melee

/ˈmeɪˌle//ˈmeleɪ/

معنی: غوغا، ستیزه
معانی دیگر: مغلوبه شدن جنگ

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a chaotic hand-to-hand fight among several combatants; free-for-all.
مترادف: brawl, free-for-all
مشابه: donnybrook, fistfight, fracas, fray, row, ruckus, scrap, scuffle, set-to, tussle

(2) تعریف: a confused mingling or turmoil not involving combat.
مترادف: commotion, turmoil
مشابه: affray, chaos, confusion, disorder, disturbance, fracas, hubbub, pandemonium, riot, row, ruckus, rumpus, tumult

- The crowd rushed out the doors in a general melee.
[ترجمه گوگل] جمعیت در یک غوغا عمومی از درها بیرون رفتند
[ترجمه ترگمان] جمعیت در میان آشوب و آشوب به بیرون هجوم آوردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. he was killed in a tavern melee
در زدوخوردی که در میخانه رخ داد کشته شد.

2. i was trying to walk through a melee of cars, bicycles and donkies
می کوشیدم که از میان غوغای اتومبیل ها و دوچرخه ها و الاغ ها رد شوم.

3. Several people were hurt in the melee.
[ترجمه گوگل]در این درگیری چند نفر زخمی شدند
[ترجمه ترگمان]در این آشوب چند نفر مجروح شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We lost sight of each other in the melee.
[ترجمه گوگل]در غوغا از چشم همدیگر غافل شدیم
[ترجمه ترگمان]ما همدیگه رو توی این آشوب از دست دادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I lost hold of her hand in the melee of people rushing towards the entrance.
[ترجمه گوگل]دستش را در میان غوغاهای مردمی که به سمت ورودی هجوم می‌آوردند از دست دادم
[ترجمه ترگمان]دست او را در جنگ مردمی از دست دادم که به سمت ورودی هجوم می اوردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The melee was extraordinary, because it took some time for Hunt to realize that he was world champion.
[ترجمه گوگل]غوغا فوق العاده بود، زیرا مدتی طول کشید تا هانت بفهمد قهرمان جهان است
[ترجمه ترگمان]این مبارزه فوق العاده بود، چون مدتی طول کشید تا هانت متوجه شود که او قهرمان جهان شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. But penning in this raucous melee are buildings that seem all shutters and grids.
[ترجمه گوگل]اما در این غوغا سرسام‌آور ساختمان‌هایی هستند که به نظر می‌رسند تماماً دریچه‌ها و شبکه‌ها هستند
[ترجمه ترگمان]اما پنینگ در این کش مکش خشن ساختمانی هستند که همه پنجره ها و grids به نظر می رسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Top Officials on Floyd - Zab melee!
[ترجمه گوگل]مقامات برتر Floyd - Zab Melee!
[ترجمه ترگمان]مقامات ارشد در مورد آشوب Floyd!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Any melee criticing strike! including those from speciing intrusions (Mutilgot! Envenom! etc). It will not proc from poison crits.
[ترجمه گوگل]هر اعتصاب انتقاد غوغایی! از جمله مواردی که از speciing نفوذ (Mutilgot! Envenom! و غیره) از کریت های سمی خارج نمی شود
[ترجمه ترگمان]این جنگ به جنگ منجر شده؟ که شامل اون intrusions غیر مجاز هم میشه! envenom - - - - - - - غیره و غیره از سم \"crits\" خبری نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He will be immune to all melee damage during this phase.
[ترجمه گوگل]او در این مرحله از تمام آسیب های غوغا مصون خواهد بود
[ترجمه ترگمان]او در طی این مرحله نسبت به همه آسیب های وارد شده در این مرحله مصونیت پیدا خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Equip only nonlethal blunt melee weapons.
[ترجمه گوگل]فقط سلاح های غوغا غیر کشنده را تجهیز کنید
[ترجمه ترگمان]غیر کشنده و غیر کشنده با اسلحه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In light of the Archives melee, historians should re-examine the thousands of pardons Lincoln issued to weigh their authenticity and balance them against the death sentences he did allow.
[ترجمه گوگل]با توجه به غوغای آرشیوها، مورخان باید هزاران عفو ​​صادر شده توسط لینکلن را مجدداً بررسی کنند تا صحت آنها را بسنجید و آنها را در برابر احکام اعدامی که او اجازه داده بود متعادل کنند
[ترجمه ترگمان]در پرتو این آشوب، تاریخ شناسان باید دوباره هزاران بار که لینکلن برای ارزیابی صحت آن ها صادر کرده و آن ها را در برابر احکام مرگ که اجازه داده بود، مورد بررسی قرار دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A policeman was killed and scores of people were injured in the melee.
[ترجمه گوگل]در این درگیری یک پلیس کشته و ده‌ها نفر زخمی شدند
[ترجمه ترگمان]در این درگیری یک پلیس کشته شد و ده ها نفر زخمی شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. There was a scuffle and I lost my hat in the melee.
[ترجمه گوگل]درگیری شد و کلاهم را در غوغا گم کردم
[ترجمه ترگمان]جنجالی در راه بود و من کلاهم را در این آشوب از دست دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The short journey took them some time because of the melee of people that were always thronging the streets night and day.
[ترجمه گوگل]این سفر کوتاه مدتی برای آنها به طول انجامید زیرا ازدحام مردمی که همیشه شب و روز در خیابان ها ازدحام می کردند
[ترجمه ترگمان]این سفر کوتاه مدتی طول کشید به این دلیل که مردم در شب و روز در خیابان ها ازدحام کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

غوغا (اسم)
pandemonium, fray, turmoil, affray, melee, uproar, clamor, mobile, riot, tumult, ruckus, hubbub, scuffle, mob, scrimmage, jangle, rave, peal, canaille, din, embroilment, hordes of locusts, hurly-burly, rumpus

ستیزه (اسم)
quarrel, conflict, melee, strife, dispute, contention, squabble, altercation, controversy, disputation

انگلیسی به انگلیسی

• brawl, hand-fight; stormy discussion; confusion, bustle

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: A confused fight or scuffle involving many people ⚔️
🔍 مترادف: Brawl
✅ مثال: A melee broke out at the bar, leading to several arrests
A chaotic and uncontrolled fight involving multiple participants. “Melee” often implies a close - quarters, hand - to - hand combat situation where individuals are engaged in physical confrontations.
...
[مشاهده متن کامل]

یک برخورد آشوبناک و کنترل نشده که چندین نفر در آن شرکت دارند، زد و خورد
melee غالباً به یک موقعیت برخورد تن به تن اشاره دارد که در آن افراد درگیر برخورد فیزیکی هستند.
مثال؛
For example, during a bar fight, someone might yell, “It’s a melee! Everyone, get out!”
In a video game, a player might say, “I love the adrenaline rush of jumping into a melee. ”
A sports commentator might describe a physical altercation during a game as a “melee on the field. ”

منابع• https://fluentslang.com/slang-for-battle/
هرگونه اسلحه سرد مخصوصا چاقو
اسلحه سرد
جنگیدن , در افتادن
to melee with sb : با کسی در افتادن

بپرس