menarche


اولین قاعدگی دختر، نخستین ماهانگی

جمله های نمونه

1. Twelve is the present average age for the menarche - or start of menstrual periods, which marks puberty.
[ترجمه گوگل]دوازده سالگی میانگین سنی برای قاعدگی یا شروع دوره های قاعدگی است که نشان دهنده بلوغ است
[ترجمه ترگمان]دوازده میانگین سنی موجود برای دوره قاعدگی یا شروع قاعدگی است که به بلوغ می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Menarche at earlier age was associated with a higher BMD ( P & lt; 0. 05 ).
[ترجمه گوگل]قاعدگی در سنین پایین تر با BMD بالاتر همراه بود (P, lt؛ 0 05)
[ترجمه ترگمان]Menarche در سن قبلی با یک BMD بالاتر مرتبط بود (P = lt؛ ۰ ۰۵)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. As a result, girls reach menarche sooner and form clingy relationships, while boys become aggressive and sexually exploitive.
[ترجمه گوگل]در نتیجه، دختران زودتر به قاعدگی می رسند و روابط چسبناکی ایجاد می کنند، در حالی که پسران پرخاشگر و استثمارگر جنسی می شوند
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، دختران زودتر به menarche می رسند و روابط clingy را شکل می دهند در حالی که پسرها پرخاشگر و exploitive می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Objective To study the occurrences of menarche and first nocturnal emission and their relation to habitation, and psychological evolution a-mong university students.
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه وقوع قاعدگی و اولین انتشار شبانه و ارتباط آنها با سکونت و تکامل روانشناختی در بین دانشجویان
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه وقایع of و نخستین انتشار شبانه شبانه و ارتباط آن ها با سکونت، و تکامل روان شناختی دانشجویان دانشگاهی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Bring menarche of the menstruation after how long in vain?
[ترجمه گوگل]قاعدگی را بعد از چه مدت بیهوده بیاورید؟
[ترجمه ترگمان]menarche قاعدگی بعد از اینکه چقدر بی هوده بوده رو با خودت بیار؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Delayed menarche, dysmenorrheal. Can conceive, delivered mostly girls.
[ترجمه گوگل]تاخیر در قاعدگی، دیسمنوره می تواند باردار شود، زایمان بیشتر دختران
[ترجمه ترگمان]- Delayed - menarche، dysmenorrheal می تونم تصور کنم، بیشتر دخترا رو تحویل بدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. No associations were found for nulliparity, mean age at menarche, and menstrual cycling pattern.
[ترجمه گوگل]هیچ ارتباطی برای پوچی، میانگین سن در قاعدگی و الگوی چرخه قاعدگی یافت نشد
[ترجمه ترگمان]هیچ ارتباطی برای nulliparity، سن متوسط در menarche و الگوی چرخه ای قاعدگی یافت نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The leptin peak is reached at Tanner genital stage (G) 2-3 in boys, but in girls leptin continues to rise through puberty with a particular increase after menarche.
[ترجمه گوگل]اوج لپتین در مرحله تناسلی تنر (G) 2-3 در پسران به دست می آید، اما در دختران لپتین در دوران بلوغ با افزایش خاصی پس از قاعدگی همچنان افزایش می یابد
[ترجمه ترگمان]قله leptin در سن پسران ۲ - ۲ در پسران به حداکثر می رسد، اما در دخترانی که به سن بلوغ می رسند با افزایش خاص پس از menarche به رشد خود ادامه می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The association was not explained by childhood lung function or age at menarche.
[ترجمه گوگل]ارتباط با عملکرد ریه دوران کودکی یا سن منارک توضیح داده نشد
[ترجمه ترگمان]این انجمن با عملکرد ریه و یا سن کودکی در menarche توضیح داده نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Then, patients were divided into different groups according to related clinical factors such as diseases, times of birth, the age of menarche and the size of ovarian vein in various planar.
[ترجمه گوگل]سپس بیماران بر اساس فاکتورهای بالینی مرتبط مانند بیماری ها، زمان تولد، سن قاعدگی و اندازه ورید تخمدان در سطوح مختلف به گروه های مختلف تقسیم شدند
[ترجمه ترگمان]سپس بیماران با توجه به فاکتورهای بالینی مرتبطی همچون بیماری ها، زمان های تولد، سن of و اندازه رگه تخمدانی در سطوح مختلف، به گروه های مختلف تقسیم شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Objective : To analyze the correlative factors of age at menarche of Guangxi.
[ترجمه گوگل]هدف: تجزیه و تحلیل عوامل همبستگی سن در منارک گوانگشی
[ترجمه ترگمان]هدف: تجزیه و تحلیل عوامل همبستگی وابسته به سن در menarche of
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[روانپزشکی] نخستین دوره ی قاعدگی.

انگلیسی به انگلیسی

• beginning of menstruation

پیشنهاد کاربران

[پزشکی] قاعدگی نخست: شروع دوره های قاعدگی
menarche ( پزشکی )
واژه مصوب: نخست‏دشتان
تعریف: اولین دشتان که سرآغاز دوره‏های دشتان در طول عمر است و بین 10 تا 17سالگی رخ می دهد|||متـ . قاعدگی اوّل
نخستین قاعدگی

بپرس