memorialize

/məˈmɔːriəˌlaɪz//mɪˈmɔːrɪəlaɪz/

معنی: یاداوری کردن، برسم یادگار نگاه داشتن
معانی دیگر: بزرگداشت کردن، یادگری کردن، (خاطره ی شخص یا چیزی را) گرامیداشت کردن، همیادی کردن، گرامی داشتن، ذکر خیر کردن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: memorializes, memorializing, memorialized
مشتقات: memorialization (n.), memorializer (n.)
(1) تعریف: to honor the memory of, as by an observance or celebration; commemorate.
مشابه: commemorate

- The brave deeds were memorialized in a poem.
[ترجمه رضا حسنی] اعمال شجاعان در یک شعر گرامی داشته شده بود.
|
[ترجمه گوگل] شجاعت ها در شعری به یادگار مانده است
[ترجمه ترگمان] اعمال شجاعانه در یک شعر گنجانده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- A holiday was established to memorialize the life of this great leader.
[ترجمه مهسا] یک روز برای گرامیداشت زندگی این رهبر بزرگ، تعطیل اعلام شد.
|
[ترجمه گوگل] تعطیلاتی برای یادبود زندگی این رهبر بزرگ ایجاد شد
[ترجمه ترگمان] برای memorialize زندگی این رهبر بزرگ یک روز تعطیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: to present with a memorial.

جمله های نمونه

1. He was praised in print and memorialized in stone throughout the South.
[ترجمه گوگل]او به صورت چاپی مورد ستایش قرار گرفت و در سراسر جنوب به یادگار ماند
[ترجمه ترگمان]او در زمینه چاپ و چاپ سنگی در سراسر جنوب مورد ستایش قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The godfather of proto-punk guitar slinging, Thunders is memorialized on this 12-cut live disc recorded in Tokyo in 198
[ترجمه گوگل]تاندر، پدرخوانده اسلینگ گیتار پروتو پانک، در این دیسک زنده 12 کاتی که در سال 198 در توکیو ضبط شده است، به یادگار مانده است
[ترجمه ترگمان]\"Thunders\" (proto): \"The گیتار punk\" (proto -)، Thunders on \" (Thunders punk)در این فیلم ۱۲ برش زنده ثبت شده در توکیو، در سال ۱۹۸ مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A sculpture memorializing the fall of the Berlin Wall was dedicated on December 1 199
[ترجمه گوگل]مجسمه ای به یادبود سقوط دیوار برلین در 1 دسامبر 199 تقدیم شد
[ترجمه ترگمان]مجسمه شکست دیوار برلین در ۱ دسامبر ۱۹۹ مورد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Their written petition gives some indication as to how much the Jesuits had mastered the delicate art of memorializing the emperor.
[ترجمه گوگل]درخواست کتبی آنها نشان می دهد که یسوعیان تا چه اندازه بر هنر ظریف یادبود امپراتور تسلط داشتند
[ترجمه ترگمان]عریضه نوشته شده آن ها حاکی از این است که یسوعیان تا چه حد بر هنر لطیف امپراطور تسلط یافته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. To memorialize the moment, he takes a smart-phone photo of himself looking sad.
[ترجمه گوگل]برای یادآوری این لحظه، او با گوشی هوشمند خود عکسی می گیرد که غمگین به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]برای یادآوری این لحظه، اون یه عکس تلفنی هوشمندانه از خودش به نظر می گیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Plant a tree or garden, or memorialize the person in some fitting way, such as running in a charity run or walk (a breast cancer race, for example) in honor of the lost loved one.
[ترجمه گوگل]درخت یا باغ بکارید، یا شخص را به روشی مناسب به یاد آورید، مانند دویدن یا پیاده روی خیریه (مثلاً مسابقه سرطان سینه) به احترام عزیز از دست رفته
[ترجمه ترگمان]یک درخت یا باغ را بکارید و یا فرد را به شیوه ای مناسب به کار ببرید مانند دویدن در دویدن یا پیاده روی یا پیاده روی (مسابقه سرطان پستان، به عنوان مثال)به احترام یکی از عزیزان از دست رفته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The drive to memorialize Heart Mountain coincides with a broader push to document and restore sites associated with Japanese internment while aging survivors are still able to share their stories.
[ترجمه گوگل]تلاش برای یادبود کوه قلب همزمان با تلاش گسترده‌تر برای مستندسازی و بازیابی سایت‌های مرتبط با زندانیان ژاپنی است در حالی که بازماندگان سالخورده هنوز می‌توانند داستان‌های خود را به اشتراک بگذارند
[ترجمه ترگمان]حرکت به سوی کوه قلب memorialize با فشار گسترده تر برای مستندسازی و بازیابی محل های مرتبط با حبس ژاپن همزمان است در حالی که بازماندگان سالخورده هنوز قادر به تقسیم داستان هایشان هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They built a triumphal arch to memorialize their victory.
[ترجمه گوگل]آنها طاق پیروزی را برای یادبود پیروزی خود ساختند
[ترجمه ترگمان]آن ها یک طاق نصرت را برای memorialize پیروزی خود ساختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. People plan to carve a stone to memorialize the tsunami victims.
[ترجمه گوگل]مردم قصد دارند سنگی را برای یادبود قربانیان سونامی حک کنند
[ترجمه ترگمان]مردم قصد دارند یک سنگ بسازند تا قربانیان سونامی را نابود کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. But that's the least of his efforts to memorialize the sub.
[ترجمه گوگل]اما این کمترین تلاش او برای یادبود این زیر است
[ترجمه ترگمان]اما این کم ترین تلاشی است که برای احیای جنوب انجام می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Do you hope to memorialize your name?
[ترجمه گوگل]آیا امیدوارید که نام خود را به یادگار بگذارید؟
[ترجمه ترگمان]میخوای اسمت رو یادآوری کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. So on this day, of all days, let's memorialize our fallen heroes by honoring all who wear our country's uniform; and by completing their work to make America more secure and our world more free.
[ترجمه گوگل]پس در این روز، از همه روزها، بیایید با ارج نهادن به همه کسانی که لباس کشورمان را بر تن دارند، یاد قهرمانان کشته شده خود را گرامی بداریم و با تکمیل کار خود برای امن تر کردن آمریکا و آزادتر کردن جهان ما
[ترجمه ترگمان]بنابراین در این روز، اجازه دهید قهرمانان جان باخته خود را با تجلیل از تمام کسانی که لباس رسمی کشور ما می پوشند رها کنیم؛ و با تکمیل کارشان تا آمریکا را امن تر و دنیای ما را آزادتر کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A cairn and stone marker memorialize climber Scott Fischer, who died on Everest in 199
[ترجمه گوگل]یک نشانگر سنگی و سنگی به یاد اسکات فیشر کوهنوردی است که در سال 199 در اورست درگذشت
[ترجمه ترگمان]سنگ بزرگی و نشانگر سنگی بالا رونده اسکات فیشر که در سال ۱۹۹ در کوه اورست جان باخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They quickly set about to find a lasting way to memorialize their beloved son.
[ترجمه گوگل]آنها به سرعت به دنبال یافتن راهی ماندگار برای یادبود پسر محبوب خود شدند
[ترجمه ترگمان]آن ها به سرعت تلاش کردند راهی بادوام برای memorialize پسرشان پیدا کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

یاداوری کردن (فعل)
mind, remind, reminisce, memorialize

برسم یادگار نگاه داشتن (فعل)
memorialize

انگلیسی به انگلیسی

• commemorate, maintain the memory of; present a memorial (also memorialise)

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: To honor the memory of someone or something, often with a tribute 🕯️
🔍 مترادف: Commemorate
✅ مثال: The statue was erected to memorialize the fallen soldiers
به رسم یادبودنگه داشتن

بپرس