1. he pinned the medal to the young soldier's chest
مدال را به سینه ی سرباز جوان زد.
2. he took his medal and swaggered back to his seat
مدال خود را گرفت و با سینه ی سپر به صندلی خود باز گشت.
3. he was given a medal for good behavior
به خاطر حسن رفتار به او مدال دادند.
4. three teams are in contention to win the medal
سه تیم برای بردن مدال در ستیز (رقابت) هستند.
5. the head of the queen appears on the obverse of the medal
عکس سر ملکه بر روی مدال نقش بسته شده است.
6. All the tipsters were wrong about the gold medal winner.
[ترجمه گوگل]همه راهنمایی ها در مورد برنده مدال طلا اشتباه کردند
[ترجمه ترگمان]همه the در مورد برنده مدال طلا اشتباه بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Winning the gold medal was yet another feather in her cap.
[ترجمه گوگل]کسب مدال طلا یک پر دیگر در کلاه او بود
[ترجمه ترگمان]برنده مدال طلا هنوز پر دیگری در کلاهش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He won a medal for gallantry.
[ترجمه گوگل]او مدال شجاعت را به دست آورد
[ترجمه ترگمان]او مدال شجاعت را به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The mayor presented him with a gold medal at an official city reception.
[ترجمه گوگل]شهردار در مراسم استقبال رسمی شهر به وی مدال طلا اهدا کرد
[ترجمه ترگمان]شهردار او را با مدال طلا در یک میهمانی رسمی شهر معرفی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He gained the medal through his painful travail.
[ترجمه گوگل]او با زحمات دردناک خود به این مدال دست یافت
[ترجمه ترگمان]او مدال را از طریق درد painful بدست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. This medal is made of genuine gold.
[ترجمه گوگل]این مدال از طلای اصلی ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]این مدال از طلای اصیل ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He won a gold medal in the 100 metres.
[ترجمه گوگل]او در دوی 100 متر مدال طلا گرفت
[ترجمه ترگمان]او در ۱۰۰ متر یک مدال طلا کسب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He received a medal in reward for his bravery.
[ترجمه گوگل]او به پاس شجاعت خود مدال دریافت کرد
[ترجمه ترگمان]او مدال شجاعت خود را دریافت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The year before last he won a gold medal, and the year before that he won a silver.
[ترجمه گوگل]سال قبل مدال طلا و سال قبل از آن نقره گرفت
[ترجمه ترگمان]یک سال پیش برنده مدال طلا شد و یک سال پیش از آن مدال نقره گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. He pinned a medal on me.
16. She is hoping to win the gold medal.
[ترجمه گوگل]او امیدوار است که مدال طلا را کسب کند
[ترجمه ترگمان]او امیدوار است مدال طلا را ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
17. She overcame injury to win the Olympic gold medal.
[ترجمه گوگل]او با غلبه بر مصدومیت مدال طلای المپیک را کسب کرد
[ترجمه ترگمان]او بر جراحت غلبه کرد و مدال طلای المپیک را برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید