1. Music can induce a meditative state in the listener.
[ترجمه گوگل]موسیقی می تواند حالت مراقبه ای را در شنونده ایجاد کند
[ترجمه ترگمان]موسیقی می تواند یک حالت متفکرانه در شنونده ایجاد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. She was in a meditative mood.
3. She found him in a meditative mood.
[ترجمه گوگل]او او را در حالت مراقبه یافت
[ترجمه ترگمان]او را با حالتی اندیش ناک یافته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. What was needed here, rather than meditative technique, was a pump-action shotgun.
[ترجمه گوگل]آنچه در اینجا به جای تکنیک مدیتیشن مورد نیاز بود، یک تفنگ ساچمه ای بود
[ترجمه ترگمان]چیزی که اینجا مورد نیاز بود، به جای روش متفکرانه، یک تفنگ ساچمه ای پمپ عمل بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. His lyrical, meditative poetry speaks to nature and a sense of place.
[ترجمه گوگل]شعر غنایی و مراقبه او با طبیعت و حس مکان صحبت می کند
[ترجمه ترگمان]شعر lyrical و meditative با طبیعت و حس مکان سخن می گوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He crossed his legs and adopted the meditative lotus position.
[ترجمه گوگل]او پاهایش را روی هم گذاشت و وضعیت نیلوفر آبی مدیتیشن را اتخاذ کرد
[ترجمه ترگمان]از روی پاهایش گذشت و در همان وضع اندیش ناک خود را به فرزندی قبول کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. When you reach a calm and quiet meditative state, that is when you can hear the sound of silence. Stephen Richards
[ترجمه گوگل]وقتی به یک حالت مراقبه آرام و ساکت می رسید، آن وقت است که می توانید صدای سکوت را بشنوید استیون ریچاردز
[ترجمه ترگمان]زمانی که به یک حالت آرام و آرام فکر می کنید، این زمانی است که شما می توانید صدای سکوت را بشنوید استفان ریچاردز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Meditative techniques were designed to eliminate this struggle, to overcome the duality and to promote a more balanced mental condition.
[ترجمه گوگل]تکنیکهای مراقبه برای از بین بردن این مبارزه، غلبه بر دوگانگی و ارتقای وضعیت روانی متعادلتر طراحی شدهاند
[ترجمه ترگمان]تکنیک های Meditative برای حذف این مبارزه، غلبه بر دوگانگی و ترویج یک وضعیت ذهنی متعادل طراحی شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. William Houston s watchful, meditative Hal confirms the impression that he is simply biding his time in the Eastcheap taverns.
[ترجمه گوگل]هال مراقب و مراقب ویلیام هیوستون این تصور را تأیید می کند که او صرفاً وقت خود را در میخانه های Eastcheap می گذراند
[ترجمه ترگمان]ویلیام هاستون تحت مراقبت است، هل اندیش ناک این تصور را تایید می کند که او به سادگی در the Eastcheap کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Dr. Wijk contemplated the picture in meditative silence.
[ترجمه گوگل]دکتر ویک در سکوت مراقبه ای به این تصویر فکر کرد
[ترجمه ترگمان]دکتر Wijk تصویر را در سکوت اندیش ناک نگریست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. His face had an expression of meditative peacefulness I can only describe as dreamy.
[ترجمه گوگل]چهره او حالتی از آرامش مراقبه داشت که فقط می توانم آن را رویایی توصیف کنم
[ترجمه ترگمان]در چهره اش حالتی اندیش ناک داشت که فقط می توانستم آن را با خیال و خیال توصیف کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. You're very meditative today.
[ترجمه گوگل]شما امروز بسیار مراقبه هستید
[ترجمه ترگمان]امروز خیلی به فکر فرورفته هستید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Without the meditative background that is criticism, works become isolated gestures, ahistorical accidents, soon forgotten.
[ترجمه گوگل]بدون پیشزمینه مراقبهای که نقد است، آثار به حرکاتی منزوی، حوادث غیرتاریخی تبدیل میشوند که به زودی فراموش میشوند
[ترجمه ترگمان]بدون پیش زمینه متفکرانه که مورد انتقاد است، کارها به صورت حرکات مجزا و به سرعت از یاد رفته و به زودی فراموش می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Tantric Sex is meditative, spontaneous and intimate lovemaking.
[ترجمه گوگل]سکس تانتریک یک عشق ورزی مدیتیشن، خود به خود و صمیمی است
[ترجمه ترگمان]سکس با تفکر و spontaneous و intimate
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید