medallist

/ˈmedəlɪst//ˈmedəlɪst/

معنی: برنده مدال، دارای مدال
معانی دیگر: medalist دارای مدال

جمله های نمونه

1. The silver medallist joined the winner in a lap of honour.
[ترجمه گوگل]دارنده مدال نقره در یک دور افتخار به برنده پیوست
[ترجمه ترگمان]برنده مدال نقره، برنده مدال افتخار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She's a bronze medallist in judo.
[ترجمه گوگل]او دارنده مدال برنز جودو است
[ترجمه ترگمان]او مدال برنز در جودو دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He became Jamaica's first Olympic gold medallist when he won the 400m title in 194
[ترجمه گوگل]او با کسب عنوان قهرمانی 400 متر در سال 194 به اولین مدال طلای جامائیکا تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]او اولین مدال طلای المپیک جامائیکا را در سال ۱۹۴ به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. An Olympic gold medallist in 1960, Ali came to prominence shortly before his assumption of the world heavyweight title in 196
[ترجمه گوگل]علی برنده مدال طلای المپیک در سال 1960، کمی قبل از کسب عنوان قهرمانی سنگین وزن جهان در سال 196 به شهرت رسید
[ترجمه ترگمان]علی در سال ۱۹۶۰ برنده مدال طلای المپیک شد و در سال ۱۹۶ به مدت کوتاهی به عنوان قهرمانی سنگین وزن جهان در سال ۱۹۶ به شهرت رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The Olympic Gold medallist threw 99 metres from his wheelchair at the Sunshine games in Florida.
[ترجمه گوگل]دارنده مدال طلای المپیک در بازی های Sunshine فلوریدا 99 متر از ویلچر خود پرتاب کرد
[ترجمه ترگمان]برنده مدال طلای المپیک، ۹۹ متر دورتر از صندلی چرخدار خود را در مسابقات آفتابی \"Sunshine\" در فلوریدا پرتاب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He's an Olympic silver medallist.
[ترجمه گوگل]او دارنده مدال نقره المپیک است
[ترجمه ترگمان]او برنده مدال نقره المپیک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She's an Olympic bronze medallist.
[ترجمه گوگل]او دارنده مدال برنز المپیک است
[ترجمه ترگمان]او برنده مدال برنز المپیک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Barcelona silver medallist Tony Dees also runs.
[ترجمه گوگل]تونی دیس دارنده مدال نقره بارسلونا نیز می دود
[ترجمه ترگمان]تونی Dees، دارنده مدال نقره بارسلونا نیز می دود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The Sydney Olympic gold medallist sealed the tiebreaker with an ace and the fight appeared to go out of Grosjean's game.
[ترجمه گوگل]دارنده مدال طلای المپیک سیدنی تای بریک را با یک ACE مهر و موم کرد و به نظر می رسید که مبارزه از بازی گروسژان خارج شود
[ترجمه ترگمان]دارنده مدال طلای المپیک سیدنی the را با یک آس باز کرد و به نظر رسید که جنگ از بازی grosjean خارج شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The Commonwealth triple gold medallist was tipped to win gold again in Barcelona.
[ترجمه گوگل]دارنده مدال طلای مشترک المنافع دوباره در بارسلونا طلا خواهد گرفت
[ترجمه ترگمان]برنده مدال طلا سه تایی مشترک المنافع در بارسلونا برنده مدال طلا شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Meyer, the 000m Olympic silver medallist in Barcelona, clocked eight minutes 5 65 seconds, almost nine seconds ahead of her rival.
[ترجمه گوگل]مایر، دارنده مدال نقره المپیک در 000 متر در بارسلونا، هشت دقیقه و 5 و 65 ثانیه، تقریبا 9 ثانیه از رقیب خود جلوتر بود
[ترجمه ترگمان]میر، دارنده مدال نقره المپیک بارسلونا که در بارسلونا موفق به کسب ۸ دقیقه و ۵ ثانیه و تقریبا نه ثانیه قبل از رقیب خود شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Through his training, he met Olympic javelin gold medallist Tessa Sanderson.
[ترجمه گوگل]او در طی تمرینات خود با تسا ساندرسون دارنده مدال طلای پرتاب نیزه المپیک آشنا شد
[ترجمه ترگمان]او از طریق آموزش خود با Tessa Sanderson، دارنده مدال طلای المپیک در Sanderson، دیدار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Rudolf Nierlich, double gold medallist at the Vail World Championships, was third.
[ترجمه گوگل]رودولف نیرلیخ، دارنده دو مدال طلای مسابقات جهانی ویل، سوم شد
[ترجمه ترگمان]رودولف Nierlich، دارنده مدال طلا در مسابقات قهرمانی جهان vail، در رده سوم قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. On Wednesday the Russian gold medallist spoke about her outstanding achievement.
[ترجمه گوگل]روز چهارشنبه دارنده مدال طلای روسیه در مورد موفقیت برجسته خود صحبت کرد
[ترجمه ترگمان]روز چهارشنبه، مدال طلای روسیه در مورد موفقیت برجسته اش صحبت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The gymnast Heikki Savolainen, medallist at four previous Olympic Games, swore the Olympic oath.
[ترجمه گوگل]هیکی ساوولاینن، ژیمناستیک، مدال آور چهار بازی قبلی المپیک، سوگند یاد کرد
[ترجمه ترگمان]heikki Savolainen ژیمناستیک که در چهار دوره بازی های المپیک قبلی برنده شد سوگند یاد کرد که سوگند یاد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

برنده مدال (اسم)
medalist, medallist

دارای مدال (اسم)
medalist, medallist

انگلیسی به انگلیسی

• who has won a medal, medal-winner (alternate spelling of medalist)
a medallist is a person who has won a medal in sport.

پیشنهاد کاربران

بپرس