mediated

پیشنهاد کاربران

واسطه شده / شکل گرفته به واسطه / متأثر از / درگیر با
از طریق رسانه منتشرشده
با میانجی
پرواسطه
با واسطه
غیر مستقیم
ناسرراست
با واسطه، واسطه مند
میانجی گری کردن
هنگامی با effect بیاید به معنی "افزایش اثر " است
واسطه ای
واسطه، دخیل بودن، ربط دهنده بودن