meliorate

/ˈmiːlɪəreɪt//ˈmiːlɪəreɪt/

معنی: اصلاح کردن، ترقی دادن، بهتر شدن، بهتر کردن، بهبود یافتن
معانی دیگر: بهتر کردن یا شدن، بهبود بخشیدن، رو به خوبی گذاشتن (بیشتر می گویند: ameliorate)

بررسی کلمه

فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
حالات: meliorates, meliorating, meliorated
مشتقات: meliorable (adj.), meliorative (adj.), meliorator (n.)
• : تعریف: to make or become better; improve; ameliorate.
مشابه: ameliorate, improve

جمله های نمونه

1. Film mulch can effectively meliorate the root entironment of crop and decrease ground roughness and evaporation.
[ترجمه گوگل]مالچ فیلم می تواند به طور موثری محیط ریشه محصول را بهبود بخشد و زبری و تبخیر زمین را کاهش دهد
[ترجمه ترگمان]mulch می تواند به طور موثر the محصول را به طور موثر تجزیه و تحلیل کند و زبری زمین و تبخیر را کاهش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Fly ash can meliorate IIobviously the transient zone of interface of the cement paste and aggregate.
[ترجمه گوگل]بدیهی است که خاکستر بادی می تواند ناحیه گذرای سطح مشترک خمیر سیمان و سنگدانه را بهبود بخشد
[ترجمه ترگمان]خاکستر بادی را می توان در منطقه گذرا واسط خمیر سیمان و سنگ جمع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The fat substitute could meliorate the sensory properties of low fat ice cream.
[ترجمه گوگل]جایگزین چربی می تواند خواص حسی بستنی کم چرب را بهبود بخشد
[ترجمه ترگمان]جانشین چاق می تواند ویژگی های حسی بستنی کم چرب را meliorate کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The result shows that plowing can meliorate soil environment very well, and deep plowing did better in the pasture of the western Jilin.
[ترجمه گوگل]نتیجه نشان می دهد که شخم زدن می تواند محیط خاک را به خوبی بهبود بخشد و شخم عمیق در مرتع جیلین غربی بهتر عمل کرد
[ترجمه ترگمان]این نتیجه نشان می دهد که شخم زدن می تواند به خوبی محیط خاکی را بهبود بخشد و شخم عمیق در چراگاه های غرب Jilin بهتر عمل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We could certify delivery meliorate whether you would take it now.
[ترجمه گوگل]ما می‌توانیم تأیید کنیم که آیا اکنون آن را تحویل می‌گیرید یا خیر
[ترجمه ترگمان]می تونیم به این نتیجه رسیدیم که می خو ای این رو قبول کنی یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Solution treatment is helpful to meliorate the electrochemical property and to improve the electrochemical stability of the cold worked material in corrodent medium.
[ترجمه گوگل]درمان محلول برای بهبود خاصیت الکتروشیمیایی و بهبود پایداری الکتروشیمیایی مواد سرد کار شده در محیط خورنده مفید است
[ترجمه ترگمان]درمان راه حل برای تعیین خاصیت الکتروشیمیایی و بهبود پایداری الکتروشیمیایی مواد موثر در محیط corrodent مفید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The seventh part put forward the measures to meliorate sex segregation.
[ترجمه گوگل]بخش هفتم اقداماتی را برای بهبود تفکیک جنسی ارائه می کند
[ترجمه ترگمان]بخش هفتم اقدامات مربوط به تبعیض جنسی را مطرح کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It can meliorate your hands and make hands free from dryness, roughness, callus, chap, darkness, pigmentation and so on.
[ترجمه گوگل]این می تواند دست های شما را بهبود بخشد و دست ها را از خشکی، زبری، پینه، ترک، تیرگی، رنگدانه و غیره پاک کند
[ترجمه ترگمان]ممکن است دست های شما از خشکی و خشونت، پینه بسته و پینه بسته و رنگ و رنگ خود را آزاد کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The result shows that microwave could speed up the sugar permeability in short time during processing sugared chestnut and meliorate browning characteristic.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می‌دهد که مایکروویو می‌تواند نفوذپذیری قند را در مدت زمان کوتاهی در طول فرآوری شاه بلوط قندی افزایش داده و ویژگی قهوه‌ای شدن را بهبود بخشد
[ترجمه ترگمان]نتیجه نشان می دهد که مایکروویو می تواند نفوذپذیری شکر را در زمان کوتاهی در حین پردازش sugared chestnut و مشخصه قهوه ای meliorate سرعت بخشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Those who get a "B" grade alternatively better in math or science later achieving the way will be fit for a perquisite of 125 dollars, leaving them potentially 605 dollars meliorate off in total.
[ترجمه گوگل]کسانی که نمره "B" را در ریاضی یا علوم بهتر دریافت می کنند و بعداً به این راه دست می یابند، برای یک امتیاز 125 دلاری مناسب خواهند بود و در مجموع 605 دلار کاهش می یابد
[ترجمه ترگمان]آن هایی که نمره \"B\" می گیرند، در ریاضیات یا علوم پس از رسیدن به این روش، برای a ۱۲۵ دلار مناسب خواهند بود و آن ها را به طور بالقوه ۶۰۵ دلار در مجموع خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. At the time of insuring the development of economy, it must to improve the rate of using resource efficiency, protect and meliorate entironment, achieve the durative development of housing industry.
[ترجمه گوگل]در زمان تضمین توسعه اقتصاد، باید با ارتقای نرخ بهره‌وری منابع، حفاظت و بهبود محیط زیست، به توسعه پایدار صنعت مسکن دست یافت
[ترجمه ترگمان]در زمان بیمه کردن توسعه اقتصادی، باید نرخ استفاده از بهره وری منابع، حفاظت و meliorate entironment را بهبود بخشد، به توسعه پایدار صنعت مسکن دست یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. On the algorithm research, several techniques and strategies are developed so as to reduce the complexity and meliorate the quality of the solutions.
[ترجمه گوگل]در تحقیق الگوریتم، چندین تکنیک و استراتژی توسعه داده می‌شود تا پیچیدگی را کاهش داده و کیفیت راه‌حل‌ها را بهبود بخشد
[ترجمه ترگمان]در تحقیقات الگوریتم، چندین تکنیک و راهبردها به گونه ای توسعه داده می شوند که پیچیدگی و پیچیدگی راه حل ها را کاهش دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The technique of Shunt Active Power Filter (PAPF) is an important method that can be used to realize reactive power compensation and harmonic suppression, so as to meliorate the quality of Power.
[ترجمه گوگل]تکنیک Shunt Active Power Filter (PAPF) یک روش مهم است که می تواند برای تحقق جبران توان راکتیو و سرکوب هارمونیک استفاده شود تا کیفیت توان را بهبود بخشد
[ترجمه ترگمان]تکنیک فیلتر قدرت فعال Shunt (PAPF)یک روش مهم است که می توان از آن برای درک جبران توان راکتیو و سرکوب هارمونیک استفاده کرد تا کیفیت توان را افزایش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. To develop inventory financing actively is an effective approach to meliorate the financing difficulty for the small-and-medium enterprises in China.
[ترجمه گوگل]توسعه فعال تامین مالی موجودی یک رویکرد موثر برای بهبود مشکل تامین مالی برای شرکت‌های کوچک و متوسط ​​در چین است
[ترجمه ترگمان]توسعه فعالانه سرمایه موجودی یک روش موثر برای حل مشکل مالی شرکت های کوچک و متوسط در چین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اصلاح کردن (فعل)
right, accord, accommodate, improve, reclaim, modify, correct, rectify, meliorate, alter, remedy, ameliorate, amend, dulcify, emend, revise

ترقی دادن (فعل)
raise, advance, boost, promote, meliorate

بهتر شدن (فعل)
meliorate, ameliorate, better

بهتر کردن (فعل)
improve, meliorate, ameliorate, better, amend

بهبود یافتن (فعل)
meliorate, recover

انگلیسی به انگلیسی

• improve; upgrade; be improved

پیشنهاد کاربران

بپرس