• (1)تعریف: the religious capital of Saudi Arabia and the Muslim world.
• (2)تعریف: (usu. l.c.) any place that many people visit or want to visit, or a goal that is sought by many.
جمله های نمونه
1. His Indiana bookstore became a mecca for writers and artists.
[ترجمه گوگل]کتابفروشی او در ایندیانا به مکه ای برای نویسندگان و هنرمندان تبدیل شد [ترجمه ترگمان]کتابفروشی Indiana او به مکانی برای نویسندگان و هنرمندان تبدیل شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He was on his annual pilgrimage to Mecca when he fell ill.
[ترجمه گوگل]او در سفر حج سالانه خود به مکه بود که بیمار شد [ترجمه ترگمان]هنگامی که بیمار شد او در زیارت حج به مکه بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Islam's most sacred shrine is at Mecca in Saudi Arabia.
[ترجمه گوگل]مقدس ترین حرم اسلام در مکه در عربستان سعودی است [ترجمه ترگمان]مقدس ترین معابد اسلام در مکه در عربستان سعودی قرار دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Florence is a mecca for students of Art History.
[ترجمه گوگل]فلورانس مکه ای برای دانشجویان تاریخ هنر است [ترجمه ترگمان]فلورانس مکانی برای دانشجویان تاریخ هنر است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The coast is a mecca for tourists.
[ترجمه گوگل]ساحل برای گردشگران مکه است [ترجمه ترگمان]این ساحل، مکانی برای گردشگران است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Thailand has become the tourist mecca of Asia.
[ترجمه گوگل]تایلند به مکه توریستی آسیا تبدیل شده است [ترجمه ترگمان]تایلند به مکان توریستی آسیا تبدیل شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. He at last left Mecca on a night in AD 172
[ترجمه گوگل]سرانجام در شبی در سال 172 میلادی از مکه خارج شد [ترجمه ترگمان]سرانجام او را در شبی در سال ۱۷۲ به مقصد مکه ترک کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Muslims bow to Mecca when they pray.
[ترجمه یک کاربر] مسلمانان هنگام ادای نماز، به کعبه سجده می کنند.
|
[ترجمه گوگل]مسلمانان هنگام نماز به مکه تعظیم می کنند [ترجمه ترگمان]وقتی آن ها نماز می خوانند، مسلمانان به مکه می آیند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. This exhibition is a mecca for stamp collectors.
[ترجمه گوگل]این نمایشگاه مکه ای برای مجموعه داران تمبر است [ترجمه ترگمان]این نمایشگاه مکانی برای تمبر جمع کنندگان است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Mecca for the grifters and drifters, the phonies and gold-brick men.
[ترجمه گوگل]مکه برای گردانندگان و دریفتکنندگان، جعلیها و مردان آجر طلا [ترجمه ترگمان]و از مکه برای تبهکار و بی سر و پا، the و brick که از آن ها دور بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Los Angeles was a sunny, easygoing mecca for crackpot religions and fantasies endorsed by the movie industry.
[ترجمه گوگل]لسآنجلس مکهای آفتابگیر و راحت برای مذاهب و فانتزیهایی بود که صنعت سینما آن را تأیید میکرد [ترجمه ترگمان]لس انجلس مکانی آفتابی و آرام برای crackpot ادیان و تخیلات و تخیلات بود که صنعت سینما آن را تایید می کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. In this fabled financial mecca, the eyes are dazzled by highrise views of the harbor and cityscape below.
[ترجمه گوگل]در این مکه مالی افسانهای، چشمها با چشماندازهای مرتفع از بندر و منظره شهری در زیر خیره میشوند [ترجمه ترگمان]در این مکا نهایی مالی، چشم ها با دیدگاه highrise از بندرگاه و cityscape زیر خیره می شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Determined to make the house a Mecca for the rich and famous, he decorated it elaborately and expensively.
[ترجمه گوگل]او که مصمم بود خانه را مکه اغنیا و معروف کند، آن را با دقت و گرانی تزئین کرد [ترجمه ترگمان] [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Although Bali is a mecca for tourists, its culture and beauty survive.
[ترجمه گوگل]اگرچه بالی یک مکه برای گردشگران است، اما فرهنگ و زیبایی آن باقی مانده است [ترجمه ترگمان]اگرچه بالی شهری برای توریست ها است، اما فرهنگ و زیبایی آن زنده می مانند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
مکه (اسم)
mecca
مکه معظمه (اسم)
mecca
انگلیسی به انگلیسی
• one of two capitals of saudi arabia, birthplace of mohammed, spiritual center of islam; place to which pilgrimage is made; center which attracts people of a certain group mecca is a city in saudi arabia, which is the holiest city in islam because the prophet mohammed was born there. if you say that a place is a mecca for people of a particular kind, you mean that many of them go there because there is something there that interests or attracts them.
پیشنهاد کاربران
مدینه فاضله، کعبه آمال
مکه
مهد / نقطۀ مرکزی
اگر برای مکان به کار رود معنای مکانی را می دهد که بازدیدکنندگان فراوانی را به خود جذب می کند