membership card


کارت عضویت

جمله های نمونه

1. Members will be admitted on presentation of a membership card.
[ترجمه گوگل]اعضا با ارائه کارت عضویت پذیرفته می شوند
[ترجمه ترگمان]اعضا در معرفی یک کارت عضویت پذیرفته خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. You should carry your membership card with you at all times.
[ترجمه گوگل]شما باید کارت عضویت خود را همیشه همراه داشته باشید
[ترجمه ترگمان]باید کارت عضویت خود را در هر زمان همراه خودت حمل کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I haven't got my membership card yet.
[ترجمه گوگل]من هنوز کارت عضویتم را نگرفتم
[ترجمه ترگمان]هنوز کارت عضویت ندارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. On production of your membership card, you will receive a discount on purchases.
[ترجمه گوگل]با تولید کارت عضویت، تخفیفی در خرید دریافت خواهید کرد
[ترجمه ترگمان]در زمینه تولید کارت عضویت، تخفیف در خرید دریافت خواهید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There is no membership card or secret handshake.
[ترجمه گوگل]کارت عضویت یا دست دادن مخفی وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]هیچ کارت عضویت یا دست دادن سری وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Present your membership card at the door.
[ترجمه گوگل]کارت عضویت خود را درب منزل ارائه دهید
[ترجمه ترگمان]کارت عضویت خود را در دم حاضر کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. And there was the mystifying membership card for the Caravan Club of Great Britain.
[ترجمه گوگل]و کارت عضویت اسرارآمیز برای باشگاه کاروان بریتانیای کبیر وجود داشت
[ترجمه ترگمان]و یک کارت عضویت عجیب برای باشگاه کاروان بریتانیای کبیر وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Once there, just show your membership card and take a locker.
[ترجمه گوگل]پس از رسیدن، فقط کارت عضویت خود را نشان دهید و یک قفسه بردارید
[ترجمه ترگمان]یه بار فقط کارت عضویت خودت رو نشون بده و یه کمد بردار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He flashed his membership card as passed through the door.
[ترجمه گوگل]هنگام عبور از در کارت عضویتش را فلش زد
[ترجمه ترگمان]کارت عضویت خود را به سرعت از در رد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. As a library member your membership card entitled you to library services only.
[ترجمه گوگل]به عنوان عضوی از کتابخانه، کارت عضویت شما فقط حق استفاده از خدمات کتابخانه را به شما می دهد
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک عضو کتابخانه، کارت عضویت تان به شما حق خدمات کتابخانه را می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Man at Savoy That's a Blockbuster video membership card, sir.
[ترجمه گوگل]مردی در ساووی این یک کارت عضویت ویدیویی پرفروش است، قربان
[ترجمه ترگمان]مرد در هتل ساووی این کارت عضویت Blockbuster است، قربان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They might even give me a guest membership card, who could tell?
[ترجمه گوگل]حتی ممکن است یک کارت عضویت مهمان به من بدهند، چه کسی می تواند بگوید؟
[ترجمه ترگمان]ممکنه حتی یه کارت عضویت مهمون به من بدن، کی میتونه بگه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Behaviors: Business card printing and membership card making products like rendering pinhole the same way.
[ترجمه گوگل]رفتارها: چاپ کارت ویزیت و ساخت کارت عضویت محصولاتی مانند رندر کردن سوراخ سوزن به روش مشابه
[ترجمه ترگمان]رفتار: چاپ کارت ویزیت و کارت عضویت مثل تصویرسازی سوزنی به همان روش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. You will receive a membership card and a special radio set within 20 days.
[ترجمه گوگل]کارت عضویت و دستگاه رادیویی ویژه را ظرف 20 روز دریافت خواهید کرد
[ترجمه ترگمان]شما یک کارت عضویت و یک مجموعه رادیویی ویژه در عرض ۲۰ روز دریافت خواهید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• member card, card proving that a person is a member of a club or organization

پیشنهاد کاربران

بپرس