1. In 1857 Mendel started experimenting with peas in his monastery garden.
[ترجمه گوگل]در سال 1857 مندل شروع به آزمایش با نخود فرنگی در باغ صومعه خود کرد
[ترجمه ترگمان]مندل در سال ۱۸۵۷ شروع به آزمایش نخود فرنگی در باغ صومعه خود کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مندل در سال ۱۸۵۷ شروع به آزمایش نخود فرنگی در باغ صومعه خود کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Mendel started a science that still rests upon his simple rules.
[ترجمه گوگل]مندل علمی را آغاز کرد که هنوز بر قوانین ساده او تکیه دارد
[ترجمه ترگمان]مندل یک علم را آغاز کرد که هنوز به قواعد ساده او متکی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مندل یک علم را آغاز کرد که هنوز به قواعد ساده او متکی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. This fact was discovered by Gregor Mendel in the last century, although he wouldn't have put it like that.
[ترجمه گوگل]این واقعیت توسط گرگور مندل در قرن گذشته کشف شد، اگرچه او آن را چنین بیان نمی کرد
[ترجمه ترگمان]در قرن گذشته، در این حقیقت، گری گوری در قرن گذشته کشف شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در قرن گذشته، در این حقیقت، گری گوری در قرن گذشته کشف شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Mendel points out that this helped pave the way for economic crises that aggravated social discontent before 190
[ترجمه گوگل]مندل اشاره می کند که این به هموار کردن راه برای بحران های اقتصادی کمک کرد که نارضایتی اجتماعی را قبل از سال 190 تشدید کرد
[ترجمه ترگمان]Mendel اشاره کرد که این امر می تواند راه را برای بحران های اقتصادی هموار کند که نارضایتی اجتماعی قبل از ۱۹۰ را تشدید کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Mendel اشاره کرد که این امر می تواند راه را برای بحران های اقتصادی هموار کند که نارضایتی اجتماعی قبل از ۱۹۰ را تشدید کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Gregor Mendel, an Austrian monk, discovered that in pea plants inheritance of individual traits followed patterns.
[ترجمه گوگل]گرگور مندل، یک راهب اتریشی، کشف کرد که در گیاهان نخود وراثت صفات فردی از الگوهایی پیروی می کند
[ترجمه ترگمان]گرگور مندل، یک راهب اتریشی، کشف کرد که در نخود فرنگی، وراثت صفات فردی پیروی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گرگور مندل، یک راهب اتریشی، کشف کرد که در نخود فرنگی، وراثت صفات فردی پیروی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. An Austrian monk named Mendel first saw inherited patterns in pea plants.
[ترجمه گوگل]یک راهب اتریشی به نام مندل برای اولین بار الگوهای موروثی را در گیاهان نخود مشاهده کرد
[ترجمه ترگمان]یک راهب اتریشی به نام مندل اولین الگوی موروثی را در گیاهان نخود فرنگی مشاهده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک راهب اتریشی به نام مندل اولین الگوی موروثی را در گیاهان نخود فرنگی مشاهده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Mendel presented his ideas in 1866 in a scientific paper published by the Brunn Society for Natural History.
[ترجمه گوگل]مندل ایده های خود را در سال 1866 در مقاله علمی منتشر شده توسط انجمن تاریخ طبیعی برون ارائه کرد
[ترجمه ترگمان]مندل در سال ۱۸۶۶ نظریات خود را در مقاله ای علمی منتشر کرد که توسط انجمن برون سپاری برای تاریخ طبیعی منتشر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مندل در سال ۱۸۶۶ نظریات خود را در مقاله ای علمی منتشر کرد که توسط انجمن برون سپاری برای تاریخ طبیعی منتشر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He, like Mendel, was ahead of his time.
[ترجمه گوگل]او نیز مانند مندل از زمان خود جلوتر بود
[ترجمه ترگمان]او نیز مانند mendel پیش از زمان خود پیش می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او نیز مانند mendel پیش از زمان خود پیش می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Mendel also performed dihybrid crosses, which enabled him to consider how two traits are inherited relative to one another.
[ترجمه گوگل]مندل همچنین تلاقی های دو هیبریدی را انجام داد، که او را قادر ساخت تا چگونگی به ارث بردن دو صفت نسبت به یکدیگر را در نظر بگیرد
[ترجمه ترگمان]Mendel همچنین dihybrid crosses را انجام داد که او را قادر ساخت تا بررسی کند که چگونه دو ویژگی نسبت به یکدیگر به ارث برده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Mendel همچنین dihybrid crosses را انجام داد که او را قادر ساخت تا بررسی کند که چگونه دو ویژگی نسبت به یکدیگر به ارث برده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Modern genetics Began with the work of Gregor Mendel, who formulated the Basic concepts of heredity.
[ترجمه گوگل]ژنتیک مدرن با کار گرگور مندل، که مفاهیم اساسی وراثت را فرموله کرد، آغاز شد
[ترجمه ترگمان]ژنتیک مدرن با کار گرگور مندل شروع شد که مفاهیم اساسی وراثت را صورتبندی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ژنتیک مدرن با کار گرگور مندل شروع شد که مفاهیم اساسی وراثت را صورتبندی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I needn’t tell you thatthis proved to be a major holocaust, forever ruining at least one J. Mendel dress, and catapulting a baked potato into the cleavage of atony brunette.
[ترجمه گوگل]نیازی نیست به شما بگویم که این یک هولوکاست بزرگ بود، برای همیشه حداقل یک لباس جی مندل را خراب کرد، و یک سیب زمینی پخته را به صورت منجنیق بر روی پوست سبزه آتونی فرو برد
[ترجمه ترگمان]لازم نیست به تو بگویم که to یک هولوکاست بزرگ است، برای همیشه از بین می رود، دست کم یک ج dress لباس Mendel را به تن کرد و تبدیل به یک سیب زمینی داغ شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]لازم نیست به تو بگویم که to یک هولوکاست بزرگ است، برای همیشه از بین می رود، دست کم یک ج dress لباس Mendel را به تن کرد و تبدیل به یک سیب زمینی داغ شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Like Mendel,[Sentence dictionary] we could not say that there was a gene for the character of tallness until dwarf mutants were discovered suffering from a heritable lack of tallness.
[ترجمه گوگل]مانند مندل، [فرهنگ جملات]، نمیتوانستیم بگوییم که ژنی برای شخصیت قد بلند وجود دارد تا زمانی که جهشیافتههای کوتوله که از فقدان قد وراثتی رنج میبرند، کشف نشدند
[ترجمه ترگمان]مانند مندل [ فرهنگ لغت جمله ] ما نمی توانیم بگوییم که یک ژن برای شخصیت of وجود دارد تا وقتی که mutants کوتوله از کمبود ارثی دچار رنج شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مانند مندل [ فرهنگ لغت جمله ] ما نمی توانیم بگوییم که یک ژن برای شخصیت of وجود دارد تا وقتی که mutants کوتوله از کمبود ارثی دچار رنج شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Gregor Mendel is known as the father of genetics. Yet he would not have called genetics by that name.
[ترجمه گوگل]گرگور مندل به عنوان پدر علم ژنتیک شناخته می شود با این حال او ژنتیک را به این نام نمی نامید
[ترجمه ترگمان]گرگور mendel به عنوان پدر ژنتیک شناخته میشه با این حال اسمش رو به اسم ژنتیک صدا نمی کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گرگور mendel به عنوان پدر ژنتیک شناخته میشه با این حال اسمش رو به اسم ژنتیک صدا نمی کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. And Mendel . Poor, foolish Mendel . Studied so hard. Full of ideals. And now gone too.
[ترجمه گوگل]و مندل مندل بیچاره، احمق خیلی سخت مطالعه کرد پر از ایده آل و حالا هم رفته
[ترجمه ترگمان]\"و\" mendel طفلک بیچاره احمق! خیلی سخته سرشار از اندیشه و حالا هم رفته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]\"و\" mendel طفلک بیچاره احمق! خیلی سخته سرشار از اندیشه و حالا هم رفته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The theoretical principles of heredity formulated by Gregor Mendel; Mendel's laws.
[ترجمه گوگل]اصول نظری وراثت که توسط گرگور مندل تدوین شده است قوانین مندل
[ترجمه ترگمان]اصول نظری وراثت مندل اثر گرگور مندل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اصول نظری وراثت مندل اثر گرگور مندل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید