mazarine


آبی سیر

جمله های نمونه

1. This experiment applied photo-electric -catalyzed to treat substantive mazarine (L) wastewater. It researched the relative factors which affected the decolorized degradation of dye wastewater.
[ترجمه گوگل]این آزمایش از کاتالیزور فوتوالکتریک برای تصفیه فاضلاب اساسی مازارین (L) استفاده کرد این تحقیق عوامل نسبی را که بر تخریب رنگ‌زدایی فاضلاب رنگی تأثیر می‌گذارد، بررسی کرد
[ترجمه ترگمان]این آزمایش برای تصفیه فاضلاب حقیقی (L)به کار گرفته شد این تحقیق بر عوامل مرتبطی که بر تخریب decolorized فاضلاب رنگ تاثیر می گذارند، تحقیق کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The daughter, Mazarine Pingeot-Mitterrand, emerged in public only at his funeral in 199
[ترجمه گوگل]دختر، مازارین پینگو میتران، تنها در مراسم خاکسپاری او در سال 199 در انظار عمومی ظاهر شد
[ترجمه ترگمان]دختر، \"Mazarine Pingeot\" (Mitterrand Pingeot)، تنها در مراسم تدفین وی در ۱۹۹ نفر شرکت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Mazarine Marie Pingeot-Mitterrand, the illegitimate daughter of late President of France Mitterrand, became a prominent French socialist and novelist (see photo), UK media reported.
[ترجمه گوگل]رسانه های بریتانیا گزارش دادند که مازارین ماری پینگو میتران، دختر نامشروع رئیس جمهور فقید فرانسه میتران، سوسیالیست و رمان نویس برجسته فرانسوی شد (عکس را ببینید)
[ترجمه ترگمان]به گزارش رسانه های بریتانیا، Mazarine ماری Pingeot، دختر نامشروع رئیس جمهور فقید فرانسه، به یک سوسیالیست برجسته فرانسوی تبدیل شد (عکس را ببینید)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Indeed the head of Mitterrand's surveillance unit admitted that his top priority was to protect Mazarine from the journalists and opposition figures who wanted to reveal her name.
[ترجمه گوگل]در واقع، رئیس واحد نظارت میتران اعتراف کرد که اولویت اصلی او محافظت از مازارین در برابر روزنامه‌نگاران و چهره‌های مخالفی بود که می‌خواستند نام او را فاش کنند
[ترجمه ترگمان]در واقع رئیس واحد نظارت Mitterrand اعتراف کرد که اولویت ارشد او حفاظت از Mazarine از روزنامه نگاران و چهره های مخالف بود که می خواستند نامش فاش شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. "High tech - Old fashion": The best reception of harmonious colors for high-tech sports clothing is "The blue color system", also mazarine sports clothing is more valuable.
[ترجمه گوگل]«تکنولوژی پیشرفته - مد قدیمی»: بهترین استقبال از رنگ‌های هماهنگ برای لباس‌های ورزشی با تکنولوژی بالا «سیستم رنگ آبی» است، همچنین لباس‌های ورزشی مزارین ارزش بیشتری دارند
[ترجمه ترگمان]\"مد کهنه - قدیمی\": بهترین پذیرایی از رنگ های هماهنگ برای لباس های ورزشی با تکنولوژی بالا، \"سیستم رنگ آبی\" است، که لباس های ورزشی mazarine نیز ارزشمندتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس