memory lane

مثال: That song took me down memory lane.
اون آهنگ منو برد تو کوچه ی خاطرات.
2. ( ادبی – شاعرانه ) :
به کار می ره برای توصیف لحظه هایی که فرد در ذهنش به گذشته سفر می کنه—چه تلخ، چه شیرین
مثال: She walked quietly down memory lane, remembering her childhood.
آروم تو مسیر خاطرات قدم زد و کودکی ش رو به یاد آورد.
3. ( فرهنگی – رسانه ای ) :
در فیلم ها، کتاب ها، یا تبلیغات برای برانگیختن حس نوستالژی یا ارتباط احساسی با گذشته استفاده می شه
مثال: The ad invites viewers on a stroll down memory lane.
تبلیغ مخاطب رو به قدم زدن در کوچه ی خاطرات دعوت می کنه.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
nostalgia – reminiscence – flashback – recollection – trip down the past – sentimental journey