matthew

/ˈmæθjuː//ˈmæθjuː/

معنی: متی، نویسنده انجیل متی، اسم مذکر
معانی دیگر: اسم خاص مذکر (مخفف آن: (mat(t)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: one of the twelve Apostles of Jesus Christ, traditionally regarded as the author of the first Gospel in the New Testament.

(2) تعریف: the book of the New Testament that bears his name.

جمله های نمونه

1. She packed her bags and left?leaving Matthew bewildered and confused.
[ترجمه گوگل]چمدان هایش را بست و رفت؟ متیو گیج و گیج را رها کرد
[ترجمه ترگمان]وسایلش رو جمع کرد و رفت؟ و \"متیو\" گیج و سردرگم شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Matthew allowed himself a wry smile.
[ترجمه گوگل]متیو به خود اجازه لبخندی بداخلاقی داد
[ترجمه ترگمان] متیو \"به خودش لبخند زد\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Matthew coughed and cleared his throat.
[ترجمه گوگل]متیو سرفه کرد و گلویش را صاف کرد
[ترجمه ترگمان] متیو \"سرفه کرد و گلوش رو صاف کرد\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Matthew was wrongly diagnosed as having a brain tumour.
[ترجمه گوگل]متیو به اشتباه تشخیص داده شد که تومور مغزی دارد
[ترجمه ترگمان]Matthew به اشتباه تشخیص داده شد که مبتلا به تومور مغزی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He and Matthew struck up a friendship .
[ترجمه گوگل]او و متیو با هم دوستی کردند
[ترجمه ترگمان] اون و \"متیو\" یه دوستی پیدا کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I think Matthew might need a hand with his maths homework.
[ترجمه William Matthew] فکر میکنم ممکن است متیو برای انجام تکالیف ریاضی خود نیاز به یک دست ( کمک ) داشته باشد
|
[ترجمه گوگل]فکر می‌کنم متیو ممکن است به تکالیف ریاضی خود نیاز داشته باشد
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم متی ممکن است برای تکالیف his به یک دست نیاز داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Cathy braced herself to see Matthew, who she expected to arrive at any minute.
[ترجمه گوگل]کتی خود را آماده کرد تا متیو را ببیند که انتظار داشت هر لحظه بیاید
[ترجمه ترگمان]کتی به خودش فشار آورد تا متیو را ببیند، که انتظار داشت هر لحظه به آنجا برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. 'Did you catch him?' Matthew shook his head from side to side.
[ترجمه گوگل]آیا او را گرفتید؟ متیو سرش را از این طرف به طرف دیگر تکان داد
[ترجمه ترگمان]دستگیرش کردین؟ متیو سرش را از یک طرف به طرف دیگر تکان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Matthew scrubbed the coal dust from his face.
[ترجمه گوگل]متیو گرد و غبار زغال سنگ را از صورتش پاک کرد
[ترجمه ترگمان] متیو \"پودر زغال رو از صورتش پاک کرد\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. With a swift movement, Matthew Jerrold sat upright.
[ترجمه گوگل]متیو جرولد با حرکتی سریع صاف نشست
[ترجمه ترگمان]با یک حرکت سریع، متیو Jerrold راست نشست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Matthew left express instructions to keep all doors locked.
[ترجمه گوگل]متیو دستورالعمل‌های سریعی را برای قفل نگه داشتن تمام درها گذاشت
[ترجمه ترگمان] متیو \"دستور داده همه درها رو قفل کنه\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Welsh international Matthew Postle was third fastest at the halfway point.
[ترجمه گوگل]متیو پستل، ملی پوش ولزی، سومین سریع ترین تیم در نیمه راه بود
[ترجمه ترگمان]ماتیو Postle بین المللی ولز در نیمه راه به رتبه سوم رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Your work has been rather uneven this term, Matthew.
[ترجمه گوگل]کار شما در این اصطلاح نسبتاً ناهموار بوده است، متیو
[ترجمه ترگمان]کاری که شما انجام دادید نسبتا ناهموار بود، متیو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They each put £20 on Matthew scoring the first goal.
[ترجمه گوگل]آنها هر کدام 20 پوند روی متیو در زدن گل اول گذاشتند
[ترجمه ترگمان]آن ها هر کدام ۲۰ پوند بر روی Matthew به ثمر رساندند و اولین گل را به ثمر رساندند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Matthew found the service offered by estate agents extremely patchy.
[ترجمه گوگل]متیو خدمات ارائه شده توسط مشاوران املاک را بسیار ناقص یافت
[ترجمه ترگمان]متیو خدمات ارایه شده توسط آژانس های املاک را به شدت تکه تکه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

متی (اسم)
matthew

نویسنده انجیل متی (اسم)
matthew

اسم مذکر (اسم)
matthew

انگلیسی به انگلیسی

• one of the twelve disciples of jesus, author of the gospel of matthew (biblical); first book of the four gospels of the new testament (biblical); male first name

پیشنهاد کاربران

بپرس