max

/ˈmæks//mæks/

(امریکا - خودمانی) مخفف: maximum، اسم خاص مذکر، بیشینه شدن to the max به بیشترین میزان اسم خاص مذکر

بررسی کلمه

اختصار ( abbreviation )
• : تعریف: abbreviation of "maximum," the largest possible amount or degree. (Cf. minimum.)

جمله های نمونه

1. max out
به حداکثر رسیدن،بیشینه شدن

2. to the max
به بیشترین میزان

3. Five people will fit, but that's the max.
[ترجمه گوگل]پنج نفر مناسب هستند، اما این حداکثر است
[ترجمه ترگمان]پنج نفر با هم جور می شوند، اما این کار مکس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Max was given the dubious honour of organizing the children's party.
[ترجمه گوگل]به مکس افتخار مشکوک سازماندهی جشن کودکان داده شد
[ترجمه ترگمان]ماکس آن افتخار مشکوک را به ترتیب دادن جشن بچه ها به عهده گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She was very conscious of Max studying her.
[ترجمه گوگل]او بسیار آگاه بود که مکس او را مطالعه می کند
[ترجمه ترگمان]تریسی احساس می کرد که ماکس دارد او را برانداز می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Max sighed, sounding even more downhearted.
[ترجمه گوگل]مکس آهی کشید و صدایی حتی دلخراش تر به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]مکس اهی کشید، حتی بیش از پیش مایوس به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It was blindingly obvious that Max wasn't really interested.
[ترجمه گوگل]کورکورانه واضح بود که مکس واقعاً علاقه ای نداشت
[ترجمه ترگمان]واضح بود که ماکس واقعا علاقه مند نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Max held her close and wiped away her tears.
[ترجمه گوگل]مکس او را نزدیک کرد و اشک هایش را پاک کرد
[ترجمه ترگمان]مکس به او نزدیک شد و اشک هایش را پاک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Max was rubbing his hands together with glee.
[ترجمه گوگل]مکس با خوشحالی دست هایش را به هم می مالید
[ترجمه ترگمان]مکس با شادی دست هایش را به هم می مالید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Max had never been known to leave home without telling anyone.
[ترجمه گوگل]مکس هرگز معلوم نبود که خانه را بدون اینکه به کسی بگوید ترک کند
[ترجمه ترگمان]مکس هرگز نمی دانست بدون این که به کسی چیزی بگوید از خانه بیرون برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. "Now then," Max said, "to get back to the point. ".
[ترجمه گوگل]مکس گفت: «حالا، تا به اصل مطلب برگردیم »
[ترجمه ترگمان]مکس گفت: \" خوب، حالا برگردیم سر اصل مطلب \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Max held out his cup for a refill.
[ترجمه گوگل]مکس فنجانش را دراز کرد تا دوباره پر شود
[ترجمه ترگمان]مکس فنجانش را برای پرش دراز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Max threw back his head and roared with laughter.
[ترجمه گوگل]مکس سرش را عقب انداخت و از خنده غرش کرد
[ترجمه ترگمان]مکس سرش را عقب برد و قاه قاه خندید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Max says he's ill, but I'm sure it's psychological.
[ترجمه گوگل]مکس می گوید که او بیمار است، اما من مطمئن هستم که این موضوع روانی است
[ترجمه ترگمان]ماکس می گوید بیمار است، اما مطمئنم که از نظر روانشناسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Max is a loose cannon politically.
[ترجمه گوگل]مکس از نظر سیاسی یک توپ شل است
[ترجمه ترگمان]مکس یک توپ آزاد سیاسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[آمار] ماکزیمم
[مهندسی گاز] حداکثر

انگلیسی به انگلیسی

• male first name
maximum, greatest quantity
reach the highest limit; reach the point at which there can be no further increase or growth (slang)
highest, most
max. is a written abbreviation for `maximum'.

پیشنهاد کاربران

mean Max in the game is full or complete
معنی max در بازی ( پر ) یا ( تمکیل ) است
حداکثر
of course you can do this by making the right
Good morning everyone
به عنوان نام مرد و سگ هم استفاده می شود

بپرس