mausoleum

/ˌmɒsəˈliːəm//ˌmɔːsəˈliːəm/

معنی: مقبره، ارامگاه بزرگ
معانی دیگر: آرامگاه ماسولوس پادشاه کاریا در یونان (که یکی از هفت عجایب دنیا محسوب می شد)، آرامگاه مجلل، مرقد، گوراب

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: mausolea, mausoleums
مشتقات: mausolean (adj.)
• : تعریف: a large, elaborate tomb, or the structure that houses such a tomb.
مترادف: sepulcher, tomb, vault
مشابه: crypt, grave, shrine

- The crowd moved slowly through the mausoleum, viewing the preserved body of their fallen leader.
[ترجمه گوگل] جمعیت به آرامی از میان مقبره حرکت کردند و جسد حفظ شده رهبر کشته شده خود را مشاهده کردند
[ترجمه ترگمان] جمعیت به آرامی از میان مقبره عبور کرد و پیکر بی جان رهبر سرنگون شده شان را دید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. he circled the mausoleum three times
سه بار دور مقبره چرخید.

2. Coffey acts as the unofficial greeter at the mausoleum.
[ترجمه گوگل]کافی به عنوان استقبال کننده غیر رسمی در مقبره عمل می کند
[ترجمه ترگمان]Coffey به عنوان the غیر رسمی در مقبره عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Theroux described Potosi station as a mausoleum of stupefied travellers, which bore on its upper walls frescoes by Fernando Leal.
[ترجمه گوگل]تروکس ایستگاه پوتوسی را مقبره ای از مسافران گیج توصیف کرد که روی دیوارهای بالایی آن نقاشی های دیواری فرناندو لیل را کشیده بود
[ترجمه ترگمان]theroux، ایستگاه پوتوسی را به عنوان یک مقبره از مسافران مبهوت توصیف کرد، که دیواره ای بالایی آن را با نقاشی های فرناندو لئال پوشانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The Cathedral has not obscured the Mausoleum; on the exterior the octagonal form remains with the surrounding colonnade of Corinthian columns.
[ترجمه گوگل]کلیسای جامع مقبره را پنهان نکرده است در قسمت بیرونی شکل هشت ضلعی با ستون های اطراف ستون های کورنتی باقی مانده است
[ترجمه ترگمان]کلیسای جامع آرامگاه آرامگاه را از بین نبرده است؛ در خارج از شکل هشت ضلعی، شکل هشت ضلعی با ستون های گرد ستون قرنتیان باقی می ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. After touring the mausoleum, the peasant returns and again asks where he can find Mao alive.
[ترجمه گوگل]پس از گشت و گذار در مقبره، دهقان برمی گردد و دوباره می پرسد که کجا می تواند مائو را زنده پیدا کند
[ترجمه ترگمان]بعد از گردش در مقبره، کشاورز بازمی گردد و دوباره می پرسد که در کجا می تواند مائو را زنده پیدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. And there was Papa in this great mausoleum.
[ترجمه گوگل]و در این مقبره بزرگ پاپا بود
[ترجمه ترگمان]و در این مقبره بزرگ، پا پا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This mausoleum was built to house her tomb but it is empty now.
[ترجمه گوگل]این مقبره برای قرار دادن آرامگاه او ساخته شد اما اکنون خالی است
[ترجمه ترگمان]این آرامگاه برای مقبره او ساخته شده است، اما حالا خالی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I wake to a mausoleum; you are here.
[ترجمه گوگل]به مقبره ای بیدار می شوم تو اینجایی
[ترجمه ترگمان]به مقبره می روم؛ شما هم اینجا هستید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Herma's mausoleum was one of the most remarkable discoveries of Roman antiquity.
[ترجمه گوگل]مقبره هرما یکی از برجسته ترین اکتشافات دوران باستان روم بود
[ترجمه ترگمان]مقبره herma یکی از جالب ترین کشفیات روزگار باستان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This is my third time to climb the mausoleum of emperor.
[ترجمه گوگل]این سومین بار است که از مقبره امپراطور بالا می روم
[ترجمه ترگمان]این سومین بار من است که از مقبره امپراطور بالا می روم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Guards of Lenin's mausoleum in felt boots with galoshes.
[ترجمه گوگل]نگهبانان مقبره لنین در چکمه های نمدی با گالوش
[ترجمه ترگمان]گارد مقبره لنین در چکمه های نمدی با گالش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Isn't there a famous Mausoleum of Genghis Khan?
[ترجمه گوگل]آیا مقبره معروف چنگیز خان وجود ندارد؟
[ترجمه ترگمان]مقبره معروفی از چنگیز خان وجود ندارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The Sun Yat - sen's Mausoleum area is a world - famous scenic spot.
[ترجمه گوگل]منطقه مقبره سان یات - سن یک مکان دیدنی مشهور در جهان است
[ترجمه ترگمان]منطقه آرامگاه سان یات سن یک مکان زیبای مشهور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. That is, Tutankhamen mausoleum in at first opens, in the grave had also discovered many tenths groups "are at a loss thing".
[ترجمه گوگل]یعنی مقبره توت عنخ آمون در ابتدا باز می شود، در قبر نیز بسیاری از گروه های دهک را کشف کرده بود که "در یک چیز از دست دادن هستند"
[ترجمه ترگمان]یعنی آرامگاه Tutankhamen در نخستین بار در این قبر کشف شده است که بسیاری از گروه های دهم \"در حال دست دادن\" هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مقبره (اسم)
bier, tomb, mausoleum, monument, sepulcher, graveyard, sepulture, tumulus

ارامگاه بزرگ (اسم)
mausoleum

انگلیسی به انگلیسی

• large and imposing tomb; tomb of mausolus (ancient greek king of caria)
a mausoleum is a building containing the grave of someone famous or rich.

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: A large and impressive tomb or burial chamber ⚰️
🔍 مترادف: Tomb
✅ مثال: The ancient mausoleum housed the remains of the pharaoh
مثال:
This ceremony was held in the Mausoleum of Imam Khomeini on June 3, 2024.
این مراسم در آرامگاه و مرقد امام خمینی در ۳ ژوئن سال ۲۰۲۴ برگزار شده بود.
🗣️مُزِلی ئم 🇬🇧
🗣️مازِلی ئم 🇺🇸
مقبره - آرامگاه بزرگ و یادمانی که برای مشاهیر و بزرگان یک کشور ساخته میشه
💠 Iran president Raisi arrives in Lahore, visits Iqbal's mausoleum
. . . Iranian President Ebrahim Raisi arrived in Lahore on Tuesday morning and visited Allama Iqbal’s mausoleum, where he highlighted a special connection with the Pakistani people.
...
[مشاهده متن کامل]

. . . Punjab Chief Minister Maryam Nawaz received Raisi and his delegation at the Allama Iqbal International Airport on the second day of his three - day official visit. His visit is the first of its kind by any head of state after the February 8 general elections.

a building in which the bodies of dead people are buried
آرامگاه، مقبره
The mausoleum in the city of Najaf where his father is buried would remain closed through the Muslim fasting month of Ramadan that ends later in April, according to Sadr's statement
mausoleum
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/mausoleum
mausoleum ( باستان‏شناسی )
واژه مصوب: آرامگاه یادمانی
تعریف: آرامگاهی بزرگ و باشکوه که در آن جسد در اتاقی بالاتر از سطح زمین قرار دارد
آراامگاه شخص دانشمند. عالم فیلسوف . مثل بوعلی سینا
مقبره یا ارامگاه مارسلوس که جز عجایب هفتگانست
مقبره

بپرس