mayonnaise

/ˈmeɪəˌnez//ˌmeɪəˈneɪz/

معنی: مایونز، نوعی چاشنی غذا و سالاد
معانی دیگر: (خوراک پردازی) سس مایونز

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a thick dressing of oil, vinegar or lemon juice, seasonings, and egg yolks, used in salads, sandwiches, and other dishes.

جمله های نمونه

1. mustardy mayonnaise
مایونز خردل دار

2. The bread, pastry and mayonnaise are home-made.
[ترجمه *] نان، شیرینی و مایونز محصولات خانگی هستند
|
[ترجمه گوگل]نان، شیرینی و سس مایونز خانگی است
[ترجمه ترگمان]نان، شیرینی و مایونز تهیه می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Egg mayonnaise is made with mayonnaise and hard - boiled eggs.
[ترجمه گوگل]سس مایونز تخم مرغ با سس مایونز و تخم مرغ آب پز درست می شود
[ترجمه ترگمان]سس مایونز با مایونز و تخم مرغ آب پز ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. There's no mayonnaise left, so I'm afraid you'll just have to do without.
[ترجمه گوگل]مایونز باقی نمانده است، بنابراین می ترسم که شما فقط بدون مایونز این کار را انجام دهید
[ترجمه ترگمان]هیچ مایونز اینجا باقی نمانده، بنابراین می ترسم که مجبور باشی بدون این کار انجام بدهی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I'll have a BLT with extra mayonnaise.
[ترجمه گوگل]من یک BLT با مایونز اضافی خواهم داشت
[ترجمه ترگمان]من یه همبرگر اضافی با مایونز اضافه دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. If you're watching the calories, don't have mayonnaise.
[ترجمه گوگل]اگر مراقب کالری ها هستید، سس مایونز نخورید
[ترجمه ترگمان]اگه داری کالری هارو نگاه می کنی مایونز نداری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. With a modest smear of mayonnaise and mustard on the savory focaccia, this sandwich is sublime.
[ترجمه گوگل]این ساندویچ با مالش ملایمی از سس مایونز و خردل روی فوکاچیای خوش طعم، عالی است
[ترجمه ترگمان]با مقداری مایونز و خردل روی the خوش مزه این ساندویچ عالی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Big things of mayonnaise, by them-selves.
[ترجمه گوگل]چیزهای بزرگ سس مایونز، به تنهایی
[ترجمه ترگمان]یه عالمه مایونز و مایونز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Just before serving spoon a little mayonnaise on to each egg.
[ترجمه گوگل]درست قبل از سرو، روی هر تخم مرغ کمی سس مایونز بریزید
[ترجمه ترگمان]درست قبل از این که یه مقدار مایونز رو به هر تخمک برسه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I use grapeseed oil for mayonnaise, finding that olive oil gives too rich a flavour.
[ترجمه گوگل]من از روغن هسته انگور برای سس مایونز استفاده می کنم و متوجه شدم که روغن زیتون طعم بسیار غنی می دهد
[ترجمه ترگمان]من از روغن grapeseed برای مایونز استفاده می کنم، پیدا کردن این که روغن زیتون خیلی غنی از طعم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Combine beaten egg with mayonnaise in small bowl.
[ترجمه گوگل]تخم مرغ زده شده را با سس مایونز در یک کاسه کوچک ترکیب کنید
[ترجمه ترگمان]تخم مرغ را با مایونز در کاسه کوچک ترکیب کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Ahhh . . . those lazy days of spooning mayonnaise.
[ترجمه گوگل]آهان آن روزهای تنبل سس مایونز
[ترجمه ترگمان] اه! اون روزه ای تنبل of
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I've seen strong men crying at the salmon mayonnaise, and the wine cellar would turn a camel off the water.
[ترجمه گوگل]من مردان قوی را دیده ام که در سس مایونز ماهی قزل آلا گریه می کنند، و انبار شراب یک شتر را از آب جدا می کند
[ترجمه ترگمان]من مردان قوی را دیده ام که در مایونز ماهی آزاد گریه می کنند و سرداب شراب یک شتر را از آب بیرون خواهد کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Badly washed salad carries bugs, which breed in mayonnaise.
[ترجمه گوگل]سالاد بد شسته شده حامل حشرات است که در سس مایونز تولید می شود
[ترجمه ترگمان]سالاد washed، حشرات را باخود می برد که در مایونز تولید می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مایونز (اسم)
mayonnaise

نوعی چاشنی غذا و سالاد (اسم)
mayonnaise

تخصصی

[صنایع غذایی] سس مایونز : نوعی سس است با امولسیون روغن در آب و با استفاده از زرده تخم مرغ سرکه و ادویه درست می شود

انگلیسی به انگلیسی

• dressing made of beaten raw egg yolks with oil and lemon juice (or vinegar) and condiments used for salads and sandwiches
mayonnaise is a pale, thick, uncooked sauce made from egg yolks and oil.

پیشنهاد کاربران

( سس ) مایونز
مثال:
There's no mayonnaise left, so you'll just have to do without.
هیچ سس مایونزی باقی نمانده است. بنابراین باید با صرف نظر کردن از آن بخوری.
mayonnaise ( n ) ( meɪəˌneɪz ) ( informal mayo, meɪoʊ ) =a thick, cold, white sauce made from eggs, oil, and vinegar, used to add flavor to sandwiches, salads, etc.
mayonnaise
سس مایونز
نوعی سس
سس غذا و سالاد

سس مایونز

بپرس