meet cute

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی
- دیدار بامزه
- ملاقات شیرین و غیرمنتظره
- آشنایی دلنشین ( در داستان یا فیلم )
- در محاوره: اولین دیدار جذاب و بانمک
- - -
** ( سینمایی – اصلی ) :** صحنه ای در فیلم یا داستان که دو شخصیت ( معمولاً عاشقانه ) برای اولین بار به شکلی بامزه، غیرمنتظره یا دلنشین با هم آشنا می شوند.
...
[مشاهده متن کامل]

- مثال: *The movie begins with a classic meet - cute in a bookstore. *
فیلم با یک دیدار بامزه در کتاب فروشی شروع می شود
- - -
## 🔸 مترادف ها
cute encounter – charming first meeting – romantic introduction
- - -
## 🔸 مثال ها
- *They had a meet - cute when their dogs tangled leashes in the park. *
آن ها یک دیدار بامزه داشتند وقتی سگ هایشان در پارک قلاده ها را به هم گره زدند
- *The film’s meet - cute happens in a coffee shop. *
دیدار بامزه ی فیلم در یک کافی شاپ اتفاق می افتد
- *Their meet - cute story is one they love to tell. *
داستان دیدار بامزه شان را دوست دارند برای دیگران تعریف کنند