1. Part of the internationalism of the Menshevik Party and the left-wing Social Revolutionaries to join the ranks of the Bolsheviks.
[ترجمه گوگل]بخشی از انترناسیونالیسم حزب منشویک و سوسیال انقلابیون چپ برای پیوستن به صفوف بلشویک ها
[ترجمه ترگمان]بخشی از the (internationalism)حزب Menshevik و جناح چپ جناح چپ برای ملحق شدن به صفوف بلشویک ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بخشی از the (internationalism)حزب Menshevik و جناح چپ جناح چپ برای ملحق شدن به صفوف بلشویک ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Bolsheviks in Lenin returned to Petrograd Menshevik support even before the adoption of the interim government's policy.
[ترجمه گوگل]بلشویک های لنین حتی قبل از اتخاذ سیاست دولت موقت به حمایت منشویک های پتروگراد بازگشتند
[ترجمه ترگمان]بلشویک ها در لنین به پتروگراد، حتی پیش از اتخاذ سیاست دولت موقت، به پتروگراد بازگشته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بلشویک ها در لنین به پتروگراد، حتی پیش از اتخاذ سیاست دولت موقت، به پتروگراد بازگشته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. In the process of the revolution, both Menshevik and Social Revolutionary Party actively participated in the organization of Soviet.
[ترجمه گوگل]در جریان انقلاب، هم حزب منشویک و هم حزب سوسیال انقلابیون فعالانه در سازماندهی شوروی شرکت داشتند
[ترجمه ترگمان]در فرآیند انقلاب هم Menshevik و هم حزب انقلابی اجتماعی بطور فعال در سازمان اتحاد جماهیر شوروی شرکت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در فرآیند انقلاب هم Menshevik و هم حزب انقلابی اجتماعی بطور فعال در سازمان اتحاد جماهیر شوروی شرکت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Nor do they deny the growing popularity of Bolshevik rather than Menshevik slogans and strategy in the pre-war years.
[ترجمه گوگل]آنها همچنین منکر محبوبیت روزافزون شعارها و استراتژی بلشویکی به جای منشویک در سالهای قبل از جنگ نیستند
[ترجمه ترگمان]آن ها محبوبیت رو به رشد of را به جای شعارهای Menshevik و استراتژی در ساله ای پیش از جنگ، انکار نمی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها محبوبیت رو به رشد of را به جای شعارهای Menshevik و استراتژی در ساله ای پیش از جنگ، انکار نمی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. In the immediate pre-war period, the Bolsheviks' Pravda attracted much more support than the Menshevik organ, Luch.
[ترجمه گوگل]در دوره بلافاصله قبل از جنگ، پراودای بلشویک ها بیشتر از ارگان منشویک، لوچ، مورد حمایت قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]در دوره قبل از جنگ، بلشویک ها Pravda از اندام Menshevik، Luch، را به خود جلب کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در دوره قبل از جنگ، بلشویک ها Pravda از اندام Menshevik، Luch، را به خود جلب کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. It was in large measure in reaction to Lenin's position that the Mensheviks clarified their ideas.
[ترجمه گوگل]تا حد زیادی در واکنش به موضع لنین بود که منشویک ها عقاید خود را روشن کردند
[ترجمه ترگمان]در واکنش به موقعیت لنین که the عقاید خود را روشن ساخت، در مقیاسی بزرگ بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در واکنش به موقعیت لنین که the عقاید خود را روشن ساخت، در مقیاسی بزرگ بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. In the history of Marxism Party, the democratic centralism had been put forward firstly by the Menshevik Party.
[ترجمه گوگل]در تاریخ حزب مارکسیسم، سانترالیسم دموکراتیک ابتدا توسط حزب منشویک مطرح شده بود
[ترجمه ترگمان]در تاریخ حزب مارکسیسم، centralism دموکراتیک در ابتدا توسط حزب Menshevik مطرح شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در تاریخ حزب مارکسیسم، centralism دموکراتیک در ابتدا توسط حزب Menshevik مطرح شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. In the organs of the Party Central Committee member of the Assembly elections, they were only a small number of votes, known as the Menshevik .
[ترجمه گوگل]در اعضای کمیته مرکزی حزب در انتخابات مجلس، آنها فقط تعداد کمی از آرا بودند که به منشویک معروف بودند
[ترجمه ترگمان]در ارگان های عضو کمیته مرکزی انتخابات مجلس، آن ها تنها تعداد کمی از آرا به نام Menshevik بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در ارگان های عضو کمیته مرکزی انتخابات مجلس، آن ها تنها تعداد کمی از آرا به نام Menshevik بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Assembly elections in the central leadership organs, the support of the people in the majority of Lenin, saying (meaning the majority), such as a small number of votes, said Menshevik .
[ترجمه گوگل]انتخابات مجلس در ارگان های رهبری مرکزی، حمایت مردم در اکثریت لنین، گفتن (منظور اکثریت)، مانند تعداد کمی از آرا، منشویک گفت
[ترجمه ترگمان]Menshevik گفت: انتخابات مجلس در ارگان های رهبری مرکزی، حمایت مردم در اکثریت لنین، و می گوید (به معنای اکثریت)، مانند تعداد کمی از آرا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Menshevik گفت: انتخابات مجلس در ارگان های رهبری مرکزی، حمایت مردم در اکثریت لنین، و می گوید (به معنای اکثریت)، مانند تعداد کمی از آرا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید