1. We ate mushroom until we came to the Mekong.
[ترجمه گوگل]ما قارچ خوردیم تا اینکه به مکونگ رسیدیم
[ترجمه ترگمان]تا زمانی که به the رفتیم، قارچ خوردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. When we got in the Mekong, soldiers were walking on the road and they saw us.
[ترجمه گوگل]وقتی وارد مکونگ شدیم، سربازها در جاده راه می رفتند و ما را دیدند
[ترجمه ترگمان]وقتی در the بودیم، سربازها در جاده راه می رفتند و ما را دیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Less than 100 Mekong vehicles have been sold overseas, Mr Tatebe says.
[ترجمه گوگل]آقای تاتبه می گوید که کمتر از 100 وسیله نقلیه مکونگ در خارج از کشور فروخته شده است
[ترجمه ترگمان]آقای Tatebe می گوید، کم تر از ۱۰۰ خودرو مکونگ در خارج از کشور به فروش رفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Throughout the Mekong delta, local officials who disdained Tu Duc nevertheless quit the provincial administration rather than submit to alien rule.
[ترجمه گوگل]در سرتاسر دلتای مکونگ، مقامات محلی که تو دوک را تحقیر میکردند، به جای تسلیم شدن در برابر حکومت بیگانگان، مدیریت استان را ترک کردند
[ترجمه ترگمان]در سراسر دلتای مکونگ، مقامات محلی که دوک Tu را تحقیر می کردند به جای تسلیم شدن به حکومت بیگانگان، از دولت استانی استعفا دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. March 30 to 3 the Greater Mekong sub-regional economic cooperation will be the third meeting of the leaders held in the Laotian capital of Vientiane.
[ترجمه گوگل]30 تا 3 مارس، همکاری اقتصادی زیرمنطقه ای مکونگ بزرگ، سومین نشست رهبران خواهد بود که در پایتخت لائوس، وینتیان برگزار می شود
[ترجمه ترگمان]۳۰ مارس تا ۳ مارس، هم کاری اقتصادی منطقه Mekong، سومین جلسه رهبران برگزار شده در پایتخت Laotian of خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. After it leaves China and the altitude the Mekong becomes wide, brown and warm.
[ترجمه گوگل]پس از خروج از چین و ارتفاع، مکونگ عریض، قهوه ای و گرم می شود
[ترجمه ترگمان]بعد از این که چین را ترک می کند و در ارتفاع مکونگ، مکونگ تبدیل به پهن، قهوه ای و گرم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Cooperation for the development of the Mekong River valley is about to unfold.
[ترجمه گوگل]همکاری برای توسعه دره رودخانه مکونگ در حال گسترش است
[ترجمه ترگمان]هم کاری برای توسعه دره مکونگ در حال آشکار شدن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Gazetteer Asia: Chao Phraya, Mekong and Mae Khlong basins, Malay Peninsula and Indonesia.
[ترجمه گوگل]Gazetteer Asia: حوضه چائو فرایا، مکونگ و مای خلونگ، شبه جزیره مالایی و اندونزی
[ترجمه ترگمان]gazetteer آسیا: چائو Phraya، Mekong و Mae Khlong، شبه جزیره مالایا و اندونزی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Among them is the Mekong giant catfish, which is the size of a bull shark, and the Mekong stingray, which can weigh up to 600kg.
[ترجمه گوگل]از جمله گربه ماهی غول پیکر مکونگ، که به اندازه یک کوسه گاو نر است، و ماهی خالدار مکونگ، که می تواند تا 600 کیلوگرم وزن داشته باشد
[ترجمه ترگمان]در میان آن ها، گربه ماهی بزرگ مکونگ، که اندازه یک گاو نر، و the مکونگ، که می تواند تا ۶۰۰ کیلوگرم وزن داشته باشد، در میان آن ها قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. It was at the Mekong, just north of Stung Treng, that I set out to see the Irrawaddy river dolphins, some of the last remaining on the planet.
[ترجمه گوگل]در مکونگ، درست در شمال استانگ ترنگ، برای دیدن دلفین های رودخانه ایراوادی، برخی از آخرین دلفین های باقیمانده روی این سیاره، به راه افتادم
[ترجمه ترگمان]در مکونگ، درست در شمال of Treng، قرار داشت که من برای دیدن دلفین رودخانه Irrawaddy که برخی از آخرین بازمانده این سیاره بودند عازم شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Less than one-sixth of the total Mekong catchment is in China, but that upstream flow is crucial to neighbours during the dry season.
[ترجمه گوگل]کمتر از یک ششم کل حوضه آبریز مکونگ در چین است، اما این جریان بالادست برای همسایگان در فصل خشک بسیار مهم است
[ترجمه ترگمان]کم تر از یک ششم کل حوضه آبریز مکونگ در چین است، اما جریان بالادست برای همسایگان در طول فصل خشک اهمیت بسیاری دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The novenIn northern Thailand, the wide Mekong River is known as motherMother River.
[ترجمه گوگل]در شمال تایلند، رودخانه وسیع مکونگ به عنوان رودخانه مادر مادر شناخته می شود
[ترجمه ترگمان]رودخانه مکونگ در شمال تایلند به نام رودخانه motherMother شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Paddy rice distributings in red river delta, mekong delta reaches coastal plain.
[ترجمه گوگل]برنج شلتوک در دلتای رودخانه قرمز توزیع می شود، دلتای مکونگ به دشت ساحلی می رسد
[ترجمه ترگمان]پدی rice در رودخانه سرخ، دلتا، دلتا، به جلگه ساحلی رسیدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The Mekong, is a river blessed with breathtaking natural beauty.
[ترجمه گوگل]مکونگ، رودخانه ای پر برکت با زیبایی های طبیعی خیره کننده است
[ترجمه ترگمان]رودخانه مکونگ، رودخانه ای است که از زیبایی طبیعی و breathtaking برخوردار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Furthermore, dwindling water flows along the Mekong in Southeast Asia as well as on the Brahmaputra in eastern India and Bangladesh could produce a sharp international backlash.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، کاهش جریان آب در امتداد مکونگ در جنوب شرقی آسیا و همچنین برهماپوترا در شرق هند و بنگلادش می تواند واکنش شدید بین المللی را به همراه داشته باشد
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، آب رو به کاهش در امتداد مکونگ در جنوب شرقی آسیا و همچنین در شمال هند و بنگلادش جریان دارد و می تواند یک واکنش شدید بین المللی را ایجاد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید