• : تعریف: of medium size; neither large nor small.
پیشنهاد کاربران
سایز و اندازه و جثه متوسط مثال: The koala is a medium - sized creature that lives in trees. کوالا یک جانور با جثه ی متوسط است که در درختان زندگی می کند.
اینها صفت هستند adj. Small - sized: کوچک اندازه، ریز اندام، Medium - sized: متوسط اندام، متوسط اندازه Large - sized: بزرگ اندام، بزرگ جثه مثال: 1 ) A small - sized company/business/industry 2 ) A medium - sized town/city 3 ) large - sized farms/ equipment
متوسط مقیاس مثل شرکت متوسط مقیاس ( medium - sized company )
متوسط small and medium - sized firms : شرکت های کوچک و متوسط