mensurable

/ˈmensjʊrəbl̩//ˈmensjʊrəbl̩/

سنجش پذیر، پیمانه پذیر، قابل اندازه گیری، قابل پیمایش واندازه گیری، پیمودنی

جمله های نمونه

1. If relapse, mensurable education is electronegative, the existence that can think road of inanimation sex make water is affected.
[ترجمه گوگل]اگر عود، آموزش قابل اندازه گیری الکترونگاتیوی است، وجودی که می تواند فکر کند جاده بی جانی جنسیت آب را تحت تاثیر قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]در صورت بازگشت، تحصیلات mensurable به صورت الکترونگاتیو است، وجود آن که می تواند فکر کند که مسیر سکس inanimation بر روی آب تاثیر می گذارد، تحت تاثیر قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In IT technology rub Er is mensurable, this law tells us information processing technology to every 18 months promote efficiency one times.
[ترجمه گوگل]در فناوری IT rub Er قابل اندازه‌گیری است، این قانون به ما می‌گوید فناوری پردازش اطلاعات هر 18 ماه یک بار کارایی را ارتقا می‌دهد
[ترجمه ترگمان]در فن آوری اطلاعات و فن آوری اطلاعات، این قانون به ما می گوید که فن آوری پردازش اطلاعات هر ۱۸ ماه یک بار کارایی را یک بار ارتقا می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Must have mensurable and the goal setting target that can evaluate is a kind of method that expects a will certainly.
[ترجمه گوگل]باید قابل اندازه گیری باشد و هدف تعیین هدفی که بتواند ارزیابی کند نوعی روش است که قطعاً انتظار دارد
[ترجمه ترگمان]باید دقت داشته باشید و هدف تعیین هدف که می تواند ارزیابی شود نوعی از روش ها است که قطعا انتظار کمک خواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Repast notices time, mensurable, sanitation, the attention avoids excessive and fat, thick flavour, raw or cold food.
[ترجمه گوگل]Repast به زمان، قابل اندازه‌گیری، بهداشت، اجتناب از مصرف بیش از حد و چربی، طعم غلیظ، غذای خام یا سرد می‌پردازد
[ترجمه ترگمان]Repast به زمان، mensurable، بهداشت و بهداشت توجه دارد، توجه به غذای بیش از حد و چربی، بوی غلیظ، غذای خام و یا سرد جلوگیری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Time value is analysing traffic action, mensurable evaluation has very main effect in the economic benefits of traffic project.
[ترجمه گوگل]ارزش زمانی تجزیه و تحلیل کنش ترافیک است، ارزیابی قابل اندازه‌گیری تأثیر عمده‌ای در منافع اقتصادی پروژه ترافیک دارد
[ترجمه ترگمان]ارزش زمان در حال تحلیل اقدام ترافیک است، ارزیابی mensurable تاثیر بسیار مهمی در منافع اقتصادی پروژه ترافیک دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. How mensurable evaluation country develops continuously is one of serious problems that the country develops continuously.
[ترجمه گوگل]چگونگی توسعه مستمر ارزیابی قابل سنجش کشور یکی از مشکلات جدی است که کشور به طور مستمر در حال توسعه است
[ترجمه ترگمان]چگونگی توسعه مداوم کشور به طور مداوم یکی از مشکلات جدی است که کشور به طور مداوم توسعه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In mensurable respect test and verify the system increases the value in the process in economy.
[ترجمه گوگل]در احترام قابل اندازه گیری تست و تایید سیستم باعث افزایش ارزش در فرآیند در اقتصاد می شود
[ترجمه ترگمان]در آزمون احترام mensurable و تایید سیستم، ارزش فرآیند در اقتصاد را افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. So, we drink water to also should time mensurable, each time that enough water divides even distributinging days paragraph.
[ترجمه گوگل]بنابراین، ما آب می نوشیم همچنین باید زمان قابل اندازه گیری باشد، هر بار که آب به اندازه کافی تقسیم می شود حتی روزهای توزیع پاراگراف
[ترجمه ترگمان]بنابراین، ما آب می نوشم و همچنین هر بار که به اندازه کافی آب را به چند روز تقسیم می کند، آب بنوشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Use mensurable method, study the economic dimensions of product of careful chemical industry.
[ترجمه گوگل]استفاده از روش اندازه گیری، بررسی ابعاد اقتصادی محصول صنایع شیمیایی دقیق
[ترجمه ترگمان]از روش mensurable استفاده کنید، ابعاد اقتصادی محصول صنعت شیمی با دقت را مطالعه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Li Xiang is mensurable : If a thing compares others overpay to give the effort of 5%, take others possibly the redound of 200% .
[ترجمه گوگل]لی شیانگ قابل اندازه‌گیری است: اگر چیزی با پرداخت بیش از حد دیگران به تلاش 5 درصدی مقایسه می‌کند، احتمالاً 200 درصد از دیگران را افزایش دهید
[ترجمه ترگمان]لی ژیانگ mensurable (لی ژیانگ یو)می گوید: اگر چیزی با دیگران مقایسه شود و تلاش ۵ % را انجام دهد، احتمالا ۲۰۰ % از این redound مورد توجه قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Basis rub Er is mensurable, the amount of the transistor on chip will break up one time inside 18 months.
[ترجمه گوگل]Basis rub Er قابل اندازه گیری است، مقدار ترانزیستور روی تراشه یک بار در عرض 18 ماه شکسته می شود
[ترجمه ترگمان]Basis rub Er، مقدار ترانزیستور روی تراشه یک زمان را در عرض ۱۸ ماه از بین می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. But, somebody is enraged and not be equal to can make money, the commercial pattern on Internet already countless confirm this is mensurable, video website, happy net, rich guest net is clear proof.
[ترجمه گوگل]اما، کسی خشمگین است و با آن برابر نیست، می تواند پول دربیاورد، الگوی تجاری در اینترنت در حال حاضر بیشمار تأیید می کند که این قابل اندازه گیری است، وب سایت ویدیویی، شبکه شاد، شبکه مهمان غنی گواه واضح است
[ترجمه ترگمان]اما، کسی عصبانی است و نمی تواند با آن برابری کند، الگوی تجاری اینترنت تا کنون تعداد بیشماری از این تایید را تایید می کند این سایت mensurable، وب سایت ویدئویی، تور شاد، تور مهمان ثروتمند، مدرک آشکاری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Financial crisis makes everybody realises, big and not be iron is mensurable, should do enoughly only big, nobody dare move you.
[ترجمه گوگل]بحران مالی باعث می شود همه متوجه شوند، بزرگ و غیر قابل اندازه گیری است، باید به اندازه کافی بزرگ باشد، هیچ کس جرات حرکت شما را ندارد
[ترجمه ترگمان]بحران مالی باعث می شود که همه متوجه شوند، بزرگ و نه آهن، باید فقط بزرگ باشد، هیچ کس جرات حرکت شما را ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Hold good dietary convention even, take food everyday should time be hungry is too mensurable, full nevertheless, do not eat and drink too much, avoid to eat the food of super-cooling overheat.
[ترجمه گوگل]کنوانسیون رژیم غذایی مناسبی داشته باشید، هر روز غذا بخورید اگر زمان گرسنگی بیش از حد قابل اندازه گیری باشد، سیر باشد، با این وجود، بیش از حد نخورید و ننوشید، از خوردن غذای گرمای فوق العاده خنک خودداری کنید
[ترجمه ترگمان]با این حال، کنوانسیون رژیم غذایی خوب را رعایت کنید، هر روز غذا بخورید، با این وجود، غذا نخورید و بیش از حد مشروب نخورید و از خوردن غذای سوپر - بیش از حد خودداری کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• can be measured, measurable

پیشنهاد کاربران

بپرس