1. He attacked intramural burial, the Mendicant Orders, and bullfights - all characteristic policies of enlightened statesmen.
[ترجمه گوگل]او به تدفین درون مدرسهای، دستورات مندیکانت و گاوبازیها حمله کرد - همه سیاستهای مشخصه دولتمردان روشنفکر
[ترجمه ترگمان]او به دفن intramural، فرمان Mendicant، و bullfights - همه سیاست های مشخصه سیاستمداران روشنفکر، حمله کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او به دفن intramural، فرمان Mendicant، و bullfights - همه سیاست های مشخصه سیاستمداران روشنفکر، حمله کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. A member of a usually mendicant Roman Catholic order.
[ترجمه گوگل]عضوی از یک فرقه کاتولیک رومی که معمولاً متعصب است
[ترجمه ترگمان]یکی از اعضای فرقه usually رومی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یکی از اعضای فرقه usually رومی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. This dear little naked mendicant pretends to be utterly helpless.
[ترجمه گوگل]این دلقک برهنه کوچولوی عزیز وانمود می کند که کاملاً درمانده است
[ترجمه ترگمان]این گدا کوچولوی معصوم وانمود می کند که کام لا ناتوان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این گدا کوچولوی معصوم وانمود می کند که کام لا ناتوان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. A hindu ascetic or religious mendicant, especially one who performs feats of magic or endurance.
[ترجمه گوگل]مرتاض یا متدین هندو، به ویژه کسی که کارهای جادویی یا استقامتی انجام می دهد
[ترجمه ترگمان]یک ascetic هندو یا یک گدا، به خصوص کسی که شاهکارهای جادویی یا استقامت را انجام می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک ascetic هندو یا یک گدا، به خصوص کسی که شاهکارهای جادویی یا استقامت را انجام می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Yes, yes, I know you, modest mendicant, you ask for all that one has.
[ترجمه گوگل]آری، آری، من تو را می شناسم، دلقک متواضع، تو هر آنچه را که یکی دارد طلب می کنی
[ترجمه ترگمان]بله، بله، بله، شما را می شناسم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بله، بله، بله، شما را می شناسم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Then the mendicant did it.
[ترجمه گوگل]سپس مدیکاتور این کار را انجام داد
[ترجمه ترگمان]آن وقت گدا این کار را کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن وقت گدا این کار را کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The rich man who deludes himself into behaving like a mendicant may conserve his fortune although he will not be very happy.
[ترجمه گوگل]مرد ثروتمندی که خود را فریب می دهد و مانند یک فرد متقلب رفتار می کند، ممکن است ثروت خود را حفظ کند، اگرچه خیلی خوشحال نخواهد شد
[ترجمه ترگمان]این مرد ثروتمند که خود را مانند یک گدا نشان می دهد ممکن است ثروت خود را حفظ کند، هرچند که خوشبخت نخواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این مرد ثروتمند که خود را مانند یک گدا نشان می دهد ممکن است ثروت خود را حفظ کند، هرچند که خوشبخت نخواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. They refused to accept large donations to further their work and instead became mendicants, begging publicly for their daily needs.
[ترجمه گوگل]آنها از پذیرفتن کمک های مالی بزرگ برای پیشبرد کار خود سرباز زدند و در عوض تبدیل به یک دلقک شدند و علناً برای نیازهای روزانه خود التماس کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها از قبول کمک های بزرگ برای کار بیشتر خودداری کردند و به جای آن mendicants شدند و برای نیازهای روزانه خود به طور عمومی گدایی می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها از قبول کمک های بزرگ برای کار بیشتر خودداری کردند و به جای آن mendicants شدند و برای نیازهای روزانه خود به طور عمومی گدایی می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. A fifth order, the Servites, founded in 123 was acknowledged as mendicant order in 142
[ترجمه گوگل]پنجمین مرتبه، سرویت ها، که در سال 123 تأسیس شد، در سال 142 به عنوان یک نظم فکری شناخته شد
[ترجمه ترگمان]یک سفارش پنجم به نام Servites که در ۱۲۳ بنیاد نهاده شد به عنوان سفارش گدا در ۱۴۲ مورد تایید قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک سفارش پنجم به نام Servites که در ۱۲۳ بنیاد نهاده شد به عنوان سفارش گدا در ۱۴۲ مورد تایید قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. They saw him slouch forward after breakfast, and, like a mendicant, with outstretched, a sailor.
[ترجمه گوگل]آنها او را دیدند که بعد از صرف صبحانه به جلو خم شده بود، و مانند یک دلقک، با دراز کشیده، یک ملوان
[ترجمه ترگمان]بعد از صبحانه او را دیدند که خم شده و مثل یک گدا دراز شده و ملوان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بعد از صبحانه او را دیدند که خم شده و مثل یک گدا دراز شده و ملوان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. They saw him slouch forward after breakfast, and, a mendicant, with outstretched palm, accost a sailor.
[ترجمه گوگل]آنها او را دیدند که بعد از صرف صبحانه به سمت جلو خم شده بود، و با کف دستی دراز کشیده، به یک ملوان برخورد کرد
[ترجمه ترگمان]بعد از صبحانه او را دیدند که خم شده و یک گدا، با کف دست، با یک ملوان مواجه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بعد از صبحانه او را دیدند که خم شده و یک گدا، با کف دست، با یک ملوان مواجه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Another monster monk is Mikoshi-nyudo (a. k. a. Miage-nyudo), a large, cross-eyed mendicant encountered on mountain passes or on lonely roads at night.
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از راهب هیولا Mikoshi-nyudo (a k a Miage-nyudo) است، یک دلقک بزرگ با چشم های متقاطع که شب ها در گردنه های کوهستانی یا در جاده های خلوت با آن مواجه می شود
[ترجمه ترگمان]یک راهب دیگر Mikoshi - nyudo (a ک a یک گدا با چشم بزرگ و بزرگ که شب هنگام در گذرگاه های کوهستانی و یا در جاده های خلوت دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک راهب دیگر Mikoshi - nyudo (a ک a یک گدا با چشم بزرگ و بزرگ که شب هنگام در گذرگاه های کوهستانی و یا در جاده های خلوت دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید