meerschaum

/ˈmɪəʃəm//ˈmɪəʃəm/

معنی: کف دریا، هیدروسیلیکات منیزیم
معانی دیگر: کف دریا (هیدروسیلیکات منیزیم h4mg2si3o10 که سفید و نرم است و از آن پیپ و غیره می سازند)، سرچپق یاسرقلیانی که ازاین سنگ ساخته میشود

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a hard, dense mineral found in white, claylike beds in the Mediterranean region, and carved into decorative objects.

(2) تعریف: a tobacco pipe with a bowl made of this material.

جمله های نمونه

1. Therefore meerschaum can be regarded as soil conditioners in Cd contaminated soil.
[ترجمه گوگل]بنابراین میرشوم را می توان به عنوان تهویه کننده خاک در خاک آلوده به کادمیوم در نظر گرفت
[ترجمه ترگمان]بنابراین meerschaum را می توان به عنوان conditioners خاک در خاک آلوده در نظر گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The modified meerschaum was first used to recover gallium from acid lixivium of zinc residues and the experimental results were satisfactory.
[ترجمه گوگل]مرشاوم اصلاح شده ابتدا برای بازیابی گالیم از اسید لیکسیویم باقیمانده روی استفاده شد و نتایج تجربی رضایت‌بخش بود
[ترجمه ترگمان]The اصلاح شده ابتدا برای بازیابی گالیوم از lixivium اسید مانده روی باقی مانده روی استفاده قرار گرفت و نتایج تجربی رضایت بخش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The conditions and mechanism of removing fluoride ions from water by activated meerschaum have been investigated in this paper.
[ترجمه گوگل]شرایط و مکانیسم حذف یون‌های فلوراید از آب توسط مرشاوم فعال شده در این مقاله بررسی شده است
[ترجمه ترگمان]شرایط و مکانیزم حذف یون های فلورید از آب با استفاده از meerschaum فعال در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. "My lady's airs and graces shan't keep us out of Essex for all that, " said Robert, as he twisted the letter into a pipe-light for his big meerschaum.
[ترجمه گوگل]رابرت در حالی که نامه را به چراغی برای قیف بزرگش پیچانده بود، گفت: "هوا و لطف خانم من نمی تواند ما را به خاطر همه اینها از اسکس دور کند "
[ترجمه ترگمان]رابرت در حالی که نامه را در یک چراغ گازی به خاطر meerschaum بزرگش می پیچید گفت: بانوی من، شکوه و جلال بانوی من ما را از اسکس منع نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In addition, the preliminary discussion has been made for the mechanism of both the function-changing-in-acid and absorption of the meerschaum.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، بحث مقدماتی برای مکانیسم تغییر عملکرد در اسید و جذب مرشاوم انجام شده است
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، بحث اولیه برای مکانیسم هر دو تابع - تغییر در - اسید و جذب of انجام شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کف دریا (اسم)
ground, seabed, meerschaum

هیدروسیلیکات منیزیم (اسم)
meerschaum

انگلیسی به انگلیسی

• sepiolite, hydrous magnesium silicate (geology); tobacco pipe made from meerschaum

پیشنهاد کاربران

بپرس