melena

جمله های نمونه

1. Results Melena and abdominal pain was the most common presenting symptom.
[ترجمه گوگل]يافته‌ها ملنا و درد شكم شايع‌ترين علامت ارائه‌شده بود
[ترجمه ترگمان]نتایج خونریزی و درد شکم بیش ترین علائم رو نشون می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Epigastric distress and melena were main symptoms.
[ترجمه گوگل]دیسترس اپی گاستر و ملنا علائم اصلی بودند
[ترجمه ترگمان]مشکلات epigastric و melena علائم اصلی بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Results:No hematemesis or melena was observed in rabeprazole group, and one patient had melena in famotidine group, the prevalence rate was10%.
[ترجمه گوگل]یافته‌ها: در گروه رابپرازول هماتمزیس یا ملنا مشاهده نشد و یک بیمار در گروه فاموتیدین ملنا داشت، میزان شیوع 10 درصد بود
[ترجمه ترگمان]نتایج: هیچ hematemesis یا melena در گروه rabeprazole مشاهده نشد و یک بیمار در گروه famotidine، نرخ شیوع was۱۰ % را داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. There are also some patients with liver cirrhosis showed a number of complications, such as melena, hematemesis.
[ترجمه گوگل]همچنین برخی از بیماران مبتلا به سیروز کبدی تعدادی از عوارض مانند ملنا، هماتمز را نشان داد
[ترجمه ترگمان]همچنین برخی بیماران مبتلا به سیروز جگر وجود دارند مانند as، hematemesis
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We describe a patient with a double metastasis of HCC to the oral cavity and proximal jejunum who presented with halitosis, abdominal pain, and melena.
[ترجمه گوگل]ما یک بیمار با متاستاز مضاعف HCC به حفره دهان و ژژنوم پروگزیمال را توصیف می کنیم که با هالیتوز، درد شکم و ملنا مراجعه کرده است
[ترجمه ترگمان]ما یک بیمار را با تکثیر دوگانه of به حفره دهانی و jejunum مجاور که با halitosis، درد شکمی و melena ارائه شده است، توصیف می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. There are also some patients with cirrhosis showed a number of complications, such as melena, hematemesis.
[ترجمه گوگل]همچنین برخی از بیماران مبتلا به سیروز تعدادی از عوارض مانند ملنا، هماتمز را نشان داد
[ترجمه ترگمان]همچنین برخی بیماران مبتلا به سیروز وجود دارند مانند as، hematemesis
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He was febrile and jaundiced. However, no hematemesis or melena was noted.
[ترجمه گوگل]تب و یرقان داشت با این حال، هماتمزیس یا ملنا مشاهده نشد
[ترجمه ترگمان]او تب و تب داشت با این حال، هیچ hematemesis یا melena ذکر نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Results The main manifestations of gastric schwannoma were abdominal pains, abdominal mass, melena, upper gastrointestinal hemorrhage complicated with shock.
[ترجمه گوگل]یافته‌ها تظاهرات اصلی شوانوم معده درد شکمی، توده شکمی، ملنا، خونریزی گوارشی فوقانی همراه با شوک بود
[ترجمه ترگمان]نتایج ظهور اصلی of شکمی، درد شکمی، جرم شکم، melena، خونریزی روده بالا و شوک ناشی از شوک بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Results: The symptoms of these 20 patients were non-specific, upper abdominal pain was most common and hunger pain, abdominal distention, nausea, vomiting, melena being the next.
[ترجمه گوگل]یافته‌ها: علائم این 20 بیمار غیراختصاصی، درد بالای شکم شایع‌ترین و درد گرسنگی، اتساع شکم، تهوع، استفراغ، ملنا بود
[ترجمه ترگمان]نتایج: علائم این ۲۰ بیمار غیر ویژه بودند، درد شکم بالا شایع ترین و گرسنگی مزمن، درد شکمی، تهوع، استفراغ و melena بعدی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• dark or blood-stained feces; black vomit (medicine)

پیشنهاد کاربران

مدفوع قیری و سیاه رنگ ، علامت بعضی ا بیماریهای داخلی و عفونی مرتبط با دستگاه گوارشی که در نتیجه خونریزی در معده ورودهای باریک ( قسمتهای فوقانی سیستم گوارشی ) و بدلیل هضم و اکسیداسیون آهن موجود در هموگلوبین خون باعث سیاه رنگ شدن مدفوع میشود.
melena ( پزشکی )
واژه مصوب: سیاه‏پیخال
تعریف: مدفوع تیره‏رنگ حاوی خون
مدفوع تیره و سیاه

بپرس