matzo ball


(خوراک پزی) کوفته ی ماتسو (خمیری که در آبگوشت مرغ می پزند)

پیشنهاد کاربران

کوفته با آرد ماتزو
matzo ball
**"Matzo ball"** یک غذای سنتی یهودی است که از آرد ماتزو ( نوعی نان بدون مخمر ) تهیه می شود. در زبان انگلیسی، به ویژه در فرهنگ یهودی امریکایی، از این واژه به طور غیررسمی و استعاری برای اشاره به چیزی که **بسیار بزرگ، سنگین، یا ناهموار** است، استفاده می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

### استعاره ی **"matzo ball"**:
وقتی از "matzo ball" به عنوان استعاره استفاده می شود، معمولاً اشاره به چیزی **سنگین، ضعیف، یا دست وپاگیر** دارد. ممکن است برای توصیف چیزی به کار رود که در موقعیت خاصی چندان مناسب یا خوشایند نیست، مشابه اینکه یک **matzo ball** ممکن است در سوپ شناور باشد، ولی به طور خاص بزرگ و سنگین باشد. این استعاره بیشتر در شوخی ها و مکالمات غیررسمی و در بافت های فرهنگی یهودی یا امریکایی یافت می شود.
### مثال ها:
1. "That idea is a **matzo ball** — it's just too big and doesn't fit. "
( این ایده یک **matzo ball** است — خیلی بزرگ است و جا نمی افتد. )

2. "His excuse was a **matzo ball** of nonsense. "
( توجیه او یک **matzo ball** از مزخرفات بود. )
این استعاره اغلب با شوخ طبعی به کار می رود و به چیزی که کمی دست وپاگیر یا نامناسب به نظر می رسد اشاره دارد.
1. The matzo ball soup at this restaurant is the best I've ever had.
** ( سوپ ماتزو بال در این رستوران بهترین چیزی است که تا به حال خورده ام. ) **
2. She made a huge matzo ball that barely fit in the bowl.
** ( او یک ماتزو بال بزرگ درست کرد که به سختی در کاسه جا می شد. ) **
3. My grandmother's matzo balls are always so soft and fluffy.
** ( ماتزو بال های مادربزرگم همیشه خیلی نرم و پفی هستند. ) **
4. The matzo ball floated to the top of the soup, perfectly cooked.
** ( ماتزو بال به سطح سوپ شناور شد و به خوبی پخته شده بود. ) **
5. He looked at the matzo ball and said, "This is too big to eat in one bite. "
** ( او به ماتزو بال نگاه کرد و گفت: "این خیلی بزرگ است که در یک لقمه بخورم. " ) **
6. At the family dinner, everyone had their own bowl of matzo ball soup.
** ( در شام خانوادگی، هر کسی کاسه مخصوص خودش از سوپ ماتزو بال داشت. ) **
7. The matzo ball was so dense that it took a long time to cook.
** ( ماتزو بال آنقدر چگال بود که مدت زیادی طول کشید تا پخته شود. ) **
8. She added a little extra seasoning to the matzo ball mix for flavor.
** ( او مقداری ادویه اضافی به مخلوط ماتزو بال اضافه کرد تا طعم بهتری پیدا کند. ) **
9. The matzo ball was like a little pillow in the soup, so comforting.
** ( ماتزو بال مثل یک بالش کوچک در سوپ بود، خیلی آرامش بخش. ) **
10. After hours of cooking, the matzo balls finally turned out perfect.
** ( پس از ساعت ها پخت، ماتزو بال ها بالاخره عالی از آب درآمدند. ) **
chatgpt

بپرس