means of payment

جمله های نمونه

1. Means of payment: The buyer shall draw an irrecoverable L/C after agreement signature, and pays fully immediately upon goods delivery.
[ترجمه گوگل]روش پرداخت: خریدار باید پس از امضای قرارداد، یک L/C غیرقابل بازیابی را بکشد و بلافاصله پس از تحویل کالا، هزینه را به طور کامل پرداخت می کند
[ترجمه ترگمان]وسایل پرداخت: خریدار باید پس از امضای قرارداد یک irrecoverable L \/ C را به دست آورد و بلافاصله پس از تحویل کالاها به طور کامل پرداخت نماید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Use some reliable and secure means of payment such as Paypal and Alipay.
[ترجمه گوگل]از برخی از روش های پرداخت مطمئن و مطمئن مانند Paypal و Alipay استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]از یک ابزار قابل اعتماد و مطمئن برای پرداخت مانند Paypal و Alipay استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Since the security requirement dictates that the means of payment (such as credit card or bank check) must be hidden from unauthorized viewers, encrypting the Payment element pays off.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که الزامات امنیتی حکم می‌کند که ابزار پرداخت (مانند کارت اعتباری یا چک بانکی) باید از دید بازدیدکنندگان غیرمجاز پنهان باشد، رمزگذاری عنصر پرداخت سودمند است
[ترجمه ترگمان]از آنجایی که نیازمندی های امنیتی نشان می دهند که ابزار پرداخت (مانند کارت اعتباری یا چک بانکی)باید از بینندگان غیر مجاز پنهان شود، رمز گذاری عنصر پرداخت پرداخت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Users, communities, means of payment and value - added services constitute a new industry chain.
[ترجمه گوگل]کاربران، جوامع، وسایل پرداخت و خدمات ارزش افزوده زنجیره جدیدی از صنعت را تشکیل می دهند
[ترجمه ترگمان]کاربران، جوامع، ابزارهای پرداخت و خدمات ارزش افزوده یک زنجیره صنعت جدید را تشکیل می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Means of payment, store of value and unit of account are the functions of currency.
[ترجمه گوگل]ابزار پرداخت، ذخیره ارزش و واحد حساب از وظایف ارز است
[ترجمه ترگمان]وسایل پرداخت، ذخیره ارزش و واحد حساب، توابع پول رایج هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Here the dollar gradually replaces the national currency as a reserve value, means of payment and unit of account.
[ترجمه گوگل]در اینجا دلار به تدریج جایگزین پول ملی به عنوان ارزش ذخیره، وسیله پرداخت و واحد حساب می شود
[ترجمه ترگمان]در اینجا دلار به تدریج جایگزین واحد پول ملی به عنوان یک ارزش ذخیره، یعنی پرداخت و واحد حساب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The individual receives an implicit yield on money because of its convenience value as a means of payment.
[ترجمه گوگل]به دلیل ارزش راحت آن به عنوان وسیله پرداخت، فرد سود ضمنی از پول دریافت می کند
[ترجمه ترگمان]فرد به دلیل ارزش راحتی خود به عنوان وسیله پرداخت، یک بازده ضمنی در رابطه با پول دریافت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In advanced economies the cheque and associated electronic transfer techniques have become the chief means of payment in the business world.
[ترجمه گوگل]در اقتصادهای پیشرفته، چک و تکنیک‌های انتقال الکترونیکی مرتبط با آن به ابزار اصلی پرداخت در دنیای تجارت تبدیل شده‌اند
[ترجمه ترگمان]در اقتصادهای توسعهیافته، چک و تکنیک های انتقال الکترونیکی مربوطه به ابزار اصلی پرداخت در دنیای کسب وکار تبدیل شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. As a consequence, the goldsmiths' receipts began to circulate as generally acceptable means of payment.
[ترجمه گوگل]در نتیجه، رسیدهای زرگرها به عنوان یک وسیله پرداخت قابل قبول عمومی شروع به گردش کردند
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، رسیده ای نقد به صورت کلی قابل قبولی از پرداخت بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Have convenient on - line telephone, mobile phone, bank and other means of payment.
[ترجمه گوگل]تلفن آنلاین، تلفن همراه، بانک و سایر وسایل پرداخت راحت داشته باشید
[ترجمه ترگمان]از طریق تلفن، تلفن همراه، بانک و دیگر وسایل پرداخت راحت باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Hernando Cortez, who conquered part of Mexico in 151 finds the taste of cocoa not particularly pleasant and is, therefore, much more interested in the value of cocoa as a means of payment.
[ترجمه گوگل]هرناندو کورتز، که در سال 151 بخشی از مکزیک را فتح کرد، طعم کاکائو را چندان خوشایند نمی‌داند و بنابراین، به ارزش کاکائو به‌عنوان وسیله پرداخت بسیار علاقه‌مند است
[ترجمه ترگمان]Hernando کورتز، که بخشی از مکزیک را در سال ۱۵۱ شکست داد، مزه کاکائو را به خصوص خوشایند دانست و بنابراین بیشتر به ارزش کاکائو بعنوان وسیله ای برای پرداخت علاقه مند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. You discuss payments with foreign business clients. Learn different means of payment and negotiate the final cost and payment schedule.
[ترجمه گوگل]شما در مورد پرداخت ها با مشتریان تجاری خارجی بحث می کنید روش های مختلف پرداخت را بیاموزید و در مورد هزینه نهایی و برنامه پرداخت مذاکره کنید
[ترجمه ترگمان]شما در مورد پرداخت ها با مشتریان کسب وکار خارجی بحث و تبادل نظر می کنید روش های مختلف پرداخت را یاد بگیرید و درباره هزینه نهایی و برنامه پرداخت مذاکره کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Meanwhile security procedure whose relevant norms allocates the losses arising out of fraud among the parties serves as the authentication means of payment order.
[ترجمه گوگل]در همین حال، رویه امنیتی که هنجارهای مربوطه آن ضررهای ناشی از تقلب را بین طرفین تخصیص می دهد، به عنوان وسیله احراز هویت دستور پرداخت عمل می کند
[ترجمه ترگمان]در عین حال، روند امنیتی که هنجارهای مرتبط آن ها را از تقلب در میان طرفین اختصاص می دهد، به منزله اعتبار قانونی برای سفارش پرداخت می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Paying a bill: You discuss payments with foreign business clients. Learn different means of payment and negotiate the final cost and payment schedule.
[ترجمه گوگل]پرداخت صورتحساب: در مورد پرداخت ها با مشتریان تجاری خارجی صحبت می کنید روش های مختلف پرداخت را بیاموزید و در مورد هزینه نهایی و برنامه پرداخت مذاکره کنید
[ترجمه ترگمان]پرداخت قبض: شما در مورد پرداخت ها با مشتریان کسب وکار خارجی صحبت می کنید روش های مختلف پرداخت را یاد بگیرید و درباره هزینه نهایی و برنامه پرداخت مذاکره کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• form of payment (i.e. check, cash, etc.)

پیشنهاد کاربران

بپرس