menacer

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی:
تهدیدکننده / خطرآفرین / عامل تهدید
در زبان محاوره ای:
اون که تهدید می کنه، کسی که خطرناکه، عامل دردسر
🔸 تعریف ها:
1. ( شخص – منفی ) :
کسی که دیگران را تهدید می کند یا باعث ترس و نگرانی می شود
...
[مشاهده متن کامل]

مثال: The menacer stood in the shadows, watching silently.
تهدیدکننده در سایه ها ایستاده بود و بی صدا نگاه می کرد.
2. ( مفهوم – استعاری ) :
چیزی که به عنوان تهدید یا خطر بالقوه شناخته می شود
مثال: Climate change is a growing menacer to global stability.
تغییرات اقلیمی تهدیدی فزاینده برای ثبات جهانیه.
3. ( ادبی – توصیفی ) :
در متون ادبی، برای توصیف شخصیت های تاریک یا خطرناک استفاده می شود
مثال: He was the menacer of peace, always stirring conflict.
او تهدیدکننده ی صلح بود، همیشه در حال ایجاد درگیری.
🔸 مترادف ها:
threat – intimidator – danger – peril – hazard – antagonist