melodic

/məˈlɑːdɪk//mɪˈlɒdɪk/

معنی: دلپذیر، خوش اهنگ، ملیح، خوش نوا، خوش هوا، دارای ملودی
معانی دیگر: وابسته به یا همانند ملودی (melody)، ملودی وار

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: melodically (adv.)
• : تعریف: of, pertaining to, or characterized by melody; melodious.
مشابه: melodious

- They chose a very melodic piece for the country's national anthem so that people could easily sing it.
[ترجمه گوگل] آنها یک قطعه بسیار آهنگین را برای سرود ملی کشور انتخاب کردند تا مردم بتوانند به راحتی آن را بخوانند
[ترجمه ترگمان] آن ها قطعه بسیار ملودی را برای سرود ملی کشور انتخاب کردند تا مردم بتوانند به راحتی آن را بخوانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- He says he prefers traditional classical music because it is more melodic than modern music.
[ترجمه گوگل] او می گوید موسیقی سنتی کلاسیک را ترجیح می دهد زیرا آهنگین تر از موسیقی مدرن است
[ترجمه ترگمان] او می گوید که موسیقی سنتی سنتی را ترجیح می دهد زیرا از موسیقی مدرن ملودی بیشتری دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Wonderfully melodic and tuneful, his songs have made me weep.
[ترجمه گوگل]آهنگ های او به طرز شگفت انگیزی ملودیک و آهنگین مرا به گریه انداخته است
[ترجمه ترگمان]فوق العاده خوش آهنگی و tuneful آهنگ های او مرا به گریه واداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Their music is loud and not very melodic.
[ترجمه گوگل]موسیقی آنها بلند است و خیلی ملودیک نیست
[ترجمه ترگمان]موسیقی آن ها بلند و نرم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The strings provided a melodic background to the passages played by the soloist.
[ترجمه گوگل]سازهای زهی زمینه ای ملودیک برای قطعات نواخته شده توسط تکنواز فراهم کردند
[ترجمه ترگمان]این سیم ها، یک پس زمینه ملودی را به قسمت هایی که توسط the می نواختند، فراهم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The melodic line is carried by the two clarinets.
[ترجمه گوگل]خط ملودیک توسط دو کلارینت انجام می شود
[ترجمه ترگمان]خط ملودی توسط دو clarinets انجام می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. His voice has a rich, melodic quality.
[ترجمه گوگل]صدای او کیفیتی غنی و ملودیک دارد
[ترجمه ترگمان]صدایش یک کیفیت خوب و ملودی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. There is very little melodic variation in the piece.
[ترجمه گوگل]تنوع ملودیک بسیار کمی در قطعه وجود دارد
[ترجمه ترگمان]تنوع بسیار کمی در این قطعه وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. His voice had a rich melodic quality.
[ترجمه گوگل]صدای او از کیفیت ملودیک غنی برخوردار بود
[ترجمه ترگمان]صداش یه آهنگ خیلی خوش آهنگی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Throughout, there are no awkward melodic leaps; everything proceeds smoothly, by arpeggio or by step.
[ترجمه گوگل]در سراسر، هیچ جهش ملودیک ناشیانه وجود ندارد همه چیز به آرامی پیش می رود، با آرپژ یا گام
[ترجمه ترگمان]در تمام این مدت هیچ یک با صدای خوش آهنگی باقی نمی ماند؛ همه چیز به نرمی و نرم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We have already studied the treatment of melodic lines in treble and bass separately.
[ترجمه گوگل]ما قبلاً به طور جداگانه به بررسی خطوط ملودیک در تریبل و باس پرداخته ایم
[ترجمه ترگمان]ما قبلا درمان خطوط ملودی را در سه برابر و به طور جداگانه مطالعه کرده ایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Without well-defined melodic periods phrases become inconclusive, merging into one another.
[ترجمه گوگل]بدون دوره های ملودیک به خوبی تعریف شده، عبارات بی نتیجه می شوند و در یکدیگر ادغام می شوند
[ترجمه ترگمان]بدون این که دوره های ملودی خوب تعریف شده به خوبی تعریف شوند، به هم ادغام می شوند و به هم ادغام می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Best of all was his melodic inspiration: his creations were still being analyzed, harmonized and celebrated half a century later.
[ترجمه گوگل]بهترین از همه الهام ملودیک او بود: خلاقیت های او هنوز بعد از نیم قرن تجزیه و تحلیل، هماهنگ و تجلیل می شد
[ترجمه ترگمان]بهترین حالت او این بود: آثار او هنوز مورد تحلیل قرار گرفته، هماهنگ و نیمه یک قرن بعد مورد بررسی قرار گرفته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I am not so convinced about his melodic gifts in this work.
[ترجمه گوگل]در مورد موهبت های ملودیک او در این اثر چندان قانع نیستم
[ترجمه ترگمان]من چندان در مورد استعدادهای melodic در این کار مطمئن نیستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. As a solo instrument following a melodic line, the violin can convey every imaginable shade of feeling.
[ترجمه گوگل]ویولن به عنوان یک ساز تکنوازی که از یک خط ملودیک پیروی می کند، می تواند هر سایه ای از احساس را منتقل کند
[ترجمه ترگمان]ویولون به عنوان یک ساز تکی به دنبال یک خط ملودی، می تواند هر سایه ای از احساس را منتقل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. We have discussed different methods of melodic construction.
[ترجمه گوگل]ما روش های مختلف ساخت ملودیک را مورد بحث قرار داده ایم
[ترجمه ترگمان]ما روش های مختلفی از ساختار ملودی را مورد بحث قرار دادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دلپذیر (صفت)
pleasant, nice, handsome, agreeable, mellow, graceful, scrumptious, amiable, lovely, loved, bonnie, bonny, gracious, placable, euphonious, euphonic, melodic, palatable, delightful, melodious, kindly

خوش اهنگ (صفت)
concordant, tunable, tuneable, canorous, melodic, tuneful, dulcet, harmonic, melliferous

ملیح (صفت)
graceful, sugary, melodic, tuneful, dulcet, mellifluous, melodious

خوش نوا (صفت)
tunable, tuneable, melodic, melodious, lilting

خوش هوا (صفت)
melodic, mellifluous, mellifluent, thoroughly ventilated

دارای ملودی (صفت)
melodic, melodious

انگلیسی به انگلیسی

• pleasant to the ear; melodious; of melody
melodic means relating to melody; a technical term in music.

پیشنهاد کاربران

melodic ( موسیقی )
واژه مصوب: لحنی
تعریف: منسوب به لحن
آهنگین

بپرس