• (1)تعریف: a musical composition or arrangement consisting of melodies or themes from various other pieces of music. • مترادف: olio, potpourri • مشابه: miscellany, pastiche
- The chorus sang a medley composed of American folk tunes.
[ترجمه گوگل] گروه کر ترکیبی متشکل از آهنگ های محلی آمریکایی را خواند [ترجمه ترگمان] همسرایی با آهنگ هایی متشکل از آهنگ های محلی آمریکایی آواز خواند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2)تعریف: a mixture of a variety of elements; assortment. • مترادف: assortment, potpourri, salmagundi • مشابه: conglomeration, farrago, gallimaufry, goulash, hodgepodge, m�lange, miscellany, mixture, mosaic, motley, olio, omnium-gatherum, patchwork, variety
- The chef used a medley of vegetables in the soup.
[ترجمه گوگل] سرآشپز از مخلوط سبزیجات در سوپ استفاده کرد [ترجمه ترگمان] آشپز از یک medley سبزیجات در سوپ استفاده کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3)تعریف: see medley relay.
جمله های نمونه
1. The menu described the dessert as 'a medley of exotic fruits'.
[ترجمه فاریا جنیدی] این دسر در منو به عنوان مخلوطی از میوه های متنوع توصیف ده است
|
[ترجمه گوگل]منو دسر را به عنوان "مخلوطی از میوه های عجیب و غریب" توصیف کرد [ترجمه ترگمان]غذا این دسر را به عنوان معجونی از میوه های عجیب و غریب توصیف کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The building was a medley of styles from different periods.
[ترجمه گوگل]این ساختمان ترکیبی از سبک های دوره های مختلف بود [ترجمه ترگمان]این ساختمان ترکیبی از سبک های مختلف از دوره های مختلف بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He played a medley of Beatles songs.
[ترجمه شعله قاهری] او مدلی_ترکیب چند آهنگ_از بیتلز را اجرا کرد
|
[ترجمه گوگل]او ترکیبی از آهنگ های بیتلز را نواخت [ترجمه ترگمان]آهنگ هایی از بیتلز را پخش کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. She swam the 400 metres medley ten seconds slower than she did in 1980.
[ترجمه گوگل]او 400 متر مختلط را ده ثانیه کندتر از سال 1980 شنا کرد [ترجمه ترگمان]او حدود ۴۰۰ متر پایین تر از آنچه در سال ۱۹۸۰ انجام داد شنا کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Japan won the Men's 200 metres Individual Medley.
[ترجمه گوگل]ژاپن قهرمان دوی 200 متر مختلط انفرادی مردان شد [ترجمه ترگمان]ژاپن ۲۰۰ متر انفرادی مردان را برد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Unseen in all this great medley of hidden activity the verderers were riding.
[ترجمه گوگل]در تمام این آمیختگی عظیم فعالیت های پنهان، وردرها سوار بودند [ترجمه ترگمان]بی آنکه همه این قطعات عظیم فعالیت پنهانی را بی آنکه دیده شود، دیده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Let me present a medley of these edifying yarns.
[ترجمه گوگل]اجازه دهید ترکیبی از این نخ های آموزنده را ارائه کنم [ترجمه ترگمان]بگذارید مجموعه ای از این yarns فریبنده را تقدیم کنم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The result was a sweaty medley, harsh and brittle on the surface, but cheesy and rotten underneath.
[ترجمه گوگل]نتیجه یک مخلوط عرق ریخته، خشن و شکننده در سطح، اما پنیری و در زیر پوسیده بود [ترجمه ترگمان]نتیجه، معجونی بود عرق کرده، زمخت و شکننده روی سطح، اما قشنگ و بی ارزش در زیر آن [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. This passes a medley of buildings before commencing a steady climb, fringed by trees, to Twisleton Hall, a farm.
[ترجمه گوگل]قبل از شروع یک صعود پیوسته، با حاشیه درختان، به تالار توئیسلتون، مزرعه، از مجموعه ای از ساختمان ها عبور می کند [ترجمه ترگمان]این کار ترکیبی از ساختمان ها را پیش از شروع یک صعود یکنواخت بر روی حاشیه درختان، به Twisleton هال، یک مزرعه، عبور می دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He was fourth in the 400 individual medley in 5 21 and he recorded 5 20 in the 100 freestyle.
[ترجمه گوگل]او در 400 مختلط انفرادی در 5 21 چهارم شد و 5 20 را در 100 آزاد به ثبت رساند [ترجمه ترگمان]وی در روز ۵ ۲۱ مه در حدود ۴۰۰ نفر بود و در ۱۰۰ متر شنای آزاد، ۵ نفر را ثبت کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Sometimes they pipe out a medley, filling the woods with a cacophony of avian lechery.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات آنها با لوله ای مخلوط می کنند و جنگل را با صدای ناخوشایندی از خرچنگ پرندگان پر می کنند [ترجمه ترگمان]گاهی اوقات آن ها به هم پرخاش می کنند و بیشه ها را با a از هرزگی avian پر می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. A vegetable medley of sliced carrots, celery, and cucumber is a popular appetizer in the States.
[ترجمه گوگل]مخلوط سبزیجات از هویج، کرفس و خیار ورقه شده یک پیش غذای محبوب در ایالات متحده است [ترجمه ترگمان]یک مخلوط سبزی از هویج، کرفس، و خیار یک اشتها مشهور در ایالات است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. What do you mean by individual medley?
[ترجمه گوگل]منظور شما از ترکیب فردی چیست؟ [ترجمه ترگمان]منظورت از medley فردی چیست؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Today's sports meeting doesn't seem to include medley relay swimming.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد جلسه ورزشی امروز شامل شنای امدادی مختلط نمی شود [ترجمه ترگمان]به نظر نمی رسد که گردهمایی ورزشی امروز شامل شنای ترکیبی باشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• musical composition which is comprised of a number of separate melodies from other musical pieces; mixture, potpourri, jumble mixed, blended, jumbled (archaic) a medley is also a collection of different tunes or songs that are played one after the other as a single piece of music. a medley of different things is a mixture of them, especially one that produces an odd or interesting effect. a medley is also a swimming race in which the four main swimming strokes must be used one after the other.
پیشنهاد کاربران
✨ از مجموعه لغات GRE ✨ ✍ توضیح: A varied mixture, especially of musical pieces 🎶 🔍 مترادف: Mixture ✅ مثال: The concert featured a medley of popular songs from different genres
مخلوط چیز های جور و واجور ، آش شله قلمکار.
موز یکی که از میکس چند آهنگ تشکیل شده
ترکیبی از = A medley of na collection containing a variety of sorts of things Against high heat they develop a medley of flavors and textures: crunchy leaves that shatter in a single bite, only to reveal a tender interior.
جوشیده
هم خوانی ، هم خوانندگی خوانندگی چندنفره/چندنفری/چندتایی