matting

/ˈmætɪŋ//ˈmætɪŋ/

معنی: بوریا، حصیر، بوریا بافی، پوشش حصیری
معانی دیگر: زیلو، کفپوش، فرش، کفپوش سازی، فرش سازی، حصیربافی، (سطح فلزی یا شیشه ای و غیره) مات سازی، کدر سازی، سطح مات، پهنه ی کدر (شده)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a rough or coarse fabric made of hemp, straw, or the like, and used for making mats and other protective coverings.

(2) تعریف: the making of mats.
اسم ( noun )
(1) تعریف: a dull, often rough surface, or the process of creating such a surface, as on a metal.

(2) تعریف: a piece of stiff material, usu. cardboard, used to frame a picture or act as a border between a picture and its frame.

جمله های نمونه

1. Three weeks later and thanks to the filter matting, I was the proud owner of five new Zebra Finches.
[ترجمه گوگل]سه هفته بعد و به لطف فیلتر فیلتر، صاحب افتخار پنج فنچ زبرا جدید شدم
[ترجمه ترگمان]سه هفته بعد و به لطف the، من صاحب proud پنج finches جدید بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A floor of matting had been laid, and the Tarvarian Khan was sitting cross-legged on a carpet at one side.
[ترجمه گوگل]کف حصیر گذاشته شده بود و تارواریان خان در یک طرف به صورت چهار زانو روی فرشی نشسته بود
[ترجمه ترگمان]یک طبقه از آن را گذاشته بودند و the خان روی یک قالی چهار زانو نشسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The walls were lined with another fine matting woven in a large diamond design of red and green.
[ترجمه گوگل]دیوارها با یک حصیر ظریف دیگر بافته شده در طرح الماس بزرگ قرمز و سبز پوشیده شده بودند
[ترجمه ترگمان]دیوارها با یک حصیر زیبای دیگر که در یک طرح الماس بزرگ سبز و سبز بافته شده بود، چیده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. For instance, the commonly-used coconut matting got muddy very quickly after a game and was hard to clean.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، تشک نارگیلی که معمولاً استفاده می شد، خیلی سریع بعد از بازی گل آلود شد و تمیز کردن آن سخت بود
[ترجمه ترگمان]برای مثال، the که معمولا از آن ها استفاده می شود، پس از بازی خیلی زود گل زده است و تمیز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Just inside the vestibule there was coconut matting, and seeing this Mum looked about then began to wipe her feet.
[ترجمه گوگل]درست در داخل دهلیز تشک نارگیلی وجود داشت و با دیدن این نگاه مامان شروع به پاک کردن پاهایش کرد
[ترجمه ترگمان]درست داخل راهرو، حصیری نارگیل بود و دیدن آن مادر به اطراف نگاه کرد و شروع به پاک کردن پاهایش کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Textured seats and colourful woven floor matting add to the hot tropical ambiance.
[ترجمه گوگل]صندلی‌های بافت‌دار و کف پوش‌های رنگارنگ بافته شده به فضای گرمسیری می‌افزایند
[ترجمه ترگمان]صندلی های دار و فرش رنگارنگ فرش شده به محیط استوایی گرم اضافه می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Two long walls of matting connected by a back wall and roof of the same material constituted the dining hall.
[ترجمه گوگل]دو دیوار بلند حصیر به هم متصل شده توسط یک دیوار پشتی و سقف از همان مواد سالن غذاخوری را تشکیل می دهند
[ترجمه ترگمان]دو دیوار دراز که به دیوار پشتی و بام همان ماده مربوط می شد تالار غذاخوری تشکیل می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A final layer of bamboo matting finished off the job.
[ترجمه گوگل]آخرین لایه تشک بامبو کار را به پایان رساند
[ترجمه ترگمان]یک لایه نهایی از bamboo هم این کار را به پایان رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It had lain on the matting by his feet looking somehow obscenely wealthy and golden among the lesser coins.
[ترجمه گوگل]روی حصیر کنار پایش افتاده بود و در میان سکه های کوچکتر به نوعی ثروتمند و طلایی به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]او در حالی که پاهایش را به شکلی وقیحانه و طلایی در میان سکه های رده پایین تر قرار داده بود، روی حصیر دراز کشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. We sat cross - legged on the matting.
[ترجمه گوگل]پای ضربدری روی تشک نشستیم
[ترجمه ترگمان]روی پادری که چهار زانو نشسته بودیم نشستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The formulations and preparation of PU matting and finishing agent for leather surface have been studied.
[ترجمه گوگل]فرمولاسیون و آماده سازی مات و ماده تکمیل کننده PU برای سطح چرم مورد مطالعه قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]تدوین و آماده سازی of PU و finishing برای سطح چرم مورد مطالعه قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A frame hut covered with matting, as of bark or br ush, used by nomadic Native Americans of North America.
[ترجمه گوگل]کلبه ای قابی پوشیده شده با مات، مانند پوست یا برس، که توسط بومیان آمریکای شمالی کوچ نشین استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]یک کلبه چوبی پوشیده از matting، به عنوان پوست درخت و یا br ush، توسط آمریکایی های بومی آمریکای شمالی مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Natural image matting is an important algorithm on image processing to extract the foreground objects from the background image.
[ترجمه گوگل]مات کردن تصویر طبیعی یک الگوریتم مهم در پردازش تصویر برای استخراج اشیاء پیش زمینه از تصویر پس زمینه است
[ترجمه ترگمان]matting تصویر طبیعی یک الگوریتم مهم در پردازش تصویر است تا اشیا پیش زمینه را از تصویر پس زمینه استخراج کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. AT first they build temporary shelters by weaving a kind of palm branch into matting from which they make little houses.
[ترجمه گوگل]در ابتدا با بافتن نوعی شاخه خرما در حصیر که از آن خانه‌های کوچک می‌سازند، پناهگاه‌های موقتی می‌سازند
[ترجمه ترگمان]ابتدا با بافتن نوعی شاخه نخل به matting که از آن خانه های کوچک می سازند، یک سرپناه موقتی می سازند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Traditionally, flooring is of flagstones or quarry tiles, softened by rugs or matting.
[ترجمه گوگل]به طور سنتی، کفپوش ها از سنگ فرش یا کاشی های معدن است که با فرش یا حصیر نرم می شوند
[ترجمه ترگمان]به طور سنتی کفپوش چوبی یا کاشی های معدنی است که با فرش یا matting نرم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بوریا (اسم)
rush, straw, bulrush, mat, matting, fescue

حصیر (اسم)
straw, mat, matting, fescue

بوریا بافی (اسم)
matting

پوشش حصیری (اسم)
matting

تخصصی

[سینما] پیوند کردن درون نقاب
[نساجی] بافت پاناما - مات کردن - حصیر - حاشیه زینتی

انگلیسی به انگلیسی

• rough or padded fabric used for making mats or protective coverings; dull surface free from polish; preparation and attachment of a mat to a picture
matting is a thick material woven from rope or straw, which is used as a floor covering.

پیشنهاد کاربران

بپرس