medulla

/məˈdələ//məˈdələ/

معنی: مغز حرام
معانی دیگر: (کالبدشناسی) رجوع شود به: medula oblongata، مغز استخوان، (زیست شناسی) رجوع شود به: pith

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: medullae, medullas
(1) تعریف: bone marrow, or a similar substance forming the inner core of other anatomical organs such as the adrenal glands or the kidneys.

(2) تعریف: see medulla oblongata.

(3) تعریف: the pith of certain plant stems.

جمله های نمونه

1. The adrenal medulla secretes catecholamines which are not involved in any feedback mechanism to the pituitary. 340.
[ترجمه گوگل]مدولای آدرنال کاتکول آمین هایی ترشح می کند که در هیچ مکانیسم بازخوردی به هیپوفیز دخالت ندارند 340
[ترجمه ترگمان]مغز adrenal secretes که در هر مکانیسم بازخورد به هیپوفیز کار نمی کند ۳۴۰ سال
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The thymic cortex and medulla developed completely at stage
[ترجمه گوگل]قشر تیموس و مدولا به طور کامل در مرحله رشد کردند
[ترجمه ترگمان]پوسته و مغز medulla به طور کامل در صحنه رشد کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Ultrastructural changes in medulla oblongata reticular formation were studied by transmission electron microscope(TEM).
[ترجمه گوگل]تغییرات فراساختاری در تشکیل شبکه بصل النخاع با استفاده از میکروسکوپ الکترونی عبوری (TEM) مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]تغییرات Ultrastructural در مغز (TEM)با میکروسکوپ الکترونی انتقالی مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Conclusions The astrocytes in lumbosacral spinal cord and medulla oblongata can be activated by colonic inflammation.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری آستروسیت‌ها در طناب نخاعی لومبوساکرال و بصل النخاع می‌توانند با التهاب کولون فعال شوند
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: آستروسیت ها در نخاع lumbosacral و مغز medulla می توانند بوسیله التهاب colonic فعال شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. T11- Kidneys, ureters, large intestine, urinary bladder, adrenal medulla, adrenal cortex, uterus, ovaries, ileocecal valve.
[ترجمه گوگل]T11- کلیه ها، حالب ها، روده بزرگ، مثانه، مدولای فوق کلیوی، قشر آدرنال، رحم، تخمدان ها، دریچه ایلئوسکال
[ترجمه ترگمان]T۱۱ - Kidneys، روده بزرگ، روده بزرگ، مثانه urinary، پوسته آدرنالی، رحم، تخمدان ها، شیر ileocecal
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The pons, the cerebellum and the medulla oblongata composed the hindbrain.
[ترجمه گوگل]پونز، مخچه و بصل النخاع مغز عقبی را تشکیل می دادند
[ترجمه ترگمان]The، مخچه و medulla hindbrain را تشکیل می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Tissue, Total Protein, Monkey (Simian) Adult Normal, Brain, Medulla Oblongata.
[ترجمه گوگل]بافت، پروتئین تام، میمون (سیمیان) بزرگسالان عادی، مغز، مدولا ابلونگاتا
[ترجمه ترگمان]بافت بدن، پروتئین کامل، میمون (simian)بزرگسالان (simian)، مغز، Medulla oblongata
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Objective To an optimal model of medulla - suppressed anemia mice for curative observation.
[ترجمه گوگل]هدف: یک مدل بهینه از موش های کم خونی سرکوب شده مدولا برای مشاهده درمانی
[ترجمه ترگمان]هدف برای یک مدل بهینه از موش های مبتلا به مغز (suppressed)برای مشاهده درمانی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Conclusion Surgical treatment may fully decompress the medulla oblongata and cervical cord effectively ameliorate clinical symptoms, and is significantly effective in treatment of syringomyelia.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری درمان جراحی ممکن است به طور کامل بصل النخاع و طناب گردنی را به طور موثری علائم بالینی را کاهش دهد و به طور قابل توجهی در درمان سیرنگومیلیا موثر است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری درمان جراحی ممکن است به طور کامل the medulla و cervical را بطور موثر درمان کند و به طور موثر در درمان of موثر باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Norepinephrine is converted to epinephrine by an enzyme, N-methyltransferase, which is present almost exclusively in the adrenal medulla.
[ترجمه گوگل]نوراپی نفرین توسط یک آنزیم N-methyltransferase به اپی نفرین تبدیل می شود که تقریباً به طور انحصاری در بصل الکلیه آدرنال وجود دارد
[ترجمه ترگمان]نور اپی نفرین به آدرنالین توسط یک آنزیم، N - methyltransferase تبدیل می شود که تقریبا به طور انحصاری در مغز adrenal وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Links also occur between the two optic lobes and run from the medial part of the protocerebrum to each medulla separately.
[ترجمه گوگل]پیوندها نیز بین دو لوب بینایی ایجاد می شوند و از قسمت داخلی پروتوسربروم به هر مدولا به طور جداگانه کشیده می شوند
[ترجمه ترگمان]پیوندها نیز بین دو بخش بینایی رخ می دهد و از بخش مرکزی of تا هر medulla جداگانه انجام می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The cytoarchitecture of the predominant reticular formation nuclei of the medulla oblongata in the tree shrew was studied with Nissl' s method.
[ترجمه گوگل]ساختار سیتومعماری هسته‌های تشکیل‌دهنده مشبک غالب بصل النخاع در شال درختی با روش Nissl مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]cytoarchitecture هسته تشکیل reticular predominant of medulla در the درخت با روش Nissl بررسی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Macrophage appeared at stage while myoid cells and thymic APUD cells located in thymic medulla at stage 15 and their numbers slightly increased at stage
[ترجمه گوگل]ماکروفاژها در مرحله ظاهر شدند در حالی که سلول های میوئید و سلول های APUD تیموس در بصل النخاع تیموس در مرحله 15 قرار داشتند و تعداد آنها در مرحله کمی افزایش یافت
[ترجمه ترگمان]macrophage در سن ۱۵ سالگی ظاهر شدند در حالی که سلول های myoid و thymic apud در مغز thymic در سن ۱۵ سالگی ظاهر شدند و تعداد آن ها کمی در مرحله افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. CONCLUSION Measurement of urinary AQP2 can reflect its protein expression level in renal inner medulla, and thus providing a much better way to monitor body water reabsorption status.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری اندازه‌گیری AQP2 ادراری می‌تواند سطح بیان پروتئین آن را در بصل النخاع داخلی کلیوی منعکس کند، و بنابراین راه بسیار بهتری برای نظارت بر وضعیت بازجذب آب بدن ارائه می‌کند
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری اندازه گیری of ادراری می تواند سطح بیان پروتیین را در مغز medulla renal بازتاب کند و در نتیجه روش بسیار بهتری برای نظارت بر وضعیت reabsorption آب بدن فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Neuroblastoma is the malignant tumor that arises from adrenal medulla and the sympathetic nerve and the fatal rate is very high when metastasis occurs in the early phase.
[ترجمه گوگل]نوروبلاستوما تومور بدخیمی است که از مدولای آدرنال و عصب سمپاتیک منشأ می گیرد و زمانی که متاستاز در فاز اولیه اتفاق می افتد میزان مرگ و میر بسیار بالاست
[ترجمه ترگمان]Neuroblastoma یک تومور بدخیم است که ناشی از مغز adrenal و عصب دلسوز و نرخ مرگبار بسیار بالا است وقتی که متاستاز در مرحله اولیه رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مغز حرام (اسم)
pith, medulla, spinal cord

تخصصی

[نساجی] مدولا - مجرایا لوله بسیار ظریفی در طول لیف پشم - سوراخ مرکزی لیف پشم
[روانپزشکی] به طور کلی، مرکز یا هسته ی درونی یک ساختار یا عضو.

انگلیسی به انگلیسی

• bone marrow (anatomy); inner or deep part of a plant structure (botany)

پیشنهاد کاربران

غلاف مغزی
بخش درونی/ میانی ( اسم ) : بخش داخلی نرم یک عضو، بر خلاف قشر بیرونی.
به بخش میانی در کلیه ( بخشی که بین cortexو renal pelvis قرار دارد ) که شامل هرم های کلیه و ستون های کلیه میباشد.
پیاز مغز
بصا النخاع
The brain is traditionally divided into three parts, the hindbrain, the midbrain, and the forebrain.
The hindbrain or brain stem consists of three parts. The first is the medulla, which is actually an extension of the spinal cord into the skull.
بصل النخاع
مرکز_مغز
پیاز نخاع
بصل النخاع
ساختاری در مغز پسین که تنفس، ضربان قلب، فشار خون و. . . را تنظیم میکند
بصل النخاع

بپرس