بدون نشان دادن احساسات ، با سردی
با خون سردی
به عنوان یک حقیقت
به سردی
معقولان
منطقی
منطقی
بی هیچ ملاحظه ای
بدون ملاحظه
بدون ملاحظه
رک، بی رودربایستی
I said matter of factly. رک بهت گفتم
I said matter of factly. رک بهت گفتم
سرد، بی روح
راست و بی پرده، بدون هیجان
without showing emotion