قسمت نبود
ظاهراً
انگار
انگار
خدا اینطور خواسته
هیچ چیز مقدر شده نیست.
گویا، انگار، میگن، بایستی، قرار بود کهHe's mean to be a great director گویا ( بایستی ) کارگردان بزرگیه ( اما فیلمشو ندیدم! ) . . 2 آرزو، قصد داشتن، ایمانIwas meant to be rich آرزو داشتم پولدار بشم. 3 تقدیر، مقدر شده
تقدیر بودن
قرار بودن
قصد داشتن
قرار بودن
قصد داشتن
قراره باشم
. . . که قرار است فلان باشد
قسمت باشد - در سرنوشت
it is meant to be: قرار است که