maw

/ˈmɒ//mɔː/

معنی: شکم، حفره معده
معانی دیگر: (در اصل) حفره ی شکم، شکم (به ویژه شکم حیوان: شکمبه، سیرابی)، (حیوانات درنده) آرواره و دهان و حلق، (محلی) مادر، ننه، معده، حفره معده
maw(seed)
تخم خشخاش

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the mouth, throat, gullet, or stomach of an animal, esp. a carnivorous animal.

(2) تعریف: a large, gaping opening.

جمله های نمونه

1. They drove into the maw of the city.
[ترجمه گوگل]آن ها به داخل غار شهر رفتند
[ترجمه ترگمان]به داخل حفره شهر رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Millions of dollars were poured into the maw of defense spending.
[ترجمه گوگل]میلیون ها دلار به مخارج دفاعی سرازیر شد
[ترجمه ترگمان]میلیونها دلار به عمق هزینه های دفاعی ریخته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The unashamed grandiosity of Nicholas Maw s Solo Sonata completed her programme.
[ترجمه گوگل]بزرگواری بی شرمانه سونات سولوی نیکلاس ماو برنامه او را تکمیل کرد
[ترجمه ترگمان]The unashamed of Solo Nicholas، برنامه خود را به پایان رساندند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A roaring, dripping maw yawned with monstrous hunger.
[ترجمه گوگل]ماویی خروشان و چکان با گرسنگی هیولایی خمیازه می کشید
[ترجمه ترگمان]دهانی پر از آب، دهان پر از گرسنگی، خمیازه می کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They were about to enter the maw of the criminal justice system.
[ترجمه گوگل]آنها در آستانه ورود به سیستم قضایی کیفری بودند
[ترجمه ترگمان]آن ها در شرف ورود به the سیستم قضایی جنایی بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Sashimi made from the maw of bluefin tuna cost 300 NT per slice.
[ترجمه گوگل]ساشیمی تهیه شده از ماهی تن ماهی باله آبی 300 نیوتنتر در هر برش قیمت دارد
[ترجمه ترگمان]Sashimi که از the ماهی های تون بلوفین به ازای هر برش تولید می شود ۳۰۰ NT هزینه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Ebonweave now requires the tailor to be in Maw of Neltharion in Dragonblight to create it.
[ترجمه گوگل]Ebonweave اکنون برای ایجاد آن نیاز به خیاط دارد که در Maw of Neltharion در Dragonblight باشد
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر نیاز به این است که این خیاط در maw of در Dragonblight باشد تا آن را ایجاد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Sea cucumber, maw, squid must be made transparent to the soft.
[ترجمه گوگل]خیار دریایی، ماو، ماهی مرکب باید شفاف شود تا نرم شود
[ترجمه ترگمان]خیار دریایی، قطر، ماهی مرکب باید برای نرم کردن شفاف باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Maw would send email to member, about special offer, promotion item, exhibition, coupon, etc.
[ترجمه گوگل]Maw ایمیلی درباره پیشنهاد ویژه، کالای تبلیغاتی، نمایشگاه، کوپن و غیره به عضو ارسال می کند
[ترجمه ترگمان]maw برای اعضا، در مورد پیشنهاد ویژه، مورد تبلیغ، نمایشگاه، کوپن و غیره به اعضا ارسال خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Meanwhile, shoveling money into the maw of the military-industrial complex seems the top Republican priority.
[ترجمه گوگل]در همین حال، ریختن پول به داخل مجتمع نظامی-صنعتی اولویت اصلی جمهوری خواهان به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]در همین حال، خرج کردن پول به سمت عمق مجتمع نظامی - صنعتی اولویت اصلی جمهوری خواهان به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Does maw have empty fire how to treat?
[ترجمه گوگل]آیا ماو آتش خالی دارد چگونه درمان کنیم؟
[ترجمه ترگمان]تو آتیش سوزی خالی کردی که چطور درمانش کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The microstructure of weld metal for MAW is blocky ferrite and a little pearlite, the microstructure in the heat-affected zone is new type bainite.
[ترجمه گوگل]ریزساختار فلز جوش برای MAW فریت بلوکی و کمی پرلیت است، ریزساختار در ناحیه متاثر از حرارت از نوع بینیت جدید است
[ترجمه ترگمان]ریزساختار فلز جوش برای maw، یک فریت و یک pearlite کوچک است، اما ریز ساختار در منطقه متاثر از گرما نوع جدیدی از bainite است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I'm gonna cook me up some chitterlings maw.
[ترجمه گوگل]من میخواهم برایم مقداری دمنوش درست کنم
[ترجمه ترگمان]میخوام یکم گوشت خوک درست کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Miss Scarlett, Maw would a cotton stalk, did Ah go in a barroom a ho'house.
[ترجمه گوگل]خانم اسکارلت، ماو یک ساقه پنبه می‌کشید، آیا آه به یک باروم خانه رفت
[ترجمه ترگمان]خانم اسکارلت، مامان بزرگ، یک ساقه پنبه می would
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. And there's another's maw pepper soup.
[ترجمه گوگل]و سوپ فلفل ماو دیگری هم هست
[ترجمه ترگمان] و یه سوپ فلفل دیگه هم هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شکم (اسم)
abdomen, belly, tummy, womb, gut, bowel, gorge, bulge, breadbasket, paunch, maw

حفره معده (اسم)
maw

انگلیسی به انگلیسی

• stomach of an animal; mount or throat of an animal; cavernous opening that resembles the open mouth of a voracious animal

پیشنهاد کاربران

حفره ی دهان - بازه ی آرواره و فک - مقداری که فک و دهان باز می شود

بپرس