member of parliament

/ˈmembərəvˈpɑːrləmənt//ˈmembərəvˈpɑːləmənt/

نماینده ی مجلس شورای ملی، عضو پارلمان، وکیل مجلس، نماینده مجلس، عضو مجلس

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: one who has been elected to the parliament of a nation.

جمله های نمونه

1. Jacques Arnold has been a member of parliament since 198
[ترجمه گوگل]ژاک آرنولد از سال 198 عضو پارلمان بوده است
[ترجمه ترگمان]ژاک آرنولد از سال ۱۹۸ عضو پارلمان بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The electors declared against their former Member of Parliament.
[ترجمه گوگل]انتخاب کنندگان علیه نماینده سابق خود در مجلس اعلام کردند
[ترجمه ترگمان]برگزینندگان در برابر اعضای سابق پارلمنت خود را اعلام داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. If a Member of Parliament wishes to speak about a company with which he is connected, he must declare his interest.
[ترجمه گوگل]اگر یک نماینده مجلس بخواهد در مورد شرکتی که با آن در ارتباط است صحبت کند، باید علاقه خود را اعلام کند
[ترجمه ترگمان]اگر یک عضو پارلمان بخواهد درباره شرکتی صحبت کند که در ارتباط با آن است، باید منافع خود را اعلام کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In 176 John Wilkes was elected as their Member of Parliament.
[ترجمه گوگل]در سال 176 جان ویلکس به عنوان نماینده مجلس آنها انتخاب شد
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۷۶ جان ویلکس به عنوان عضو پارلمان انتخاب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He prided himself on being a member of Parliament.
[ترجمه گوگل]او به عضویت در مجلس افتخار می کرد
[ترجمه ترگمان]از اینکه عضوی از مجلس است به خود می بالید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. One opposition member of parliament accuses the government of wanting to be above the law.
[ترجمه گوگل]یکی از اعضای اپوزیسیون پارلمان، دولت را متهم می کند که می خواهد فراتر از قانون باشد
[ترجمه ترگمان]یکی از اعضای اپوزیسیون پارلمان، دولت را به خواست بالای قانون متهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. One Member of Parliament there was actually sent to prison for non-payment.
[ترجمه گوگل]یکی از نمایندگان مجلس در آنجا واقعاً به دلیل عدم پرداخت به زندان فرستاده شد
[ترجمه ترگمان]در واقع یکی از اعضای پارلمان به جرم عدم پرداخت به زندان فرستاده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. There is always a Member of Parliament on a fact-finding mission.
[ترجمه گوگل]همیشه یک نماینده مجلس در یک ماموریت حقیقت یاب حضور دارد
[ترجمه ترگمان]همیشه یک عضو پارلمان در یک ماموریت حقیقت یابی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Zwygart, a teacher and a member of parliament, was described as being on the party's liberal wing.
[ترجمه گوگل]زوایگارت، معلم و عضو پارلمان، به عنوان عضوی از جناح لیبرال حزب توصیف شد
[ترجمه ترگمان]Zwygart، یک معلم و یک عضو پارلمان، به عنوان عضو جناح لیبرال حزب توصیف شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. But as a member of parliament, Korzhakov will enjoy immunity from prosecution.
[ترجمه گوگل]اما کورژاکوف به عنوان یک عضو پارلمان از مصونیت قضایی برخوردار خواهد بود
[ترجمه ترگمان]اما به عنوان عضوی از پارلمان، Korzhakov از مصونیت در برابر پی گرد قانونی برخوردار خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Every Member of Parliament here tonight probably represents thousands of constituents who will be affected by this mean little regulation.
[ترجمه گوگل]هر یک از نمایندگان مجلس امشب در اینجا احتمالاً نماینده هزاران رای دهنده است که تحت تأثیر این مقررات ناچیز قرار خواهند گرفت
[ترجمه ترگمان]هر عضو پارلمان امشب احتمالا نماینده هزاران رای دهنده است که تحت تاثیر این مقررات کوچک قرار خواهند گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. As a member of parliament Mr Berezovsky is theoretically immune from prosecution, but he described this guarantee as worthless.
[ترجمه گوگل]آقای برزوفسکی به عنوان یک عضو پارلمان از نظر تئوریک از تعقیب مصون است، اما او این تضمین را بی ارزش توصیف کرد
[ترجمه ترگمان]به عنوان عضوی از پارلمان، آقای Berezovsky از لحاظ نظری از پی گرد قانونی مصون است، اما او این تضمین را بی ارزش توصیف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Yusuf Bozkurt Ozal, the president's brother and a member of parliament, opposes his sister-in-law's move into politics.
[ترجمه گوگل]یوسف بوزقورت اوزال، برادر رئیس جمهور و نماینده پارلمان، مخالف حرکت خواهر شوهرش به عرصه سیاست است
[ترجمه ترگمان]یوسف bozkurt Ozal، برادر رئیس جمهور و یکی از اعضای پارلمان، با نقل مکان خواهرش به سیاست مخالف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Marat Zakhidov, a senior member of parliament, knew all the local chiefs personally.
[ترجمه گوگل]مارات زاخیدوف، یکی از اعضای ارشد پارلمان، همه روسای محلی را شخصا می شناخت
[ترجمه ترگمان]مرات Zakhidov، یک عضو ارشد پارلمان، همه روسای محلی را شخصا می شناخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• member of the lawmaking body of great britain
a member of parliament is a person who has been elected to represent people in a country's parliament.

پیشنهاد کاربران

A person who has been elected to represent people from a particular area in Parliament
also known as MP

بپرس