی شما استفاده نمی کند یا به آن اجازه شارژ مجدد نمی دهد
[ترجمه ترگمان]مشکل این است که تلویزیون از ظرفیت ذهنی شما استفاده نمی کند و یا به آن اجازه شارژ مجدد می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Most of the children were born with mental capacity because of problems in the birth process.
[ترجمه گوگل]اکثر بچه ها به دلیل مشکلاتی در روند تولد با ظرفیت ذهنی متولد شدند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از کودکان به دلیل مشکلات در فرآیند تولد با ظرفیت ذهنی به دنیا آمده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Vinpocetine and Huperzine A help maintain overall mental capacity and provide additional neural support.
[ترجمه گوگل]Vinpocetine و Huperzine A به حفظ ظرفیت ذهنی کلی کمک می کند و حمایت عصبی اضافی را فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]Vinpocetine و Huperzine A به حفظ ظرفیت ذهنی کلی و ارائه پشتیبانی عصبی بیشتر کمک می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Mental attitude plays a far more important role in a person's success or failure than mental capacity.
[ترجمه گوگل]نگرش ذهنی نقش بسیار مهم تری در موفقیت یا شکست یک فرد ایفا می کند تا ظرفیت ذهنی
[ترجمه ترگمان]نگرش ذهنی، نقش بسیار مهمی در موفقیت یا شکست فرد ایفا می کند تا توانایی ذهنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Gen Pinochet's lawyers argued successfully that a series of minor strokes had left their client with limited mental capacity.
[ترجمه گوگل]وکلای ژنرال پینوشه با موفقیت استدلال کردند که یک سری سکته های جزئی باعث شده موکل آنها با ظرفیت ذهنی محدودی مواجه شود
[ترجمه ترگمان]وکلای ژنرال پینوشه با موفقیت ادعا کردند که یک سری حرکت های کوچک، موکلش را با ظرفیت ذهنی محدود ترک کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. And don't think that by developing the second half of your brain you will merely be doubling your mental capacity.
[ترجمه گوگل]و فکر نکنید که با توسعه نیمه دوم مغز خود فقط ظرفیت ذهنی خود را دو برابر خواهید کرد
[ترجمه ترگمان]و فکر نکنید با توسعه نیمه دوم مغزتان تنها توان ذهنی شما را دو برابر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Of course, achieving a particular education level is not the definitive measure of someone's mental capacity.
[ترجمه گوگل]البته، دستیابی به یک سطح تحصیلی خاص، معیار قطعی ظرفیت ذهنی یک فرد نیست
[ترجمه ترگمان]البته، دستیابی به یک سطح تحصیلی خاص، معیار قطعی ظرفیت ذهنی فرد نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• intellectual capability, intelligence

پیشنهاد کاربران

بپرس