1. menstruation gives rise to a characteristic malaise in some women
قاعدگی در برخی زنان موجب بیمارگونگی ویژه ای می شود.
2. menstruation used to make my sister quite ill for a few days
قاعدگی،خواهر مرا برای چند روز کاملا بیمار می کرد.
3. vicarious menstruation
قاعدگی جایستایی
4. Menstruation may cease when a woman is anywhere between forty-five and fifty years of age.
[ترجمه گوگل]زمانی که زن بین چهل و پنج تا پنجاه سال سن داشته باشد، قاعدگی ممکن است متوقف شود
[ترجمه ترگمان]ممکن است زمانی که زنی بین چهل و پنج سال و پنجاه سال سن دارد توقف کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ممکن است زمانی که زنی بین چهل و پنج سال و پنجاه سال سن دارد توقف کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Squatting, she performed the familiar ritual of menstruation.
[ترجمه گوگل]چمباتمه زده، مراسم آشنای قاعدگی را انجام داد
[ترجمه ترگمان]چمباتمه زده بود و مراسم familiar قاعدگی را انجام می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چمباتمه زده بود و مراسم familiar قاعدگی را انجام می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The blood of menstruation and the torn maidenhead.
[ترجمه گوگل]خون حیض و دوشیزه پاره
[ترجمه ترگمان]خون قاعدگی و the پاره شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خون قاعدگی و the پاره شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. After menstruation has finished, they could either remain caffeine-free or drink only small amounts until they ovulate again.
[ترجمه گوگل]پس از پایان قاعدگی، آنها می توانند بدون کافئین باقی بمانند یا فقط مقدار کمی بنوشند تا زمانی که دوباره تخمک گذاری کنند
[ترجمه ترگمان]بعد از این که قاعدگی به پایان رسید، آن ها می توانستند بدون کافئین باقی بمانند و یا فقط مقدار کمی بنوشند تا زمانی که دوباره ovulate
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بعد از این که قاعدگی به پایان رسید، آن ها می توانستند بدون کافئین باقی بمانند و یا فقط مقدار کمی بنوشند تا زمانی که دوباره ovulate
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Men's fear of the uterus and menstruation may be problematic but more devastating by far are women's own negative attitudes.
[ترجمه گوگل]ترس مردان از رحم و قاعدگی ممکن است مشکل ساز باشد، اما نگرش منفی خود زنان بسیار مخرب تر است
[ترجمه ترگمان]ترس مردان از رحم و قاعدگی می تواند مشکل ساز باشد، اما تا به حال devastating نگرش های منفی زنان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ترس مردان از رحم و قاعدگی می تواند مشکل ساز باشد، اما تا به حال devastating نگرش های منفی زنان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. These markers turn purple four hours ahead of menstruation, giving the wearer plenty of notice.
[ترجمه گوگل]این نشانگرها چهار ساعت قبل از قاعدگی به رنگ ارغوانی در میآیند و به پوشنده توجه زیادی میکنند
[ترجمه ترگمان]این markers چهار ساعت پیش از قاعدگی به رنگ ارغوانی درآمده و صاحب قهوه خانه زیاد توجه نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این markers چهار ساعت پیش از قاعدگی به رنگ ارغوانی درآمده و صاحب قهوه خانه زیاد توجه نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. But puberty, or rather the onset of menstruation, changed all that.
[ترجمه گوگل]اما بلوغ یا بهتر است بگوییم شروع قاعدگی همه اینها را تغییر داد
[ترجمه ترگمان]اما بلوغ، یا بهتر شدن قاعدگی، همه این چیزها را عوض کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما بلوغ، یا بهتر شدن قاعدگی، همه این چیزها را عوض کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. A jingle for every occasion: birthdays, menstruation, first love.
[ترجمه گوگل]جنگ برای هر مناسبتی: تولد، قاعدگی، اولین عشق
[ترجمه ترگمان]یک صدا برای هر دفعه: تولد، قاعدگی، اولین عشق
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک صدا برای هر دفعه: تولد، قاعدگی، اولین عشق
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. I every menstruation date is different, such can is cipher out safe period with crises?
[ترجمه گوگل]من هر تاریخ قاعدگی متفاوت است، آیا رمزگذاری دوره ایمن با بحران است؟
[ترجمه ترگمان]من هر زمان menstruation فرق داره، از این قبیل می تونیم یه دوره امن رو با بحران رمز گشایی کنیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من هر زمان menstruation فرق داره، از این قبیل می تونیم یه دوره امن رو با بحران رمز گشایی کنیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Often shed nosebleed recently. And menstruation comes behindhand.
[ترجمه گوگل]اخیراً اغلب خون دماغ می ریزد و قاعدگی پشت سر می آید
[ترجمه ترگمان]اخیرا خونریزی بینی ریخته می شود و قاعدگی از دست میره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اخیرا خونریزی بینی ریخته می شود و قاعدگی از دست میره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The female is in menstruation, why to heatstroke easily?
[ترجمه گوگل]زن در قاعدگی است، چرا به راحتی گرمازدگی؟
[ترجمه ترگمان]آیا زن در حالت قاعدگی است، چرا باید به راحتی گرما زدگی باشد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آیا زن در حالت قاعدگی است، چرا باید به راحتی گرما زدگی باشد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید