mechanical advantage


(نسبت نیروی مقاوم بر نیروی محرک در ماشین های ساده) مزیت مکانیکی، بهی افزارگانی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the ratio of the output force exerted by a mechanism to the input force applied to it, used to rate the performance of a machine.

جمله های نمونه

1. This gives improved retractor blade stability with the mechanical advantage of a lever.
[ترجمه گوگل]این باعث بهبود پایداری تیغه جمع کننده با مزیت مکانیکی یک اهرم می شود
[ترجمه ترگمان]این امر پایداری تیغه را با استفاده از مزیت مکانیکی یک اهرم بهبود می بخشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The stem has fine pitch to maximize mechanical advantage.
[ترجمه گوگل]ساقه دارای گام ریز برای به حداکثر رساندن مزیت مکانیکی است
[ترجمه ترگمان]ساقه برای به حداکثر رساندن مزیت مکانیکی، گام خوبی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Efficiency and mechanical advantage are used to gauge the performance of mechanical machines.
[ترجمه گوگل]بهره وری و مزیت مکانیکی برای سنجش عملکرد ماشین های مکانیکی استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]کارایی و مزیت مکانیکی برای اندازه گیری عملکرد ماشین های مکانیکی به کار می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A mechanical advantage makes large valve operation easier and faster.
[ترجمه گوگل]مزیت مکانیکی عملکرد شیر بزرگ را آسانتر و سریعتر می کند
[ترجمه ترگمان]یک مزیت مکانیکی، عملکرد شیر را آسان تر و سریع تر می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Other transmission indices include Total Transmission Index ( TTI ) and Transmissible Mechanical Advantage ( TMA ) are also used.
[ترجمه گوگل]سایر شاخص های انتقال شامل شاخص کل انتقال (TTI) و مزیت مکانیکی قابل انتقال (TMA) نیز استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]دیگر شاخص های انتقال عبارتند از شاخص انتقال کل (TTI)و مزیت مکانیکی Transmissible (TMA)نیز مورد استفاده قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Easy to Use: Lever-action pump handle has a 4-to-1 mechanical advantage and dual pump action, so you don't have to work as hard.
[ترجمه گوگل]استفاده آسان: دسته پمپ اهرمی دارای مزیت مکانیکی 4 به 1 و عملکرد پمپ دوگانه است، بنابراین نیازی به کار سخت ندارید
[ترجمه ترگمان]استفاده آسان برای استفاده: دسته پمپ عمل اهرم دارای یک مزیت مکانیکی ۴ به ۱ و عمل پمپ دوگانه است، بنابراین شما مجبور نیستید که سخت کار کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A device, such as a tackle or lever, used to obtain mechanical advantage.
[ترجمه گوگل]وسیله ای مانند تکل یا اهرم که برای به دست آوردن مزیت مکانیکی استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]یک دستگاه، مانند یک تکل یا اهرم، برای به دست آوردن مزیت مکانیکی به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. For many machine whose input and output are known, its mechanical advantage can be calculated.
[ترجمه گوگل]برای بسیاری از ماشین هایی که ورودی و خروجی آنها مشخص است، مزیت مکانیکی آن قابل محاسبه است
[ترجمه ترگمان]برای بسیاری از دستگاه ها که ورودی و خروجی آن مشخص هستند، مزیت مکانیکی آن را می توان محاسبه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. For any machine whose input and output forces are known, its mechanical advantage can be calculate.
[ترجمه گوگل]برای هر ماشینی که نیروهای ورودی و خروجی آن مشخص باشد، مزیت مکانیکی آن قابل محاسبه است
[ترجمه ترگمان]برای هر ماشینی که نیروهای خروجی و خروجی آن شناخته شده هستند، مزیت مکانیکی آن می تواند محاسبه شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] مزیت مکانیکی
[ریاضیات] مزیت مکانیکی

پیشنهاد کاربران

بپرس