1. Much additional information can, however, be learnt from sepulchral sculpture, prints and drawings, paintings and memento mori jewellery.
[ترجمه گوگل]با این حال، می توان اطلاعات بیشتری را از مجسمه های قبر، چاپ و طراحی، نقاشی ها و جواهرات یادگاری آموخت
[ترجمه ترگمان]با این حال، بیشتر اطلاعات اضافی را می توان از مجسمه سازی، نقاشی ها و نقاشی ها، نقاشی ها و memento مرگ \"مرگ\" یاد گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The stone glares down at us out of the black boundlessness, a memento mori.
[ترجمه گوگل]سنگ از بیکرانی سیاه به ما خیره میشود، یادگاری
[ترجمه ترگمان]سنگ به ما خیره می شود و از the سیاه، تصویری از طرف mori
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. We need art to tell us, as religion once did, Memento mori: remember that you will die, that everything ends, and that happiness comes not in denying this but in living with it.
[ترجمه گوگل]ما به هنر نیاز داریم که همانطور که دین زمانی میگفت، Memento mori به ما بگوید: یادت باشد که تو میمیری، همه چیز به پایان میرسد، و خوشبختی در انکار این نیست، بلکه در زندگی با آن است
[ترجمه ترگمان]ما به هنر نیاز داریم که به ما بگوییم، همان طور که مذهب یک بار انجام داد، \"موری\": به یاد داشته باشید که خواهید مرد و همه چیز به پایان خواهد رسید و شادی در انکار این موضوع نیست، بلکه در زندگی با آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. For those who grew up in Soviet era, Gagra was a precious refuge of pleasure inside communism's bleak expanse. Now its ruins are a memento mori of poetic deterioration.
[ترجمه گوگل]برای کسانی که در دوران اتحاد جماهیر شوروی بزرگ شده بودند، گاگرا پناهگاه ارزشمندی برای لذت در وسعت تاریک کمونیسم بود اکنون ویرانه های آن یادگاری از زوال شاعرانه است
[ترجمه ترگمان]برای آن هایی که در دوران اتحاد جماهیر شوروی رشد کردند، Gagra پناه گاه بسیار ارزشمندی برای لذت در فضای تاریک و تاریک کمونیسم بود اکنون بقایای آن حاکی از \"مرگ شاعرانه\" است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Crowning the entire composition is a vase of cut flowers, an ulterior memento mori juxtaposed to the terrestrial globe, emblematic of royal power.
[ترجمه گوگل]تاج کامل این ترکیب، گلدانی از گل های بریده است، یادگاری پنهانی که در کنار کره زمین قرار گرفته و نمادی از قدرت سلطنتی است
[ترجمه ترگمان]در حالی که کل ترکیب یک گلدان گل بریده شده، یک یادگاری ulterior در کنار زمین خاکی، نمادی از قدرت پادشاه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. But the fact that we know it for a memento mori justifies us in feeling a certain human pride.
[ترجمه گوگل]اما این واقعیت که ما آن را به عنوان یادگاری می دانیم، ما را در احساس غرور انسانی خاص توجیه می کند
[ترجمه ترگمان]اما این حقیقت که ما آن را می دانیم، به خاطر این است که ما را با احساس غرور انسانی برای ما توجیه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید