1. her poetry is lean and melodious
شعر او سر راست و آهنگین است.
2. The valley reechoed her clear and melodious singing.
[ترجمه گوگل]دره آواز زلال و آهنگین او را دوباره تکرار کرد
[ترجمه ترگمان]در این دره آواز clear و melodious به گوش می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. She spoke in a quietly melodious voice.
[ترجمه گوگل]او با صدایی آرام و خوش آهنگ صحبت کرد
[ترجمه ترگمان]او با صدایی آهسته و بم حرف می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He spoke in a quiet melodious voice.
[ترجمه گوگل]با صدایی آرام و خوش آهنگ صحبت کرد
[ترجمه ترگمان]با صدایی آهسته و آهنگین شروع به سخن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Rosewater greeted her with melodious warmth, asked how she was today.
[ترجمه گوگل]گلاب با گرمی آهنگینی از او استقبال کرد، حالش را پرسید
[ترجمه ترگمان]rosewater با ملایمت با او سلام و احوال پرسی کرد و از او پرسید که امروز چه شکلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The deep melodious ache began in her.
7. The melodious sound and the forward motion ceased, and he was floating in a hazy limbo of silence, listening intently.
[ترجمه گوگل]صدای خوش آهنگ و حرکت رو به جلو متوقف شد و او در برزخ مه آلود سکوت شناور بود و با دقت گوش می داد
[ترجمه ترگمان]صدای خوش آهنگ و حرکت بعدی خاموش شد و او در برزخ مبهم سکوت غوطه ور شد و به دقت گوش فرا داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Everybody was attracted by her melodious voice.
[ترجمه گوگل]صدای دلنشین او همه را مجذوب خود می کرد
[ترجمه ترگمان]همه مجذوب صدای خوش آهنگ او شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. She sang a very melodious folk song too, didn't she?
[ترجمه گوگل]او یک آهنگ محلی بسیار خوش آهنگ نیز خواند، نه؟
[ترجمه ترگمان]او هم آهنگ بسیار دلنشینی را می خواند، مگر نه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Turn sound ringing, have cried out melodious pleasant, have brought ear-piercing noise.
[ترجمه گوگل]به نوبه خود زنگ صدا، فریاد ملودی و دلپذیر، به ارمغان آورد سر و صدا گوش سوراخ
[ترجمه ترگمان]صدای زنگ به صدا در آمد و فریاد بلندی کشید و صدای تیز گوش خراشی به گوش رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The music by that composer is always so melodious.
[ترجمه گوگل]موسیقی آن آهنگساز همیشه بسیار خوش آهنگ است
[ترجمه ترگمان]موسیقی آن آهنگ ساز همیشه گوش نواز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. This aria is soft and melodious.
13. The ensemble Flute melodious hit, so that we could not help in the audience to sing up.
[ترجمه گوگل]گروه فلوت ملودیک ضربه زد، به طوری که ما نتوانستیم کمکی به مخاطبان برای آواز خواندن کنیم
[ترجمه ترگمان]فلوت مجموعه آهنگ های خوش آهنگ داشت، به طوری که ما نمی توانستیم برای خواندن آواز به شنوندگان کمک کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He speaks in a melodious baritone.
[ترجمه گوگل]او با یک باریتون آهنگین صحبت می کند
[ترجمه ترگمان]او با صدای melodious melodious حرف می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید