1. Well operated mediacy credit was beneficial to merchants' successful management, and imperfection in mediacy credit might injured the economic interests of consigner.
[ترجمه گوگل]اعتبار واسطهای که به خوبی اداره میشد برای مدیریت موفق بازرگانان مفید بود و نقص در اعتبار میانجیگری ممکن است به منافع اقتصادی فرستنده آسیب برساند
[ترجمه ترگمان]اعتبار اهرمی مناسب برای مدیریت موفق تجار مفید بود، و نقص در اعتبار mediacy ممکن است منافع اقتصادی of را مجروح کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اعتبار اهرمی مناسب برای مدیریت موفق تجار مفید بود، و نقص در اعتبار mediacy ممکن است منافع اقتصادی of را مجروح کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Furthermore, it is the important mediacy of expressing building's regional and cultural characteristic.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، واسطه مهم بیان ویژگی منطقه ای و فرهنگی ساختمان است
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، مهم است که مشخصه مهم بیان ویژگی های منطقه ای و فرهنگی آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، مهم است که مشخصه مهم بیان ویژگی های منطقه ای و فرهنگی آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The reason is that I believe as a mediacy between state and market or between state and society, professional association's "trouble character"is an inevitable Problem in nowadays of China.
[ترجمه گوگل]دلیل آن این است که من معتقدم به عنوان واسطه ای بین دولت و بازار یا بین دولت و جامعه، "شخصیت مشکل" انجمن حرفه ای یک مشکل اجتناب ناپذیر در چین امروزی است
[ترجمه ترگمان]دلیل این است که به اعتقاد من به عنوان یک میانجی بین دولت و بازار و یا بین دولت و جامعه، \"شخصیت مشکل ساز\"، مشکل اجتناب ناپذیری در این دوران از چین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دلیل این است که به اعتقاد من به عنوان یک میانجی بین دولت و بازار و یا بین دولت و جامعه، \"شخصیت مشکل ساز\"، مشکل اجتناب ناپذیری در این دوران از چین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The reason is that I believe as a mediacy between state and market or between state and society, social intermediate organization's "double character" is an inevitable problem in nowadays of China.
[ترجمه گوگل]دلیل این امر این است که من معتقدم به عنوان واسطه ای بین دولت و بازار یا بین دولت و جامعه، "شخصیت دوگانه" سازمان واسط اجتماعی یک مشکل اجتناب ناپذیر در چین امروزی است
[ترجمه ترگمان]دلیل این است که به اعتقاد من به عنوان یک میانجی بین دولت و بازار و یا بین دولت و جامعه، \"شخصیت دوگانه\" یک مشکل اجتناب ناپذیر در چین امروزی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دلیل این است که به اعتقاد من به عنوان یک میانجی بین دولت و بازار و یا بین دولت و جامعه، \"شخصیت دوگانه\" یک مشکل اجتناب ناپذیر در چین امروزی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The rules of mediacy credit had some restriction effect on people engaged in mediacy.
[ترجمه گوگل]قواعد اعتبار میانجی گری تأثیر محدودی بر افرادی داشت که به واسطه گری مشغول بودند
[ترجمه ترگمان]قواعد اعتبار mediacy تاثیر اندکی بر افراد درگیر در mediacy داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]قواعد اعتبار mediacy تاثیر اندکی بر افراد درگیر در mediacy داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. On the contrary, silkscreen prints have the characters of mediacy, positive printing, flatness, prints and the highly summarization and application of color.
[ترجمه گوگل]برعکس، چاپ های سیلک دارای ویژگی های واسطه، چاپ مثبت، صافی، چاپ و خلاصه و کاربرد بسیار رنگ هستند
[ترجمه ترگمان]بر عکس، نقاشی های silkscreen دارای نویسه های of، چاپ مثبت، همواری، چاپ، و خلاصه سازی و کاربرد رنگ هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بر عکس، نقاشی های silkscreen دارای نویسه های of، چاپ مثبت، همواری، چاپ، و خلاصه سازی و کاربرد رنگ هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The A is engaged in floor( regard first grade thing industry as principle), apartment, villa and companies that Peking write mediacy or agency businesses spread the for rent of sale.
[ترجمه گوگل]A در طبقه (در نظر گرفتن صنعت چیز درجه یک به عنوان اصل)، آپارتمان، ویلا و شرکت هایی که پکن می نویسند رسانه ها و یا کسب و کار آژانس درگیر برای اجاره فروش است
[ترجمه ترگمان]A در طبقه اول کار می کند (توجه به صنعت درجه اول به عنوان اصل)، آپارتمان، ویلا و شرکت هایی که پکینگ و یا شرکت های کارگزاری بورس را برای اجاره می فروشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]A در طبقه اول کار می کند (توجه به صنعت درجه اول به عنوان اصل)، آپارتمان، ویلا و شرکت هایی که پکینگ و یا شرکت های کارگزاری بورس را برای اجاره می فروشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. And it is redemption thus conceived that provides the mediacy through which justification by God's free grace is applied.
[ترجمه گوگل]و این رستگاری است که به این ترتیب تصور می شود که واسطه ای است که از طریق آن عادل شمرده شدن توسط فیض رایگان خدا اعمال می شود
[ترجمه ترگمان]بنابراین رستگاری به این ترتیب امکان پذیر است که the را که از طریق آن توجیه و توجیه خداوند به کار می رود فراهم کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بنابراین رستگاری به این ترتیب امکان پذیر است که the را که از طریق آن توجیه و توجیه خداوند به کار می رود فراهم کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. It is not significant difference for the focus number of left, mediacy, right in the whole body.
[ترجمه گوگل]برای تعداد فوکوس چپ، مدیسی، راست در کل بدن تفاوت معناداری وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]تفاوت قابل توجهی برای تعداد فوکوس باقی مانده، mediacy، درست در کل بدن وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تفاوت قابل توجهی برای تعداد فوکوس باقی مانده، mediacy، درست در کل بدن وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید