Maximalism یا Maximalisme جبهه مخالف Minimalism هست
در هنر، ماکسیمالیسم ( به فرانسوی: Maximalisme ) یک فلسفه و حرکت انتقادی علیه مینیمالیسم محسوب شده و زیبایی را در افراط و افزونگی معنی می کند.
... [مشاهده متن کامل]
این فلسفه می تواند به صورت �بیشتر، بیشتر است� خلاصه شود، در تقابل با مینیمالیسم که می گوید �کمتر، بیشتر است�.
ماکسیمالیسم در ادبیات
عبارت ماکسیمالیسم گاه به رمان های پست مدرن، مانند نوشته های دیوید والاس و توماس پینچون اشاره دارد که در آن انحرافات، ارجاعات و پیچیدگی جزئیات بخش بزرگی از نگاره را به خود اختصاص می دهد. این عبارت می تواند به هر پدیده ای که از ویژگی افراط، پیچیدگی زیاد و زرق و برق برخوردار است اطلاق شود. پدیده های که دارای کثرت در کمیت و شدت در کیفیت ویژگی های خود هستند.
در داستان ایران می توان نمونه ی بارز رمان ماکسیمال را کلیدر اثر محمود دولت آبادی دانست و همچنین طرح غزل ماکسیمال نیز نشان از دغدغه ی ماکسیمالیسم در شعرامروزایران دانست.
ماکسیمالیسم در موسیقی
ریچارد تاروسکین برای نخستین بار عبارت ماکسیمالیسم را برای توصیف مدرنیسم در سال های ۱۸۹۰ تا ۱۹۱۴ میلادی مورد استفاده قرار داد. به خصوص در مورد آثاری که در کشورهای آلمانی زبان خلق می شد به کار برد. امروزه ماکسیمالیسم معاصر به عنوان مسلکی برای در آغوش کشیدن ناهمگونی ها و تشویق برای همسایگی این ناهمگونی ها توصیف می شود.
ماکسیمالیسم در هنرهای بصری
رابرت پینکوس - ویتن، از ماکسیمالیسم به عنوانی عبارتی برای توصیف گروهی از هنرمندان هنرهای پلاستیکی در آشفته بازار شکل گیری نوهیجان نمایی در اواخر دهه ۷۰ میلادی استفاده نمود. رویکرد این هنرمندان ناشی از رژیم مینیمالیسم کاهنده ای بود که در بلند مدت آن ها را به فروماندگی در خلق آثار هنری رسانده بود.
شارلوت ریورز با بیان ویژگی های ماکسیمالیسم در دکوراسیون، حس گرایی و تجمل گرایی بیان می کند که چگونه ماکسیمالیسم �مایهٔ غنا و افزونگی در طراحی بصری است�.
In the arts, maximalism, a reaction against minimalism, is an aesthetic of excess. The philosophy can be summarized as "more is more", contrasting with the minimalist motto "less is more".
Literature
The term maximalism is sometimes associated with postmodern novels, such as those by David Foster Wallace and Thomas Pynchon, where digression, reference, and elaboration of detail occupy a great fraction of the text. It can refer to anything seen as excessive, overtly complex and "showy", providing redundant overkill in features and attachments, grossness in quantity and quality, or the tendency to add and accumulate to excess
در هنر، ماکسیمالیسم ( به فرانسوی: Maximalisme ) یک فلسفه و حرکت انتقادی علیه مینیمالیسم محسوب شده و زیبایی را در افراط و افزونگی معنی می کند.
... [مشاهده متن کامل]
این فلسفه می تواند به صورت �بیشتر، بیشتر است� خلاصه شود، در تقابل با مینیمالیسم که می گوید �کمتر، بیشتر است�.
ماکسیمالیسم در ادبیات
عبارت ماکسیمالیسم گاه به رمان های پست مدرن، مانند نوشته های دیوید والاس و توماس پینچون اشاره دارد که در آن انحرافات، ارجاعات و پیچیدگی جزئیات بخش بزرگی از نگاره را به خود اختصاص می دهد. این عبارت می تواند به هر پدیده ای که از ویژگی افراط، پیچیدگی زیاد و زرق و برق برخوردار است اطلاق شود. پدیده های که دارای کثرت در کمیت و شدت در کیفیت ویژگی های خود هستند.
در داستان ایران می توان نمونه ی بارز رمان ماکسیمال را کلیدر اثر محمود دولت آبادی دانست و همچنین طرح غزل ماکسیمال نیز نشان از دغدغه ی ماکسیمالیسم در شعرامروزایران دانست.
ماکسیمالیسم در موسیقی
ریچارد تاروسکین برای نخستین بار عبارت ماکسیمالیسم را برای توصیف مدرنیسم در سال های ۱۸۹۰ تا ۱۹۱۴ میلادی مورد استفاده قرار داد. به خصوص در مورد آثاری که در کشورهای آلمانی زبان خلق می شد به کار برد. امروزه ماکسیمالیسم معاصر به عنوان مسلکی برای در آغوش کشیدن ناهمگونی ها و تشویق برای همسایگی این ناهمگونی ها توصیف می شود.
ماکسیمالیسم در هنرهای بصری
رابرت پینکوس - ویتن، از ماکسیمالیسم به عنوانی عبارتی برای توصیف گروهی از هنرمندان هنرهای پلاستیکی در آشفته بازار شکل گیری نوهیجان نمایی در اواخر دهه ۷۰ میلادی استفاده نمود. رویکرد این هنرمندان ناشی از رژیم مینیمالیسم کاهنده ای بود که در بلند مدت آن ها را به فروماندگی در خلق آثار هنری رسانده بود.
شارلوت ریورز با بیان ویژگی های ماکسیمالیسم در دکوراسیون، حس گرایی و تجمل گرایی بیان می کند که چگونه ماکسیمالیسم �مایهٔ غنا و افزونگی در طراحی بصری است�.