در ص ۲۱۹ کتاب موبی دیک نوشته ی هرمان ملویل و ترجمه ی پرویز داریوش می نویسد:
"در قایق وضع از آن هم بدتر است، چون در وسط این خطرها نمی توان نشست: چون قایق مثل گهواره ای تکان می خورد و هر که نشسته و به پس و پیش حرکت می کند بی آنکه قبلا اندک خبری داشتت باشد و تنها با حفظ تعادل و تقارن زمانی اراده و عمل شخص می تواند از مازپا شدن بگریرد و از رفتن بدانجا که خورشید همه جا بین هم نتواند آدمی را باز بیند بپرهیزد. "
... [مشاهده متن کامل]
در پاورقی جناب داریوش نوشته اند:
" Mazepa, فرمانروایی از مردم اوکراینی ( ۱۶۴۴ - ۱۷٠۹ ) ، گفته اند که وقتی مازپا به زنی شوهردار از مردم اوکراینی دست درازی کرد، خشمگین مازپا را برهنه بر پشت اسب بست و به جانب قزاق های استپ راند. این داستان در قطعه شعر لرد بایرن ( ۱۸۱۹ ) به همین نام بازگو شده است. "
"در قایق وضع از آن هم بدتر است، چون در وسط این خطرها نمی توان نشست: چون قایق مثل گهواره ای تکان می خورد و هر که نشسته و به پس و پیش حرکت می کند بی آنکه قبلا اندک خبری داشتت باشد و تنها با حفظ تعادل و تقارن زمانی اراده و عمل شخص می تواند از مازپا شدن بگریرد و از رفتن بدانجا که خورشید همه جا بین هم نتواند آدمی را باز بیند بپرهیزد. "
... [مشاهده متن کامل]
در پاورقی جناب داریوش نوشته اند:
" Mazepa, فرمانروایی از مردم اوکراینی ( ۱۶۴۴ - ۱۷٠۹ ) ، گفته اند که وقتی مازپا به زنی شوهردار از مردم اوکراینی دست درازی کرد، خشمگین مازپا را برهنه بر پشت اسب بست و به جانب قزاق های استپ راند. این داستان در قطعه شعر لرد بایرن ( ۱۸۱۹ ) به همین نام بازگو شده است. "